معرفی و دانلود کتاب قصهی پر غصهی ما
برای دانلود قانونی کتاب قصهی پر غصهی ما و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قصهی پر غصهی ما
کتاب قصهی پر غصهی ما نوشتهی محمدرضا سرشار مجموعهای است از هفت داستان کوتاه با موضوعات اجتماعی که برای سالهای آخر دبستان و دوره راهنمایی تحصیلی ارائه شده.
این اثر متشکل از 7 قصۀ کوتاه به نامهای: قصه پر غصه ما، نان خامهای، مش قاسم، پرواز، آدم بزرگها هم بله...، بچهها شما هم دعا کنید و شبی در کشتزار برنج است. همانطور که مشخص هست نام کتاب اقتباس شده از داستان اول میباشد که روایتگر ماجرای پسرکی است که پدر کارگر او به قصد کار به کویت رفته و پنج ماه هست که برای آنها پول نفرستاده. پسرک مجبور میشود برای کار به یک مغازه برود و بعد از کلی دردسر موفق میشود در یک مغازه آجیلفروشی مشغول به کار شود. در این میان برادر کوچک او مریض میشود و دکترها میگویند که باید جراحی شود اما او نمیداند پول جراحی را از کجا بیاورد.
نان خامهای داستان دوم سرشار در این کتاب است که در آن دو کودک به نامهای حسن و قلی پولهایشان را جمع میکنند تا برای خود یک نان خامهای بخرند. آن دو وقتی نان خامهای را از شیرینی فروشی میخرند انگار بزرگترین گنج دنیا را به دست آوردهاند و با خود فکر میکنند حتما باید خیلی خوشمزه باشد. در همان حال یکی از آنها تنه میخورد و نان خامهای درون باغچه گلآلود میافتد! بغض به گلوی بچهها مینشیند و اشک در چشمانشان حلقه میزند، مثل کسانی که همه چیزشان را از دست دادهاند.
داستان سوم، با نام مش قاسم داستان پسری را در روزهای انقلاب به تصویر میکشد، حوادث این داستان حول تظاهرات مردم در میدان ژاله تهران میگذرد. این قصه هیجان آن روزها و تلاش نوجوانان را در به ثمر رسیدن پیروزی انقلاب برای خواننده به بیان میکند.
پرواز نام داستان بعدی کتاب قصهی پر غصه است و ماجرای پسر بچهای را روایت میکند که، غذایی را که سفارش داده به کودک فقیری میدهد.
بچهها شما هم دعا کنید، روایتگر داستان پدری است که به جبهه رفته و همسر و فرزندانش چشم به راه او هستند. همه دعا میکنند که او تندرست از جبهه بازگردد و پسرش را که تازه به دنیا آمده ببیند. آدم بزرگها بله... و شبی در کشتزار برنج نام دو داستان آخر کتاب است و با رویکرد اجتماعی برای نوجوانان روایت شده است.
محمدرضا سرشار با داستانهایش نشان میدهد نویسندهای دغدغهمند است که نمیتواند از کنار رنجهای بشری و وضعیت جامعه خود بیاعتنا باشد. به همین خاطر، خواننده در طول کتاب با او همذات پنداری خواهد کرد.
در بخشی از کتاب قصهی پر غصهی ما میخوانیم:
هفتۀ پیش، آقا رضا رفت جبهه. توی روزنامهها نوشته بودند که دو هزار نفر داوطلب را به جِبهه میفرستند. آقا رضا هم رفته بود اسم نوشته بود؛ امّا من خبر نداشتم. چند روز پیش که رفتم دم مغازهاش، گفتند: «صبح زود، همراه با هزار و نهصد و نود و نه نفرِ دیگر، به جبهه رفته.»
راستش، وقتی شنیدم بیخبر رفته است، کلی دلگیر شدم. آخر من با آقا رضا دوست بودم. البته شاید کلمۀ «دوست»، در مورد ما، زیاد درست نباشد. چون من همهاش پانزده سالم است، اما آقا رضا نزدیک به سی سال دارد. ولی من، واقعاً او را دوست میداشتم. از یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب، او را میشناختم. با هم، توی یک محله زندگی میکردیم. شبهای زیادی با هم کشیک داده بودیم. هر روز از مغازۀ خواربار فروشی او خرید میکردم.
عادت کرده بودم که صبحها وقتی به مدرسه میرفتم، از پشتِ شیشۀ مغازه به آقا رضا سلام کنم، و عصر که برمیگردم، بهش بگویم «خسته نباشید.» و او با همان لبخند مهربان همیشگی، جوابم را بدهد.
به دیدن قدِ کوتاه، اندام پُر و چهار شانه، صورت سرخ و سفید، سرِ کم مو و ریش مرتبّش، عادت کرده بودم. همۀ آدمهای خوب محلّه، او را دوست میداشتند؛ به خاطر سابقۀ خوبش، به خاطر ایمانش، به خاطر اخلاقش و...
همه میدانستند، آقا رضا گران فروش نیست. برای همین، سعی میکردند همیشه از او خرید کنند. آقا رضا از اِحتکار بدش میآمد. با آنکه خودش به همه روغن میداد، ولی بعضی وقتها برای خانۀ خودشان، روغن کم میآورد. یادم هست، یک بار به من گفت: «روغن اضافی توی خانه ندارید؟»
گفتم: «برای کی میخواهید؟»
خندید و گفت: «برای خانۀ خودم. آخر، روغنمان تمام شده.»
و آن وقت بود که فهمیدم او، چقدر درستکار است.
فهرست مطالب کتاب
قصهی پر غصهی ما
نان خامهای
مش قاسم
پرواز
بچّهها شما هم دعا کنید
آدم بزرگها هم بله...
شبی در کشترار برنج
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قصهی پر غصهی ما |
نویسنده | محمدرضا سرشار |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 64 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-506-550-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه نوجوان |
پر از داستانها و حکایتهای کوتاه و آموزنده هست