معرفی و دانلود کتاب آخرین ترانه برای پادشاه
برای دانلود قانونی کتاب آخرین ترانه برای پادشاه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آخرین ترانه برای پادشاه
نویسندگان جوان برای تالیف کتابهای نوجوانان ذهن خلاقی دارند و داستانهای قابل توجهی در میان این دست از کتابها دیده میشود. کتاب آخرین ترانه برای پادشاه نوشتهی فاطمه هدایتی است و پنج داستان خواندنی را برای نوجوانان روایت میکند. این داستانها با موضوعات و فضاهای متفاوتی روایت میشوند و به ترتیب، «عطر»، «آخرین ترانه برای پادشاه»، «باور»، «در تاریکی» و «اقلیما» نام دارند.
دربارهی کتاب آخرین ترانه برای پادشاه
داستانهای پلیسی برای مخاطبان نوجوان جذابیت زیادی دارند. شخصیتهای مرموز، اتفاقات عجیب، و نشانههای رازآلود، از جمله ویژگیهای داستانهای پلیسی هستند. کتاب آخرین ترانه برای پادشاه اثر فاطمه هدایتی، با یک داستان پلیسی آغاز میشود و در ادامه، چهار داستان متفاوت دیگر به ماجراهای رازآلود کتاب اضافه میگردد. این کتاب شامل پنج داستان است که هر داستان وجه مشترکی با داستانهای دیگر دارد. این داستانها در جهانی متفاوت میگذرند و با وجود اینکه در هرکدام اتفاقات متفاوتی رخ میدهد، اما ارتباطی نیز بین موقعیتها به چشم میخورد.
داستان اولِ کتاب آخرین ترانه برای پادشاه، دربارهی اتفاقات عجیب و مرموز زندگی یک پلیس جوان است. این داستان که «عطر» نام دارد، با همراهی شخصیت اصلی داستان که مرد جوانی به نام امیر است، آغاز میشود. یک شب همکار امیر گزارش قتلی را میدهد و او را به محل حادثه اعزام میکند. امیر و همکارش وحید، مشغول حل معماهای بسیاری میشوند که مربوط به قتل ناگهانی شخصی به نام زرین است. گفتوگو با همکاران و آشنایان زرین، ماجراهای تازهای را برای دو پلیس جوان روشن میسازد و به همین دلیل، رسیدن به علت قتل و انگیزهی قاتل وارد مراحل سختی میشود.
در ادامهی داستان اول از کتاب آخرین ترانه برای پادشاه، نشانههایی از حضور قاتل در برخی از مکانها پیدا میشود، اما گزارشهای متناقضی از اطرفیان مقتول به دست میآید که حل کردن معمای اولیه را به تاخیر میاندازد. خانم حکمت و آقای نصیر که از همکاران قدیمی زرین بوده و محاسبات اموال و درآمدهای کارخانهی زرین را زیر نظر داشتهاند، از جمله شخصیتهایی هستند که گزارشهای موجود دربارهی زندگی و کار مقتول را دچار تناقض میکنند. با این وجود امیر که جوانی باهوش است و از خطر نمیترسد، با همراهی وحید در رسیدگی به پرندهی قتل کوتاهی نمیکنند و فریب اطلاعات جعلی را نمیخورند.
ازطرفی زندگی امیر و رابطهی خانوادگیاش نیز وارد رمز و رازی عجیب میشود. او در شب آغازین داستان، شیشهی عطر شکستهای را بهعنوان هدیه دریافت میکند و برای پیدا کردن علت شکسته بودن شیشهی عطر، دچار سرگشتگی میشود. داستان اول از کتاب آخرین ترانه برای پادشاه به تدریج ماجرای یک قتل سریالی را روایت میکند که در تهران و مکانهای ناشناختهی این شهر اتفاق میافتد. داستان عطر، مخاطب را به جهان شخصیتهای مشکوک و اتفاقات پررمز و راز دعوت میکند. این یکی از ویژگیهای داستانهای پلیسی است که همهی شخصیتها به نوعی درگیر یک ماجرای رمزآلود میشوند، درحالیکه مخاطب کتاب باید آمادهی گرهگشایی از معماهای فراوان باشد.
کتاب آخرین ترانه برای پادشاه در داستان دوم به سراغ زندگی پادشاهی قدرتمند میرود و ماجرای شبی را روایت میکند که قرار است حادثهی عظیمی در کاخ پادشاهی روی دهد. در شب جشن و پایکوبی، اهالی شهر باخبر میشوند که افرادی در کاخ پاشاهی وارد شده و مواد منفجرهی زیادی را در کاخ پنهان کردهاند. اطرافیان پادشاه سراسیمه و نگران تلاش میکنند جلوی حادثه را بگیرند. این بخش از کتاب یکی از داستانهای مورد علاقهی نوجوانان را در بر دارد و وقایع و شخصیتهای آن تنوع زیادی دارند.
داستانهای بعدی از کتاب آخرین ترانه برای پادشاه به ترتیب «باور»، «در تاریکی» و «اقلیما» نام دارند و هر داستان در موقعیتی متفاوت و با شخصیتهای گوناگون پیش میرود. این کتاب به نویسندگی فاطمه هدایتی توسط نشر روزگار منتشر شده است.
کتاب آخرین ترانه برای پادشاه برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانانی که به کتابهای ماجراجویی و جنایی علاقه دارند و همینطور مخاطبانی که مجموعه داستانهای کوتاه را دنبال میکنند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب آخرین ترانه برای پادشاه میخوانیم
جورج بِوِرلی مسئول امنیت کاخ بهمحض دریافت پیام بمبگذاری اعلام وضعیت قرمز کرد. بهزودی هیاهو در میان خبرنگاران و افراد حاضر در محل سخنرانی اوج گرفت. رابین هم که پیام را دریافت کردهبود به ویلیام اطلاع داد که تا روشن شدن موضوع باید به جانپناه بروند. جانپناه نام اتاقی بود که بالاترین سطح امنیتی کاخ را داشت و برای ایمن ماندن پادشاه در مواقع اضطراری در نظر گرفته شدهبود.
ویلیام و رابین از راهرویی مخفی خود را به جانپناه رساندند. رابین رمز ورود اتاق را وارد کرد و هر دو به جانپناه رفتند. بار اولی نبود که ویلیام چنین شرایطی را تجربه میکرد. ماموران امنیتی توانستند محل دقیق بمب را کشف کنند.
مردم حاضر در محل سخنرانی شتابان بهسمت حیاط کاخ دویدند. گروه ویژهی خنثیسازی بمب، خود را رساندند. باتوجهبه زمان آهنگ و بمب آنها فقط سه دقیقه فرصت داشتند تا بمب را خنثی کنند.
به خاطر آنکه احتمال میرفت عاملان بمبگذاری در کاخ هم حضور داشتهباشند تصمیم بر این شد که ویلیام و رابین در جانپناه بمانند. دیوارهای جانپناه آنقدر محکم بود که بتواند صدمات احتمالی انفجار را تابآورد و فرو نریزد.
ویلیام آرام بود او از مرگ نمیهراسید و بودن در کنار رابین هم خیالش را راحت میکرد. رابین بارها جان شاهِ جوان را نجات دادهبود. برای چند لحظه جانپناه غرق در سکوت شد. رابین مقابل ویلیام ایستاد اسلحهاش را در آورد و سمت شاه گرفت: «اعلیحضرت متاسفانه قراره در جانپناهتون بمیرید!»
فهرست مطالب کتاب
عطر
آخرین ترانه برای پادشاه
باور
در تاریکی
اقلیما
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آخرین ترانه برای پادشاه |
نویسنده | فاطمه هدایتی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 78 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-233-203-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه نوجوان |
خیلی زیبا به نگارش در اومده بود
آخرین ترانه پادشاه باور و عطر... اینا خیلی عالی بودن
داستان عطر به گونهای بود که اصلا خواننده فکرش رو هم نمیکرد قاتل اصلی کیه و به طرز جالبی غیر قابل پیش بینی بود
آخرین ترانه پادشاه هم خیلی زیبا تموم شد درحالی که انتظار دیگهای میرفت