معرفی و دانلود کتاب آخرین روز یک محکوم
برای دانلود قانونی کتاب آخرین روز یک محکوم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آخرین روز یک محکوم
ویکتور هوگو در کتاب آخرین روز یک محکوم، درونیات هولناک و تکاندهندهی مردی را به رشتهی تحریر درمیآورد که به آخرین ساعات زندگی خود نزدیک میشود. مردی که در آخرین گردنهی زندگی خود، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد…
دربارهی کتاب آخرین روز یک محکوم
داستانی عمیق و تکاندهنده که روایت تأثیرگذار آن با درونمایهی اجتماعی و سیاسی بسیار مهمی گره خورده است. کتاب آخرین روز یک محکوم (The Last Day of a Condemned Man) افکار مردی را بازگو میکند که در پی انجام جنایتی در زندان محبوس شده و در آستانهی مرگ قرار دارد. ویکتور هوگو که بخش عمدهای از فعالیتهای سیاسی خود را به لغو قانون اعدام اختصاص داده بود، این رمان را در راستای ابراز احساسات خود مبنی بر لغو مجازات اعدام به رشتهی تحریر درآورد.
در سراسر رمان، مرد محکوم به مرگ به بیان افکار، احساسات و ترسهای خود میپردازد. نوشتههای او تغییرات روانیاش را نسبت به دنیای بیرون از سلول زندان نشان میدهند و زندگی او را درون زندان توصیف میکنند؛ از ظاهر سلول گرفته تا ارتباطش با کشیش زندان. ما تمام ماجرای کتاب آخرین روز یک محکوم را از زبان او میشنویم و در این ساعات پرالتهاب با او همراه میشویم.
راوی داستان هر روز صبح با این گمان از خواب بیدار که این روز ممکن است آخرین روز از زندگی او باشد. او میداند که در تغییر سرنوشت خود ناتوان است و باید راهی را که بسیاری پیش از او پیمودهاند دنبال کند؛ راهی که به گیوتین منتهی میشود.
این رمان همچنین شامل طرحی از کاراکتر ژان والژان، قهرمان فرودستان آثار هوگو است. در حالی که راوی رمان در انتظار اعدام است، با مرد محکوم دیگری ملاقات میکند و با داستان زندگی او آشنا میشود. مرد به او میگوید که به خاطر دزدیدن یک قرص نان، آن هم برای نجات خانوادهی خواهرش به زندان آمده است. و این داستان همان ماجرایی است که هوگو در اثر دیگر خود برای شخصیت معروف ژان والژان ارائه میدهد.
ویکتور هوگو چندین بار مراسم اعدام و دستگاه گیوتین را از نزدیک دیده بود و این رویارویی تأثیر عمیقی در روح او از خود باقی گذاشته بود. تنها یک روز بعد از یکی از این مواجههها بود که هوگو نوشتن رمان آخرین روز یک محکوم را آغاز کرد. او ظرف مدت کوتاهی کلیت اثر را به رشتهی تحریر درآورد و در فوریهی 1829 این رمان توسط چارلز گوسلین بدون نام نویسنده منتشر شد. سه سال بعد، در 15 مارس 1832، ویکتور هوگو رمان خود را با یک مقدمهی طولانی تکمیل کرد و درصدد انتشار آن برآمد. انتشارات ویکتور هوگو ترجمهی محمد قاضی را از این اثر برگزیده و آن را منتشر نموده است.
کتاب آخرین روز یک محکوم برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به آثار ادبی کلاسیک علاقهمند هستید، مطالعهی رمان آخرین روز یک محکوم را از دست ندهید.
با ویکتور هوگو بیشتر آشنا شویم
ویکتور هوگو (Victor Hugo) نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس، از طلایهداران جنبش رمانتیسیسم در ادبیات و سیاستمدار فرانسوی بود که در قرن نوزدهم میلادی زندگی میکرد. او به واسطهی نگارش آثار ادبی خود شهرت دارد. رمانهایی مانند «بینوایان»، «گوژپشت نوتردام» و «کارگران دریا» که همگی به عنوان شاهکارهای ادبی شناخته میشوند، به قلم این نویسندهی فرانسوی به رشتهی تحریر درآمدهاند. هوگو همچنین فعالیت سیاسی خود را نیز در قالب دفاع از حقوق بشر و آزادی بیان آغاز کرد و در قانونگذاری فرانسه نقش مهمی داشت. او به عنوان یک مبارز برای تلاشهای خود در راستای تحقق برخی از اهداف اجتماعی مانند لغو مجازات اعدام، احترام گستردهای را به دست آورد. اگرچه ویکتور هوگو در جوانی یک سلطنتطلب متعهد بود، اما با گذشت زمان دیدگاههای او دستخوش تغییرات بسیاری شد و او را به یکی از حامیان پرشور جمهوریخواهی تبدیل کرد. او در آثار خود اغلب به مسائل سیاسی و اجتماعی و روندهای هنری زمان خود میپردازد.
در بخشی از کتاب آخرین روز یک محکوم میخوانیم
اکنون که هنوز از سر زدن خورشید خبری نیست با این شب ظلمانی چه باید کرد؟ لیکن اینک فکری به خاطرم رسید. از جا برخاستهام و با چراغ به چهار دیوار دخمه نگاه میکنم! دیوار پوشیده از کتیبه و نوشته و تصاویر و اشکال عجیب و غریب و اسامی اشخاصی است که تنگ هم نوشته شده است. گویی هر محکومی خواسته است یادگاری از خود به جا بگذارد. مداد و گچ و ذغال و غیره در پر کردن دیوار از یادگاری به کار رفته و همهجا خطوط سیاه و سفید و خاکستری است که به چشم میخورد. گاهی نیز شیارهای عمیقی از سنگ پدید آورده یعنی خطوطی نقر کردهاند که حروف آن به رنگ زنگار درآمده است چنان که گویی با خون نوشتهاند.
من اگر خیال آسوده و فکر راحتی میداشتم یقیناً از این کتاب عجیب که صفحات آن در برابر نظرم و بر سنگهای دیوار دخمه گسترده است استفادۀ شایانی میبردم. چقدر دوست داشتم که این افکار پراکنده و بر صفحات سنگ را دوباره ترکیب کنم و از اسم هر کسی به هویت او پی ببرم و این نوشتههای سر و دست شکسته را جان و معنی بخشم و این جملات بهم ریخته و این کلمات بی سر و ته را که مانند کاتبان خود جسمی بر سرند سر و سامان دهم. بر بالای خوابگاه من تصویر دو قلب مشتعل است که تیری جگر دوز هر دو را سوراخ کرده و بر بالای تصویر نوشتهاند: عشق به زندگی. بدبخت نویسندۀ این کتیبه میدانسته است که حیات برای او بقا و ثباتی ندارد. در کنار تصویر فوق تصویر کلاهی است که سه گوش و در زیر کلاه صورت کوچکی را ناشیانه ترسیم کرده و بر بالای آن نوشته اند: زنده باد امپراطور! سال 1824. باز در جای دیگر تصویر قلبهای آتش گرفتهای است که نوشتهای همراه دارد. این نوشته برای جایی مانند زندان عجیب و قابل توجه است. نوشتهاند من ماتیو دان ون را دوست میدارم و میپرستم. امضا ژاک. بر دیوار مقابل نام پاپاووان و حرف اول آن را که p باشد با کمال دقت و حوصله با نقوش شاخ و برگ و گل و بوته مزین کردهاند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آخرین روز یک محکوم |
نویسنده | ویکتور هوگو |
مترجم | محمد قاضی |
ناشر چاپی | انتشارات ویکتور هوگو |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 126 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7497-80-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |