معرفی و دانلود کتاب خروج از قصر ممنوع

عکس جلد کتاب خروج از قصر ممنوع
قیمت:
۱۰۱,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب خروج از قصر ممنوع و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب خروج از قصر ممنوع و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب خروج از قصر ممنوع

تبر کجاست؟ چه کسی این شیء گران‌بها را دزدیده و به اصالت آنگبار توهین کرده است؟ بارون اکنون میزبان افرادی است که برای یافتن تبر مأمور شده‌اند. کتاب خروج از قصر ممنوع ما را با هویت این افراد آشنا می‌کند. یکی از آن‌ها دخترکی شکارچی است که باید دزد را پیدا کند؛ نفر بعدی پیرمردی جادوگر به‌نام رونار است که بارون از او نفرت دارد. دیگری صرفاً آوازه‌خوانی معمولی است! کریستوفر هیلی این داستان معمایی را برای نوجوانان نوشته و می‌کوشد آنان را در ماجراجویی‌ای هیجان‌انگیز همراه شخصیت‌های کتاب کند.

درباره‌ی کتاب خروج از قصر ممنوع

تبر زمردین آنگبار ناپدید شده است. به‌احتمال زیاد کسی وارد قصر شده و آن را ربوده است. بارون آنگبار فلورنت نمی‌تواند این موضوع را نادیده بگیرد، بنابراین پیشخدمت خود، گریبینزنود فلورنت، را به شهر برامستوک می‌فرستد تا یک «شکارچی جایزه‌بگیر» پیدا کند و تبر زمردین که یادگاری اصیل و نشان خاندان با اصل‌ونسب فلورنت است را هر طور شده بیابد و به بارون بازگرداند. کریستوفر هیلی (Christopher Healy) در کتاب خروج از قصر ممنوع (No One Leaves the Castle) خواننده را در تمام مسیر همراه می‌کند و می‌کوشد در این جست‌وجوی پرهیجان، هم لحظاتی از ترس و دلهره بیافریند و هم لذت طنز و شوخی‌های نهفته در این داستان معمایی را به خواننده منتقل کند.

معرفی و دانلود کتاب خروج از قصر ممنوع

خروج از قصر همراه با شکارچی بسیار بسیار جوان

فلورنت از شهر برامستوک وحشت دارد؛ خشن‌ترین جایی که در زندگی‌اش دیده و در آن حضور داشته است. در میان همه‌ی عناصر به‌هم‌ریخته و نیمه‌ویران این شهر، ساختمانی به‌نام «سرای شکارچیان» خودنمایی می‌کند. در این ساختمان، شکارچی‌ای به‌نام لایلاک آوازه‌ای بلند دارد و آوازه‌خوانی زیبا و پرزرق‌وبرق در وصف او سرودهای قهرمانی می‌خواند. فلورنت که تصور می‌کند این اغراق‌ها حقیقت دارند، همراه همان آوازه‌خوان به کلبه‌ای ساده و محقر می‌رود تا شکارچی بسیار ماهر و نامدار را ملاقات کند.

ابتدا دخترکی نوجوان مقابل او ظاهر می‌شود. به‌نظر می‌رسد او منشی لایلاک بزرگ است و قرارداد را برای امضا نزد فلورنت آورده است. تا این لحظه همه‌چیز خوب پیش رفته و فلورنت از این‌که قرار است تا دقایقی دیگر لایلاک را ببیند، هیجان‌زده است. اما وقتی منتظر ایستاده تا لایلاک هرچه سریع‌تر برسد و همراه او راهی آنگبار شود، ناگهان متوجه می‌شود نیزه‌ی شکار بر دوش همان دخترک است و شکارچی ماهر و تیرانداز افسانه‌ای درواقع خودِ اوست.

کریستوفر هیلی داستان معمایی خروج از قصر ممنوع را با این حقیقت ادامه می‌دهد که اکنون کارآگاه، شکارچی و نگهبان تبر زمردین آنگبار همین دختر نوجوان است و همکار او نیز همان آوازه‌خوانی است که با مبالغه از هیبت و شکوه یک شکارچی خیالی سخن می‌گفت.

یابندگان تبر زمردین آنگبار و جادوگر قدیمی

رونار هم حالا به گروه لایلاک و آوازه‌خوان اضافه شده است. او جادوگر است و می‌تواند بسیاری از اسرار را فاش و گمشده‌ها را پیدا کند. این تیم چهار نفره متشکل از لایلاک، رونار، آوازه‌خوان و فلورنت، به نزدیکی قصر آنگبار می‌رسند؛ اما مشکل بزرگی به‌وجود آمده. اشراف و پادشاه از جادوگران متنفرند و رونار حق ندارد وارد قصر شود. لایلاک هم که به‌دنبال فرصتی است تا بتواند هر چه زودتر این قرارداد را فسخ کند و پولش را بگیرد، مأموریت را انجام شده اعلام می‌کند؛ اما در همین هنگام اتفاقی بسیار عجیب رخ می‌دهد؛ اتفاقی که تمام معادلات کریستوفر هیلی را به‌هم می‌ریزد و رمان نوجوان خروج از قصر ممنوع را با شوکی بزرگ روبه‌رو می‌کند.

کتاب خروج از قصر ممنوع با ترجمه‌ی نیروانا اسفندیارپور در انتشارات کتاب کوله‌پشتی منتشر شده است.

جوایز و افتخارات کتاب خروج از قصر ممنوع

  • کتاب برگزیده به انتخاب ویراستاران آمازون (2023)
  • از بهترین کتاب‌های ماه سایت آمازون (اوت 2023)
  • کتاب برگزیده به انتخاب باشگاه کتاب The Week Junior
  • از برترین آثار به انتخاب باشگاه کتاب OwlCrate Jr

نکوداشت‌های کتاب خروج از قصر ممنوع

  • اگر آگاتا کریستی خنده‌دارترین کمپین جهان را اداره می‌کرد، نتیجه‌ای چیزی همانند این کتاب بود. کریستوفر هیلی شخصیت‌هایی خنده‌دار و فراموش‌شده‌ای را که می‌توانند شما را بخندانند، خلق کرده است. (آدام گیدویتز)
  • در این کتاب معمایی پرشتاب و خنده‌دار، کریستوفر هیلی جادو و آشوب را با ماجرایی جنایی درهم می‌آمیزد. حال و هوایی آشنا از سبک آگاتا کریستی را خلق می‌کند و در عین حال مقدار زیادی کمدی و طنز را نیز به داستان می‌افزاید. (پابلیشرز ویکلی)
  • داستان خروج از قصر ممنوع یک کتاب جنایی طنازانه و صمیمی است که شخصیت‌هایی فراموش‌نشدنی، جادوی عجیب و غریب و پیچ‌وخم‌های بی وقفه را در خود جای داده. فصل به فصل این داستان ماجراجویانه مرا خنداند. (جان دیوید اندرسن)

کتاب خروج از قصر ممنوع برای شما مناسب است اگر

  • 8 تا 12 سال یا حتی بیشتر سن دارید و به داستان‌های معمایی و فانتزی علاقه‌مندید.
  • می‌خواهید وارد فضایی شوید که همه‌ی اتفاقات معمایی و فانتزی، رنگ شوخ‌طبعی دارند و شخصیت‌های داستان نیز می‌توانند حس همذات‌پنداری را در شما تقویت کنند.
  • از قرار گرفتن در فضاهای فانتزی که باید با قدرت خلاقیت خود، وقایع بعدی را حدس بزنید، لذت می‌برید.

در بخشی از کتاب خروج از قصر ممنوع می‌خوانیم

هافلیگ با دلخوری گفت: «معلومه که نه! اصلاً بهم برخورد که همچین سؤالی به ذهنت رسیده. همون‌طور که قبلاً گفتم، من توی کارم خوبم... توی هر کاری که می‌کنم. اینکه ازش به‌عنوان یه پوشش واسۀ دزدی از آدم‌های ثروتمند استفاده کنم یا نه ربطی به این موضوع نداره. من از هافلیگ واقعی یا دیمپِل‌باتِر یا هرکدوم از این‌ها معلم آداب معاشرت بهتری‌ام. ازته‌دلم بهت می‌گم، آرامینتا آنگبار، تو بهترین دانش‌آموزی هستی که تا حالا افتخار داشتم بهش درس بدم.»

مهم نبود زنی که داشت از او تعریف می‌کرد شیاد مجرمی بود که ماه‌ها از خانواده‌اش دزدی کرده بود... آرامینتا از چیزی که شنیده بود راضی و خوشحال بود.

آرامینتا در را قفل کرد. لایلا را کنار کشید و زمزمه کرد: «عیبی نداره یه لحظه با برادرم خصوصی حرف بزنم؟»

لایلا چشمانش را تنگ کرد و پرسید: «دربارۀ چی؟» ظاهراً کارآگاه هنوز هم کاملاً به او اعتماد نداشت.

آرامینتا گفت: «احساس گناه می‌کنم. چون وقتی کِید توی اتاق رونار داشت بهت کمک می‌کرد، جاسوسیش رو کردم. تنها قانونی رو که داشتیم شکستم. بیشتر هم واسۀ این بود که از دستش عصبانی بودم، چون باهام وقت نمی‌گذروند. ولی الان حس می‌کنم دوباره رابطه‌مون داره خوب می‌شه و...»

لایلا سرش را به نشانۀ تأیید تکان داد. «فهمیدم. برو. ولی سریع باش، وگرنه من و نِتا بدون شما دو تا می‌ریم.»

آرامینتا سلام نظامی نمایشی‌ داد و گفت: «دریافت شد.» بعد، برادرش را گرفت و او را به اتاقش برد تا با هم خصوصی حرف بزنند.

آرامینتا دست کِید را گرفت و به چشمانش زل زد. «می‌دونی بهت باور دارم، مگه نه؟ به توانایی‌هات؟ و اینکه می‌تونی جادوگر فوق‌العاده‌ای بشی؟»

کِید سرش را کج کرد. «جداً؟ خب، ممنون. چون راستش رو بخوای، خودم مطمئن نبودم. منظورم اینه که تو خیلی از کلاس‌های من با رونار خوشت نمی‌اومد.»

فهرست مطالب کتاب

1: معما
2: کارآگاه
3: متهم
4: صحنۀ جرم
5: تغییر قیافه
6: مراسم شام
7: سرقت
8: تحقیقات
9: قتل
10: مظنونین
11: راز
12: همکار
13: بازجویی
14: نقشۀ فرار
15: جست‌وجو
16: گذرگاه مخفی
17: جاسوس
18: غریبه
19: جسد
20: اعتراف
21: افشاگری تکان‌دهنده
22: نقاب از چهره برداشتن
23: روش حذف گزینه
24: درگیری
25: راه‌حل
26: قهرمان
27: آخرین پیچش داستانی
28: مجرمین

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب خروج از قصر ممنوع
نویسنده
مترجمنیروانا اسفندیارپور
ناشر چاپیانتشارات کتاب کوله پشتی
سال انتشار۱۴۰۴
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات352
زبانفارسی
شابک978-622-8374-11-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان سرگرم کننده کودک، کتاب‌های داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان، کتاب‌های کودک 9 تا 12 سال
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب خروج از قصر ممنوع

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب خروج از قصر ممنوع

برای دریافت کتاب خروج از قصر ممنوع و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟