معرفی و دانلود کتاب نقاشی‌های عجیب

معرفی کتاب نقاشی‌های عجیب

یوکی مُرده است. پزشکان توانستند نوزاد را نجات دهند اما یوکی زنده نماند. حالا راکو مشغول نوشتن خاطرات روزهای خوشبختی از دست رفته‌اش است و ساساکی در میان این خاطرات، با رازی هولناک مواجه شده است. کتاب نقاشی‌های عجیب نوشته‌ی اوکتسو متشکل از چند داستان کوتاه است که در همه‌ی آن‌ها یک معمای بزرگ جای گرفته؛ معماهایی که برای حل آن‌ها هیچ سرنخی نداریم جز نقاشی‌ها و باید بتوانیم از درون خط و رنگ این تصاویر، حقیقت را پیدا کنیم.

درباره‌ی کتاب نقاشی‌های عجیب

«من تا صبح زنده بودم»... این پیامی است که از نقاشی میورا دریافت می‌شود. او خورشید را بالای کوهستان کشیده و این تصویر ثابت می‌کند او طلوع را دیده و سپس کشته شده است. مدت زیادی از مرگ او می‌گذرد، اما پلیس هنوز نتوانسته زمان دقیق به قتل رسیدنش را کشف کند. این‌طور که معلوم است کشف راز قتل میورا، فقط به عهده‌ی یک نفر است: ایواتا، شاگرد استاد میورا.

او نمی‌تواند به‌سادگی بپذیرد که مرشد و راهنمای زندگی‌اش در میان یک کوهستان، به شکل مرموزی کشته شده و پلیس نیز کسی را به‌عنوان مسئول قتل او معرفی نکرده! پس ایواتا خود دست به کار و برای کشف دلیل و چگونگی مرگ میورا، راهی کوهستان می‌شود؛ مسیری که ممکن است او را نیز به سرنوشت استاد میورا دچار کند. کتاب نقاشی‌های عجیب (Strange Pictures) نوشته‌ی اوکتسو (Uketsu) (این نویسنده ناشناس است و کسی از هویت او خبر ندارد.) ما را به جهانی می‌برد که نوع ترسناک بودن آن با دیگر فضاهای هولناکی که می‌شناسیم متفاوت است.

داستان معمایی نقاشی‌های عجیب، مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه ناپیوسته است که قصد ندارند ما را وحشت‌زده کنند. در این قصه‌ها عناصر هولناکی همچون خون، اشباح، هتلی متروکه و... که در داستان‌های ترسناک آمریکایی بیشتر با آن‌ها مواجه می‌شویم، وجود ندارند؛ همان‌طور که داستان‌های عاشقانه و تاریخی و غیره‌ی ژاپنی در فضایی کاملاً منحصربه‌فرد سپری می‌شوند، اوکتسو نیز به آرامی و بدون تلاش برای ترساندن خوانندگان خود، اتفاقات هولناک را که رازآمیز و مملو از تعلیق و معما هستند، بازگو می‌کند.

پاسخ معما در لکه‌ی سیاه

یوتا گم شده است. نائومی نمی‌داند باید کجا به دنبال او بگردد. مدیر مدرسه با او تماس گرفته و می‌گوید که یوتا از صبح به مهدکودک نیامده. این‌طور که شواهد نشان می‌دهد یوتا قبل از اینکه مادرش از خواب بیدار شود، خانه را ترک کرده. پرسش مدیر از نائومی، او را عصبانی کرده است. این سؤال که «تابه‌حال یوتا را کتک زده‌ای یا به او آسیب رسانده‌ای؟» توهین‌آمیزترین سؤالی است که تاکنون کسی از او پرسیده. نائومی بعد از مرگ شوهرش، به جز یوتا کسی را ندارد و عاشق پسرک خود است؛ اما نقاشی یوتا و لکه‌ی سیاهی که روی آپارتمانشان کشیده، نشان می‌دهد که این کودک از چیزی می‌ترسد و بابت موضوعی که به درون خانه مربوط است، دلهره دارد.

نائومی مطمئن است گم شدن یوتا به آن مرد ناشناسی که بارها او را تا جلوی در ورودی آپارتمان تعقیب کرده و حتی طبقه و واحد خانه‌ی نائومی را هم می‌شناسد، ارتباط دارد. او باید قبل از اینکه خیلی دیر شود، راز لکه‌ی سیاه روی نقاشی یوتا را کشف کند؛ شاید با کشف این راز بتواند پسرش را بیابد و جان او را نجات دهد. داستان معمایی نقاشی‌های عجیب نوشته‌ی اوکتسو به‌جز یک نقاشی، هیچ سرنخی را در اختیار شما نمی‌گذارد تا گره از معماها بگشایید. تنها یک تصویر پیش روی شماست که باید بتوانید با استفاده از نقاشی، جزئیات معما و راز نهفته در آن را پیدا کنید.

معمای ترسناک درون نقاشی عجیب

او قاتل است. آن هم نه قاتل یک غریبه یا آدمی که سزاوار مرگ باشد؛ او مادر خود را کشته است. او این قتل را در بزرگسالی نیز انجام نداده، بلکه زمانی که فقط یازده سال سن داشته، چنین جنایتی مرتکب شده. اوکتسو نام او را به ما نمی‌گوید و از خوانندگان خود می‌خواهد تا این خانم را که حالا مادر یک فرزند است و با زمان یازده سالگی‌اش به‌کلی تغییر کرده، «آ کوچولو» خطاب کنیم. کتاب معمایی نقاشی‌های عجیب، یک نقاشی از دوران کودکی آ کوچولو را به ما نشان می‌دهد. ظاهر نقاشی ساده است. یک خانه‌ی بدون در، یک درخت معمولی که شاخه‌هایش تیز و برّنده‌اند و یک پرنده که در دل تنه‌ی درخت جا خوش کرده است. خود او نیز بین درخت و خانه ایستاده و لبخند می‌زند. این نقاشی اصلاً شبیه چیزی نیست که توقع داریم یک قاتل آن را ترسیم کند؛ ما تصورش را هم نمی‌کنیم که یک جنایت‌کار چنین روح پاکی داشته باشد و این همان نکته‌ای است که داستان ترسناک نقاشی‌های عجیب به آن اشاره می‌کند.

آ کوچولو یک جنایت‌کار نیست. او صرفاً کودکی خشونت‌طلب و دچار خشم ناگهانی بوده و حالا که تحت مشاوره و درمان قرار گرفته، دیگر از آن خوی خشمگینش چیزی باقی نمانده است؛ اما اوکتسو ما را در این باره به فکر فرو می‌برد؛ آیا واقعاً آ کوچولو حالا به انسانی آرام و مهربان تبدیل شده است؟

رمان معمایی نقاشی‌های عجیب با ترجمه‌ی مژگان رنجبر در انتشارات کتاب کوله‌پشتی منتشر شده است.

نکوداشت‌های کتاب نقاشی‌های عجیب

• من به معماهای ترسناک و پیچیده اعتیاد پیدا کرده‌ام. هر چه اوکتسو مطرح می‌کند را به من بدهید. من همه‌ی آن‌ها را یک‌روزه می‌خوانم و هیچ وقفه‌ای بین آن‌ها نمی‌گذارم. (سامانتا شانون)
• داستان نقاشی‌های عجیب می‌تواند خواننده را ترغیب کند تا کاغذ و قلم دست بگیرد و ارتباط رویدادها و شخصیت‌ها را یادداشت کند. سرعت روایت وقایع آرام است اما هر افشاگری، فضای دلهره‌آور داستان را هولناک‌تر می‌کند. (Asian Review of Books)
• کتاب نقاشی‌های عجیب گاهی ناراحت‌کننده اما همیشه شگفت‌آور و سحرآور است. (ایان مور، نویسنده)
• این داستان اسرارآمیز و ترسناک مخاطبان خود را در تعلیق و اضطراب غرق می‌کند. (گاردین)

کتاب نقاشی‌های عجیب برای شما مناسب است اگر

• می‌خواهید بدون هیچ سرنخی و صرفاً با کمک چند طرح و نقاشی، پرونده‌های قتل را به سرانجام برسانید.
• به داستان‌های ترسناک که ریتم آرامی دارند، علاقه‌مندید.
• به خواندن داستان‌های نویسنده‌ای که هیچ‌کس نام او را نمی‌داند، چهره‌اش ناشناخته است و مثل یک راز با نقابی عجیب ظاهر می‌شود، علاقه دارید.

در بخشی از کتاب نقاشی‌های عجیب می‌خوانیم

زندگی در کانون سختگیرانه و بسیار کنترل‌شده بود، اما از تنها زندگی کردن با مادر بی‌اندازه خوشایندتر بود. از همه مهم‌تر، نائومی خوشحال و سپاسگزار بود که می‌تواند با چیپی باشد.

در پاییز ششمین سال اقامتش در آنجا، چیپی در آرامش و زیر نگاه عاشق نائومی از دنیا رفت.

ازت ممنونم. تو بهم توان ادامۀ زندگی دادی.

چیپی را در کنج خلوتی از زمین‌های کانون دفن کرد. شش ماه بعد، نائومی از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و کانون را ترک کرد.

پس از آن، آپارتمان ارزانی را در شهر اجاره کرد و به دانشکدۀ پرستاری رفت تا ماما شود. الهام‌بخش این کار، نظر خودمانی یکی از کارکنان کانون بود؛ چیزی شبیه به این: «نائومی، غرایز مادرانۀ تو خیلی قویه. می‌تونم توی یه حرفۀ انسان‌دوستانه ببینمت. مطمئنم که مامای محشری می‌شی.»

ایده‌ای بود بسیار کنایه‌آمیز؛ دختری که مادر خودش را کشته بود حالا شاید ماما می‌شد. اما ناتومی احساس می‌کرد که با توجه به سابقۀ تحصیلی نامعمولش، از شانس کمی برای یافتن شغل در شرکتی بزرگ برخوردار باشد. و در ژاپنِ آن دوران، فرصت‌های کمی برای زنان وجود داشت که مدرک حرفه‌ای بگیرند. بنابراین، نائومی با بی‌میلی مامایی را انتخاب کرد.

هر روز در دانشکدۀ پرستاری انبوهی کار داشت. درس خواندن هرگز کار سختی برایش محسوب نمی‌شد، بنابراین بار سنگینی برایش نبود، اما از نظر مالی در کشمکش بود.

فهرست مطالب کتاب

دربارۀ نویسنده
پیش‌درآمد
فصل یک: دعای پیرزن
فصل دو: اتاق لکه‌دارشده
فصل سه: آخرین نقاشی معلم هنر
فصل پایانی: پرنده، امن‌وامان درون درخت