معرفی و دانلود کتاب گم شده در شهربازی
برای دانلود قانونی کتاب گم شده در شهربازی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گم شده در شهربازی
برادرش او را در «باشگاه مخفی برادران» راه نمیدهد. پیتر میگوید که سن و سالش کم است و باید با پسرکی همسن خودش از جنگل برگردد. او از این موضوع واقعا غمگین است. کتاب گم شده در شهربازی نوشتهی جان بارت ما را به داستانی دربارهی زندگی پسرکی بسیار معمولی میبرد که کم کم متوجه میشویم آدم خاص و عمیقی است. وقتی حرفها و خاطراتش را میخوانیم، با ابعاد پیچیده و عمیق از روح و روان او مواجه میشویم. جان بارت این داستان را با لحنی طنز و به سبک فراداستان تحریر کرده است.
دربارهی کتاب گم شده در شهربازی
این پسرک نام ندارد. از وقتی که به دنیا آمده، هیچکس صدایش نمیزده و در مواقع لزوم هم همان «پسرک» خطاب میشود. تا چند روز قبل کسی به این موضوع فکر نکرده بود. پدر پسرک همچون عمویش به شهر رفته تا کار کند و خرج خانواده را بدهد. او، برادر و مادرش در دهکده زندگی میکنند. تا قبل از تولد، مادرش آرزو میکرد دختری داشته باشد اما حالا پسرکی نهچندان زیبا نصیبش شده است. بههرحال در یک روز معمولی مادر به فکر میافتد تا برای فرزندش اسم بگذارد. واقعاً آمبروز نام مناسبی برای یک پسربچه نیست اما همین نام بر روی کودک گذاشته میشود و ماجراهای معمولی زندگیاش آغاز میشوند. کتاب گم شده در شهربازی (Lost in the Funhouse) نوشتهی جان بارت (John Barth) ما را به شرایطی نهچندان خاص و بسیار عادی میبرد که تاکنون تجربه نکردهایم. اگر هم تجربه کرده باشیم، از زاویهای که راوی دربارهاش حرف میزند، به پدیدهها ننگریستهایم و حالا قرار است که بنگریم.
گم شدن در تونل وحشت
آمبروز گم شده. میان مسخرهترین چیزهایی که میشود بهشان فکر کرد. هیچ کس جز او نمیتواند در تونل وحشت شهربازی گم شود! برادرش پیتر که پانزده ساله و تکیهگاه آمبروز در زندگی است، مشغول حرف زدن با دختری چهارده به نام ماگداست. مشخص است که ماگدا و پیتر همدیگر را دوست دارند اما در این میان آمبروز هم با دیدن این دخترک حس عجیبی را در درون خود تجربه میکند؛ حسی شبیه به عشق. او غرق در خیالات خود است. در شهربازی نیمه ویران و نسبتاً متروکه به آیندهاش و به این دختر نوجوان میاندیشد اما ناگهان گم میشود!

او در فضایی ناشناخته که از قضا واقعا هم ترسناک است، مسیر ورود و خروج را پیدا نمیکند. از طرفی انگار دچار اوهام و خیالات نیز شده و نمیتواند حقیقت را از تخیل تشخیص دهد. داستان گم شده در شهربازی نوشتهی جان بارت، ما را با زندگی آمبروز پیش میبرد. این فراداستان از زمان پیش از تولد او آغاز میشود و تا اواسط عمر او پیش میرود. در تمام بخشها خود جان بارت نیز با ما سخن میگوید و صرفاً به توصیف و روایت گذشته بسنده نمیکند. او کوشیده است از خلال داستان، ماجرای زندگی خود را با لحنی طنز و صمیمی بیان کند و خوانندگان خود را با کشمکشهای روحی و روانیاش نیز آشنا سازد.
کتاب گم شده در شهربازی با ترجمهی شیوا مقانلو در انتشارات نیماژ چاپ شده است.
نکوداشتهای کتاب گم شده در شهربازی
- سبک نوشتار جان بارت از انعطافپذیرترین سبکها در ادبیات آمریکاست. او ناخواسته داستان مینویسد؛ حتی زمانی که میکوشد تا به سبک و سیاق «هودینی»، فرمهایی عجیب و تازه خلق کند، باز هم داستان مینویسد. آنچه برای جان بارت اهمیت دارد، تجربهی ذهنی و فلسفی خواننده است؛ یعنی هنگامی که تخیل نویسنده با تخیل خواننده درهممیآمیزد. (نیویورک تایمز)
- جان بارت نویسندهای فرهیخته و بازیگوش است که رمانهایش پیرامون ادبیات میچرخد و بحثهای بسیاری را دربارهی ماهیت داستاننویسی به سرانجام رسانده است. (گاردین)
کتاب گم شده در شهربازی برای شما مناسب اگر
- به داستانهایی که از حالتهای مرسوم داستانسرایی عبور کردهاند و به فراداستان رسیدهاند، علاقه دارید.
- از خواندن آثاری که مشخص نیست انتها و ابتدایشان دقیقاً کجاست و هدف مشخصی را دنبال نمیکنند، لذت میبرید.
- میخواهید با داستانهایی مواجه شوید که با نگاهی طنز، پدیدههای اجتماعی را روایت میکنند.
- از آثار پست مدرن استقبال میکنید.
در بخشی از کتاب گم شده در شهربازی میخوانیم
کرکهای قهوهای روی بازوی مادر آمبروز در آفتاب میدرخشید. او اگرچه راستدست بود، دست چپش را از پشت صندلی گذرانده بود تا جاسیگاری داشبورد را برای عمو کارل روشن کند. وقتی مهرهی شیشهای داخل دسته قرمز میشد، یعنی فندک آمادهی استفاده بود. رایحهی سیگار عمو کارل، یکی از رایحههایی بود که بهیاد میماند. دومایلی شهر ساحلی که برای خوردن ناهار توقف کردند، عطر دریا با شدت تمام به مشام میرسید. وقتی پیتر و آمبرزو کوچکتر بودند، یک ساعت توقف کامل، آن هم با صدای امواج کفآلودی که از دور بهگوش میرسید، برایشان دشوار بود. حتی همین حالا هم راحت نبود که این انتظار، انتظار پرهیجان کفهای پرخروش، به بیصبری تبدیل نشود. جیمز جویس، نویسندهی ایرلندی، در رمان غریب خود، اولیس که اکنون در آمریکا هم چاپ شده، از صفت سبز چرک برای توصیف دریا استفاده میکند؛ از بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی.
پدر آمبروز و پیتر درحالیکه اتوموبیل سِدان سیاه مدل 1936 را با یک دست میراند، میتوانست با دست دیگر سیگاری را از قوطی سفید لاکی استرایک بیرون بکشد. از این هم جالبتر، میتوانست با انگشت سبابه یک جعبه کبریت جیبی بیرون بیاورد و بدون کندن چوب کبریت از توی جعبه، آن را به نوار آتشزنه بمالد و روشن کند. قوطی سیگار تمامش تبلیغ مهر و نوارهای جنگ آمریکا بود. استعاره و تشبیه و دیگر آرایههای ادبی، علاوهبر ارتباط آشکار و «درجهاول» ش با چیزی که توصیف میکند، پس از کمی تأمل ارتباط غیرمستقیم و درجهدومی را هم نشان خواهند داد؛ ارتباطی که شاید مبنیبر وضعیت اجتماعی پیرامون آن مسئله باشد، یا براساس سلیقهی راوی طرح شده باشد، یا سرنخی به خواننده بدهد که خود راوی از آن آگاه نیست، یا حتی ممکن است بر موضوع وصفشدهاش نوری بهتر بتاباند؛ گاهی حتی حس مقایسهی دقیقتری را برساند.
گفتن اینکه مادر آمبروز و پیتر زیبا بود، حق مطلب را ادا نمیکند. خواننده شاید متوجه وضعیتی کلی شود؛ اما تخیلش بیدار نمیشود. بهعلاوه، ماگدا هم زیبا بود؛ اما رویهمرفته به گونهای متفاوت. اگرچه او در خیابان ب... زندگی میکرد، رفتار درستی داشت و از متوسط بچههای مدرسه بهتر بود، و اداواطوارش هم نسبت به سنش خیلی خوب. دست راست ماگدا اتفاقی روی روکش مخملی صندلی، درست کنار پای چپ آمبروز که دست خود آمبروز رویش بود، افتاده بود.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
یادداشت نویسنده
قصه در قصه
نشان او، آمبروز
پیغام آب
گمشده در شهربازی
عریضه
دو مراقبه
زندگینامهی خودنوشت: داستانی که خودش، خودش را ثبت کرده
عنوان
داستان زندگی
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب گم شده در شهربازی |
| نویسنده | جان بارت |
| مترجم | شیوا مقانلو |
| ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
| سال انتشار | ۱۴۰۱ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 160 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-600-367-579-7 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی، کتابهای ادبیات کلاسیک، کتابهای داستان و رمان پست مدرن خارجی |

























