معرفی و دانلود کتاب بادها
برای دانلود قانونی کتاب بادها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بادها
کتاب بادها از آثار متأخر ماریو بارگاس یوسا است؛ روایتی کوتاه، متمرکز و عمیق که تجربهی فردی را به بستری برای تأملی گسترده دربارهی زمان، حافظه و تنهایی بدل میکند. این رمان با بیانی تاملبرانگیز و هوشمندانه، زندگی پیرمردی را در آیندهای فرضی روایت میکند؛ آیندهای که تکنولوژی در آن تا حدی پیش رفته که حتی خلق هنر و ایده را نیز از انسانها ربوده است و پیرمرد، میان این آشفتگی، در جستوجوی هویت و معنا در خیابانهای شهر قدم میزند.
دربارهی کتاب بادها
داستان کتاب بادها (Los vientos) اثر ماریو بارگاس یوسا (Mario Vargas Llosa) با پیرمردی آغاز میشود که خود را در خیابانی شلوغ و ناآشنا مییابد. مسیرها، نشانهها و چهرهها برای او وضوحی ندارند و خاطرات بهصورت تکهتکه و ناپایدار در ذهنش درحال رفتوآمدند. این سرگردانی، هم مکانی است و هم ذهنی؛ شهر و ذهن پیرمرد همزمان به فضاهایی لغزان تبدیل میشوند که در آنها گذشته و حال پیوسته در هم میآمیزند و آشوبی سراسر حیرت، تنهایی و بیگانگی در تجربهی زیستن را برای او رقم میزند.
در این میان، یک عنصر ثابت همچون نقطهی اتکا در ذهن شخصیت باقی مانده است: قرار تلفنی روزانه با دوست قدیمیاش، اوسوریو. این تماس، پیوند او با گذشته و با نوعی نظم آشناست؛ نشانهای از استمرار رابطهای انسانی که هنوز معنا دارد. امید پیرمرد به این تماس، او را در مسیر حرکت نگه میدارد و گفتوگوی تلفنی به امکانی برای بازیابی هویت و یافتن راه بازگشت به خانه تبدیل میشود. با پیشرفتن روایت، ابهامی ظریف شکل میگیرد که در فضا میچرخد و خاطره و خیال را در هم میآمیزد.

صدای پای گذشته
ماریو بارگاس یوسا در این اثر، تجربهی پیری و فراموشی را با نگاهی انسانی و دقیق ترسیم میکند. پیرمرد داستان نمایندهی وضعیتی است که بسیاری از انسانها در مواجهه با گذر زمان تجربه میکنند: فاصلهگرفتن از جهان آشنا و تلاش برای حفظ پیوند با آنچه روزی معنا داشته است. حرکت او در شهر، به حرکتی در لایههای حافظه بدل میشود؛ جایی که صداها، نامها و تصاویر گذشته بهشکلی ناپایدار ظاهر میشوند و دوباره محو میگردند.
فضای شهری در رمان بادها نقشی فعال در روایت دارد. نشانههایی مانند هجوم تکنولوژی، سینماهای تعطیلشده، تغییر چهرهی محلهها و کمرنگشدن فضاهای فرهنگی، تصویری از تحولات اجتماعی و فرهنگی ارائه میدهند. این تغییرات، همزمان با فرسایش حافظهی فردی، لایهای جمعی به داستان میافزایند و نشان میدهند که دگرگونی، تنها به ذهن شخصیت محدود نمیماند، و جهان پیرامونش را نیز دربرمیگیرد.
عنصر باد در داستان ماریو بارگاس یوسا میتواند نمایندهی نیروهایی باشد که بیوقفه در حرکتاند و زندگی را دگرگون میسازند: گذر زمان، فراموشی، تغییرات اجتماعی و جابهجایی معناها. این نیروها بیآنکه دیده شوند، مسیر انسان را شکل میدهند و او را در موقعیتی تازه قرار میدهند؛ موقعیتی که نیازمند بازاندیشی در هویت و تعلق است.
بادهایی که جهان را میسازند
زبان روایت ساده و حسابشده است. جملهها کوتاه و دقیقاند و بهجای تأکید بر حادثه، بر تجربیات درونی تمرکز دارند. خواننده همراه با شخصیت اصلی در شهر حرکت میکند و همزمان در جریان ذهن او قرار میگیرد. این همراهی، تجربهی خواندن را به سفری آرام و تأملبرانگیز تبدیل میکند؛ سفری که بر حس، خاطره و زمان استوار است.
کتاب بادها تأملی است دربارهی زیستن در جهانی که پیوسته در حال تغییر است و دربارهی انسانی که میکوشد پیوند خود را با گذشته، با دیگران و با معنای زندگی حفظ کند. این رمان کوتاه، با نگاهی دقیق و لحنی آرام، خواننده را به مکث و اندیشیدن دعوت میکند و تصویری ماندگار از تجربهی انسانی در مواجهه با زمان و حافظه بر جای میگذارد. کتاب بادها با ترجمهی مهدی سرائی از نشر افق به انتشار رسیده است.
کتاب بادها برای شما مناسب است اگر
- به روایاتهای کوتاه، عمیق و تاثیرگذار علاقهمندید.
- از خواندن تأملات فلسفی دربارهی زمان، حافظه و تنهایی لذت میبرید.
- به مطالعهی آثار ماریو بارگاس یوسا، برندهی جایزهی نوبل ادبیات، علاقهمندید و آثار او را دنبال میکنید.
- با ادبیات معاصر آمریکای لاتین و روایتهای شخصیتمحور، ارتباط برقرار میکنید.
- به کاوش در مفاهیمی مانند هویت، تعلق و معنای زندگی میپردازید.
در بخشی از کتاب بادها میخوانیم
درست است که تمام چیزهایی که در آن عمارت واقع در خیابان رکولتوس قرار داشت حالا به اسنادی دیجیتالی تبدیل شدهاند و در هر نمایشگری میشود به آنها دسترسی داشت، اما برای من، که به دورهای دیگر تعلق دارم، زندگی بدون کتابخانهها زندگی دلمردهای است. و همین حالا من که عادت دارم آهسته پیادهروی کنم، در میدان سول دوری زدم مطمئنم خیابان آرِنال، که در مقابلم قرار دارد، من را بهسمت خانهام خواهد برد. قلبم با شدت در سینه میتپید. بله، امروز صبح در این خیابان قدم زده بودم. بله، این خیابان من را به خانهٔ کوچکم میبرد.
بههرحال، آدم کهنهپرستی نیستم. اعتراف میکنم جهان امروز در بسیاری موارد از دوران جوانیام بهتر است. مثلاً، در مقایسه با گذشته، میزان فقر کاهش یافته و این دستاورد بزرگی است. موفقیت چشمگیری است، امیدوارم اینطور باشد، اما همچنان پنج یا شش درصدی فقیر و بیخانمان روی زمین وجود دارد، منظورم این است که هنوز با ریشهکنی فقر و بدبختی فاصله داریم. اینکه در برهۀ فعلی کشوری در قارۀ آفریقا، همچون آفریقای جنوبی، وجود داشته باشد که کشورهای جهان اول را از منظر توسعه و تجدد به چالش بکشد امری بعید است. غلبه بر سرطان و ایدز امری ناممکن تلقی میشد که به آن دست یافتیم. و این سرطانی که میلوما نامیده میشود معمولاً بیماران مبتلا را نمیکشد، اما هیچوقت هم بهطور کامل برطرف نمیشود (تقریباً دو سالی است که دیگر به این سرطان مبتلا نشدهام). ابتلا به این سرطان موجب شد نزدیک به بیست کیلو کاهش وزن داشته باشم و هنوز هم گاهی عود میکند، زیرا سرطان سلولهای پلاسما بیماری نادری است و کسی نمیداند دلیل بروز آن چیست و دورهاش چقدر است. همچنین هرگز تصور نمیکردیم طول عمر مردم تا این اندازه زیاد شود و باوجوداین، انسانهای صدسالۀ بسیاری وجود دارند تا ثابت کنند که این موضوع توهم و خیال نبوده است.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب بادها |
| نویسنده | ماریو بارگاس یوسا |
| مترجم | مهدی سرائی |
| ناشر چاپی | نشر افق |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 84 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-332-106-1 |
| موضوع کتاب | کتابهای ادبیات مدرن، کتابهای داستان کوتاه خارجی، کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی، کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |























