معرفی و دانلود کتاب عشای ربانی ملحدان

معرفی کتاب عشای ربانی ملحدان

صدای سرود انقلاب فرانسه لحظه‌ای قطع نمی‌شود. این سرود مادام دودی را آزار می‌دهد و او را به یاد پسرش می‌اندازد که حالا در زندان و در انتظار اعدام است. کتاب عشای ربانی ملحدان نوشته‌ی انوره دوبالزاک دو داستان کوتاه را روایت می‌کند که در زمره‌ی آثار کلاسیک فرانسوی محسوب می‌شوند. این قصه‌ها گوشه‌ای از اجتماع فرانسه در قرن 18 و 19 که میان سنت و مدرنیته گرفتار شده و بخشی از تاریخ این سرزمین را که مهد انقلاب‌ها و تحولات سیاسی است، برای مخاطبان خود شرح می‌دهد.

درباره‌ی کتاب عشای ربانی ملحدان

بیانشون پشت در کلیسا پنهان شده و عجیب‌ترین صحنه‌ای را که هر کس در زندگی‌اش ممکن است با آن مواجه شود، نظاره می‌کند! او دکتر دسپلن را در حالی که دو دستش را بالا آورده و انگشتانش را در هم گره کرده و رو به محراب در حال نیایش است، می‌بیند. شاید این صحنه برای شما چندان عجیب به‌نظر نرسد، زیرا هنوز با روحیات و اعتقادات دسپلن آشنا نیستید، اما بیانشون که مطمئن است استادش یک ملحد و کافر به تمام معناست و دین، کلیسا و کشیش و... را باور ندارد، نمی‌تواند از حیرت‌زدگی خود جلوگیری کند! البته این تنها اتفاق عجیبی نیست که بین او و دکتر دسپلن رخ داده. تمام مردم شهر می‌دانند که این مرد پزشکی پول دوست، مغرور و بسیار منزوی است. امکان ندارد به چیزی به غیر از پول اهمیت بدهد، اما همین آدم، هنگامی که بیانشون از او خواست تا مردی بیمار و فقیر را بدون دریافت هزینه، معاینه و درمان کند، بدون درنگ، وقت ملاقات با تمام بیمارانش را لغو می‌کند و به‌سمت محل اقامت آن مرد راه می‌افتد.

بیانشون اصلاً متوجه نمی‌شود باورهای درونی و شیوه‌ی حقیقی زندگی دسپلن کدام است؛ مذهبی یا آتئیست؟ فداکار یا پول‌پرست؟ نه کشیش کلیسا و نه هیچ‌کدام از افرادی که او را می‌شناسند، نمی‌دانند دلیل رفتارهای متناقضش چیست؛ چرا صبح یک روز را در کلیسا سپری می‌کند و شب که می‌شود، دین مسیحیت را به باد انتقاد می‌گیرد! این ابهام و پرسش را انوره دوبالزاک (Honoré de Balzac) در کتاب عشای ربانی ملحدان (The Atheist's Mass) روشن می‌کند. او در این داستان کوتاه به ما نشان می‌دهد انسان‌ها ناگفته‌ها و رازهای گوناگونی دارند که اگر آن‌ها را دریابیم، نگاهمان به بشر و وقایع جهان نیز دگرگون می‌شود.

مادام دودی و سه روز انتظار برای مرگ

مادام دودی اشراف‌زاده است. حتی اگر کسی از گذشته‌ی او باخبر نباشد، از چهره‌ی زیبا و کشیده‌اش که نشان می‌دهد این بانو در ناز و نعمت روزگار سپری کرده، ثروتمند و سلطنتی بودنش را در می‌یابد. او با وجود اینکه فقط سی و هشت سال دارد، شوهرش را از دست داده و پسر بیست ساله‌اش ستوان دوم ارتش سلطنتی است. حالا هم که انقلاب شده، مردم در پی انتقام‌گیری از نظامی‌هایی هستند که در حکومت پیشین معترضان را سرکوب کرده‌اند. پسر مادام دودی به دست جمهوری‌خواهان دستگیر و فعلا زندانی شده، اما بدیهی است که همچون سایر هم‌قطارانش دیر یا زود به مجازات مرگ محکوم خواهد شد. او برای مادرش نامه‌ای فرستاده و به او گفته که تا سه روز دیگر به خانه می‌آید، اما اکنون که سه روز تمام شده، از پسر خبری نیست. مادام این سه روز را در خانه‌ی خود مانده و هیچ‌کدام از همسایگانش او را ندیده‌اند، همین وضعیت موجب شده تا دیگران به او شک کنند.

تصور کنید به تازگی انقلابی رخ داده و جمهوری بر سرکار آمده، در همان موقع یکی از اشراف‌زادگان و بازماندگان سلطنت، ناگهان غیب می‌شود و در کنج عزلت فرو می‌رود، چنین رفتار مشکوکی، این تصور را در ذهن بقیه ایجاد می‌کند که مبادا کسی از مجرمان را در خانه‌ی خود پنهان کرده است؟ مادام دودی برای حل و فصل کردن این شایعات که ممکن بود سر او را به باد دهد، ایده‌ی خطرناکی را اجرا می‌کند؛ ایده‌ای که نه برای او پایان خوشی دارد و نه حتی دشمنانش. نام این داستان «سرباز وظیفه» است که انوره دوبالزاک آن را با توجه به مواضع ضدجمهوری‌خواهی خود تحریر کرده است. (بالزاک از حامیان ناپلئون سوم و خواهان احیای سلطنت بوربون‌ها بود.) این داستان در مجموعه داستان کوتاه عشای ربانی ملحدان ما را با شرایط انقلابی و شیوه‌ی برخورد با اشراف‌زادگان پس از انقلاب کبیر فرانسه آشنا می‌کند.

داستان عشای ربانی ملحدان با ترجمه‌ی هانیه رجبی در انتشارات کتاب پارسه منتشر شده است.

کتاب عشای ربانی ملحدان برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های کوتاهی که در فضای انقلاب فرانسه و قرن 18 و 19 سپری می‌شوند، علاقه دارید.
• می‌خواهید با کوتاه‌ترین قصه‌های یکی از بهترین نویسندگان قرن بیستم فرانسه آشنا شوید.
• از داستان کودک اجتماعی، تاریخی و درام لذت می‌برید.

در بخشی از کتاب عشای ربانی ملحدان می‌خوانیم

به نظر می‌رسید روح او که با وجود آبدیده شدن در کوران رخدادهایی بی‌رحمانه، خوش‌طینتی ذاتی‌اش را حفظ کرده بود، به‌کلی از انسانیت و عدالت تهی شده است. این روح نیازمند آن بود که بر شور و اشتیاقش افساری بسته شود. به نظر می‌رسید عواطف مادام دودی، همگی در یک حس متمرکز شده بودند؛ عاطفۀ مادری. آن حس خوشبختی و شادمانی که وی به عنوان همسر از آن محروم بود، در عشق شدید به پسرش نمود یافته بود. او نه‌تنها با ازخودگذشتگی عمیق و خالص یک مادر، بلکه با عشوه‌گری خاص یک معشوقه و حسادت یک همسر، عاشق پسرش بود. وقتی از پسرش دور بود حس بیچارگی می‌کرد و در غیابش حس دلواپسی داشت، هیچ‌گاه از دیدن او سیر نمی‌شد و تنها به خاطر او زندگی می‌کرد. جهت اطلاع خواننده و درک شدت این احساس، باید اشاره شود که این پسر، تنها فرزند مادام دودی به حساب نمی‌آمد، بلکه تنها بازماندۀ خانواده‌اش نیز محسوب می‌شد؛ تنها انسانی که ترس‌ها، امیدها و اشتیاقش به او گره می‌خورد. کنت دودی مرحوم، آخرین وارث خانواده‌اش بود و حالا مادام تنها وارث خاندان دودی خوانده می‌شد. ترکیب علایق بشری و انگیزه‌ها با شریف‌ترین اعمال انسان، در قلب این مادر چیزی را حک کرده بود؛ حسی که همواره در قلب زنان، بر دیگر عواطف غلبه دارد. پسرش را با مشقات فراوان و زحماتی بی‌پایان بزرگ کرده و همین موضوع، وی را در نظر مادرش عزیزتر کرده بود. طبیبان ده‌ها بار از زنده ماندن پسرش ناامید شدند، اما مادام به اتکای روشن‌بینی ذاتی‌اش و به امید شکست‌ناپذیرش، سعادت این را داشت که شاهد آن باشد که پسرش از خطرات زندگی کودکی جان سالم به‌در برده است و برخلاف نظر طبیبان، حالش روزبه‌روز بهتر می‌شود.

به خاطر مراقبت دائمی مادام، این پسر به سرعت رشد کرد و به مرد جذاب جوانی تبدیل شد که در بیست سالگی، زیباترین جوان دربار ورسای به حساب می‌آمد. مادام دودی هم شانس این را داشت که تلاش‌ها و مبارزات مادرانه‌اش در راه عشق فرزند، نادیده گرفته نشود. پسرش او را می‌پرستید؛ آن‌ها یکدیگر را با عطوفتی شدید درک می‌کردند. حتی اگر آن دو با یکدیگر خویشاوند هم نبودند، بازهم به شکل غریزی، دوستی مردانه‌ای میانشان حس می‌شد که در این روزگار به‌ندرت یافت می‌شود. در هجده‌ سالگی، کنت جوان به درجۀ ستوان‌دومی سواره‌نظام برگزیده شده بود و با قبول خطر فرار از پاریس، اعتبار خود را خدشه‌دار کرد. مادام دودی، زنی اشرافی، ثروتمند و مادر یک مهاجر، نمی‌توانست خطرات تصمیم بی‌رحمانۀ خود را نادیده بگیرد

فهرست مطالب کتاب

عشای ربانی ملحدان
سرباز وظیفه