زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای محمد قاضی
محمد قاضی مترجم برجستهی ایرانی و صاحب ترجمههای بینظیری از آثار ادبی جهان مانند «دن کیشوت» و «شازده کوچولو» است. او طی 50 سال فعالیت مداوم خود در حوزهی ترجمه، برخی از پرآوازهترین شاهکارهای ادبیات جهان را به فارسی برگردان کرده است و ثمرهی تلاشهای گرانبهای او بیش از 70 اثر ادبی شکوهمند است.
زندگینامه محمد قاضی
محمد قاضی (Mohammad Ghazi)، فرزند میرزا عبدالخالق قاضی، در دوازدهم مردادماه سال 1292 در مهاباد به دنیا آمد. اجداد او از قاضیان بزرگ مهاباد بودند و از همان جهت هم قاضی نامیده میشدند. محمد قاضی زبان فرانسه را در مهاباد و از کردهای عراقی آموخت. از آنجایی که مهاباد دبیرستان نداشت، به همراه عمویش، میرزا جواد قاضی، که بهتازگی از آلمان برگشته بود، راهی تهران شد. محمد قاضی در مدرسهی دارالفنون نامنویسی کرد و موفق شد دیپلم ادبیات خود را از این مدرسه دریافت کند. تحصیل در دارالفنون موجب شد تا علاقه به ادبیات در وی ایجاد شود، علاقهای که بعدها پایدارتر و جدیتر شد و محمد قاضی را به یکی از تأثیرگذارترین مترجمان و بهزعم برخی، پدر ترجمهی نوین ایران تبدیل کرد.
محمد قاضی در رشتهی حقوق به تحصیلات خود ادامه داد و در سال 1318، مدرک کارشناسی خود را در این رشته از دانشگاه تهران دریافت کرد. او در سال 1320 به استخدام وزارت دارایی درآمد و تا سال 1355 و زمان بازنشستگی، در بخش حقوقیِ آن وزارت به کار مشغول بود.
سیر مترجمی محمد قاضی
اولین گامهای محمد قاضی در ترجمه در دههی 1320 و با کتابهای کوچکی مانند «کلود ولگرد» از ویکتور هوگو برداشته شد. پس از آن، او برای مدتی طولانی ترجمه را کنار گذاشت. در سال 1332، «جزیرهی پنگوئنها» اثر آناتول فرانس را منتشر کرد. این کتاب که در ابتدا از طرف ناشرین برای چاپ پذیرفته نشده بود، پس از انتشار به دلیل شیوایی کلام و دلنشینی بیان محمد قاضی، به اثری پرمخاطب تبدیل شد. نجف دریابندری که خود یکی از برجستهترین و شناختهشدهترین مترجمان ایران است، ترجمهی محمد قاضی از این کتاب را نقطهی عطفی در تاریخ ترجمهی ایران به شمار میآورد. محمد قاضی در سال 1333 «شازده کوچولو» اثر آنتوان دو سنت اگزوپری را ترجمه کرد که به دلیل کیفیت بالای اثر و ویژگیهای فوقالعادهای که به لحاظ زبانی داشت، بارها تجدید چاپ شده است.
محمد قاضی در سالهای 1336 تا 1337 با ترجمهی دورهی کامل «دن کیشوت» از میگل د سروانتس، موفق به کسب عنوان بهترین ترجمهی سال از دانشگاه تهران شد. او پس از بازنشستگی، به فعالیت و همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت و چندین کتاب از جمله کتاب «باخانمان» و «ماجراجوی جوان» را ویژهی این گروه سنی ترجمه و منتشر کرد. محمد قاضی در اواخر زندگی با وجود بیماری، همچنان به کار ترجمه ادامه داد و آثار متعددی را به زبان فارسی برگردان کرد که از جملهی این آثار میتوان به «زوربای یونانی»، «نان و شراب»، «خداحافظ گری کوپر» و «مادر» اشاره کرد.
محمد قاضی در 24 دیماه سال 1376 و در 84سالگی بدرود حیات گفت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
به پاس قدردانی از خدمات گستردهی محمد قاضی در خصوص ترجمه و معرفی شاهکارهای ادبی جهان به مخاطبان فارسیزبان، در 27 مرداد 1394، نام نزدیکترین بوستان به محل زندگی قاضی در تهران به «بوستان محمد قاضی» تغییر یافت.
بهترین ترجمههای محمد قاضی
کتاب زوربای یونانی (Zorba the Greek): کتاب زوربای یونانی اثری نوشتهی نیکوس کازانتزاکیس، نویسندهی یونانی، است که توسط محمد قاضی به فارسی برگردان شده است. کتاب روایت روشنفکری جوان است که با مرد کهنسال پررمزورازی به نام الکسیس زوربا آشنا میشود و این آشنایی سرآغاز ماجراهای آن دو است. محمد قاضی در مقدمهی ترجمهی بینظیری که از این کتاب ارائه کرده است، خود را «زوربای ایرانی» مینامد: «آن روح اپیکوری - خیامی شدیدی که در زوربا هست، در من نیز وجود دارد. من هم همانند زوربا ناملایمات زندگی را گردن نمیگیرم و در قبال بدبیاریها، روحیهی شاد و شنگول خود را از دست نمیدهم، من نیز نیازهای واقعی انسان فهمیده را در چیزهای اندک و ضروری که خورم یا پوشم میدانم و خودفروختن و دویدن به دنبال کسب جاه و جلال و ثروت و مال را اتلاف وقت میشمارم و میکوشم تا از آنچه به دست میآورم به نحوی که فکر و روح و وجدان اجتماعیام را اقناع کند، استفاده کنم.»
کتاب دن کیشوت (Don Quixote): دن کیشوت اثر نویسندهی اسپانیایی، میگل د سروانتس، است. این کتاب که از زمرهی بهترین و برجستهترین شاهکارهای ادبی جهان به شمار میرود، روایت زندگی فردی است که از توهم رنج میبرد. محمد قاضی در ترجمهی هر دو جلد این کتاب، دقت و پشتکاری بینظیر از خود نشان داده است. متن اصلی کتاب حاوی ضربالمثلها و اشارات متعددی است. محمد قاضی برای پیدا کردن معانی آنها بارها به کلیسای کاتولیک رفته و با کشیشها دربارهی مفهوم آن تعبیرات صحبت کرده است. علاوه بر آن، تلاش کرده تا در ترجمهی ضربالمثلها، معادلی از ضربالمثلهای فارسی پیدا کند. عبدالحسین زرینکوب در مقالهی خود در مجلهی سخن دربارهی ترجمهی این اثر به این نکته اشاره کرده که مترجمْ زبان مناسب برای ترجمهی این کتاب را یافته است. محمدعلی جمالزاده نیز در مجلهی راهنمای کتاب نوشته: «اگر سروانتس فارسی میدانست و میخواست دن کیشوت را به فارسی بنویسد، بهتر از این نمیشد.»
کتاب شازده کوچولو (The Little Prince): کتاب شازده کوچولو نوشتهی آنتوان دو سنت اگزوپری روایت خلبانی است که پس از فرود در کویر، با پسر کوچکی آشنا میشود و پسرک با او از سیاره و گل سرخ محبوبش میگوید. دو سنت اگزوپری در این داستان سوررئالیستی به بیان دیدگاههای فلسفی خود از عشق و محبت پرداخته است. این کتاب را محمد قاضی از فرانسه به فارسی ترجمه کرده است. ترجمهی او را میتوان اولین برگردان از این کتاب به فارسی دانست. محمد قاضی در کتاب «خاطرات یک مترجم» میگوید این کتاب را از یک دوست به امانت گرفته و ظرف مدت یک هفته آن را ترجمه کرده است. بیان شیوا و دلنشین محمد قاضی و نثر روان او باعث شده تا این کتاب به یکی از پرمخاطبترین آثار ادبی در ایران تبدیل شود. این کتاب بیش از هفتاد بار تجدید چاپ شده است.
کتاب جزیرهی پنگوئنها (Penguine Island): کتاب جزیرهی پنگوئنها نوشتهی آناتول فرانس است. تاریخ و شرایط اجتماعی و سیاسی انسان همعصر فرانس در بستری از طنز و استعاره در این کتاب شرح داده شده است. این کتاب در میان کتابهای فرانس جایگاه ویژهای دارد، اما در کارنامهی حرفهای محمد قاضی شاید بتوان گفت که تأثیر بیشتر و عمیقتری داشته است. قاضی پس از وقفهای دهساله با این کتاب به حوزهی ترجمه وارد شد. او در ابتدای راه بود و برای یافتن ناشری که با او همکاری کند و اثرش را به چاپ برساند، دچار مشکل بود. قلمِ توانا و زبان شیوای او دلیلی شد تا اندک زمانی پس از انتشار، طیف گستردهای از مخاطبان به سمت این کتاب جذب شوند. نجف دریابندری، مترجم پرآوازه، زمانی که از این استقبال آگاه شد، در روزنامهی اطلاعات مقالهای با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت و در آن به تمجید از ترجمه و تحسین از مترجم پرداخت.
برخی از ترجمههای محمد قاضی را میتوانید به صورت کتاب الکترونیکی (کتاب الکترونیکی سادهدل) و کتاب صوتی (کتاب صوتی کلود ولگرد) در کتابراه بیابید.
سبک ترجمهی محمد قاضی
محمد قاضی از جمله مترجمان ایرانی و همردیف افرادی چون نجف دریابندری و ابوالحسن نجفی است. این گروه از مترجمان در زمان حیات خود، شاهکارهای بسیاری از ادبیات جهان را به زبان فارسی ترجمه کردند. محمد قاضی با زبان انگلیسی هم آشنایی داشت، اما عمدهی ترجمههای او از زبان فرانسه به فارسی بوده است.
محمد قاضی در ترجمه شیوهی منحصربهفرد خود را دنبال میکرد. به دلیل تسلط فوقالعادهای که بر زبان مبداء و زبان مقصد داشت، ترجمههایی ارائه میکرد که از نظر ساختارهای واژگانی و دستوری، بسیار پیراسته و پاکیزهاند و بهروانی خوانده میشوند. ارادت ویژهی محمد قاضی به ادبیات کلاسیک و وفاداریاش به متن و انتقال دقیق و صحیح مفاهیم، او را به مترجمی کمنظیر و کتابهایش را به آثاری تحسینشده تبدیل کرده است.
محمد قاضی شعر نیز میسرود. برخی از اشعار او در کتاب خاطرات یک مترجم به چاپ رسیدهاند. او در کتاب «سرگذشت ترجمههای من»، خودزندگینامهای از تجربههایش به عنوان یک مترجم را عنوان کرده است.