معرفی و دانلود کتاب صوتی درخشش
برای دانلود قانونی کتاب صوتی درخشش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی درخشش
مکانهای تازه، همیشه هم خوش یمن نیستند؛ البته وقتی «جک» شخصیت اصلی کتاب صوتی درخشش، زندگی قدیمی خود را به امید آغازی نو رها میکرد چنین تصوری نداشت. استیون کینگ در رمان بیهمتا و اثر ترسناک خود، حس تعلیق، هیجان، جنون و غلیان را به اوج میرساند، کتابی که در نهایت توانست نامزدی جایزهی ادبی لوکاس را از آن خود کند. هتل اورلوک جایی ساکت و دنج برای گذران روزگار و آغاز نوشتن اولین رمان جک بود، البته تنها در ظاهر. وقتی حقایق پنهان راهروهای این هتل مرموز یکی پس از دیگری آشکار شدند، دیگر برای نجات جک، همسرش «وندی» و پسر کوچکشان «دنی» خیلی دیر شده بود.
دربارهی کتاب صوتی درخشش
«هتل اورلوک» مکانی قدیمی و بسیار دلانگیز است، البته تنها در نیمهی اول سال. در فصل پاییز و زمستان و به هنگام یخبندان سخت جادهها، اتاقهای شیک و زیبای این هتل عملاً مسافری ندارد. با این حال همیشه باید شخصی باشد که به طبقات هتل سر بزند، گرد و غبار را از وسایل پاک کند و مطمئن باشد همهچیز در امن و امان است. ضمناً چنین فردی نباید با اقامت طولانیمدت آن هم در زمستان سرد هتل متروک مشکل داشته باشد. از نظر «جک»، شخصیت محوری کتاب صوتی درخشش (The Shining) این شرایط نه تنها بد نبود، بلکه میتوانست بزرگترین فرصتی باشد که در زندگی سر راهش قرار میگیرد. اگر برای گذران یک زمستان موهوم و پرحادثه در هتلی خالی از سکنه آماده هستید، میتوانید همین حالا شنیدن اثر بیتکرار استیون کینگ (Stephen King) را آغاز کنید.
نوشتههای ناتمام، مرگ یک رویا و آغاز کابوسی بیپایان
داشتن خانوادهای کوچک، زنی دلسوز و فداکار و پسربچهای بامزه میتواند برای هرکس رویای بزرگی باشد. اوضاع جک، در آستانهی میانسالی حداقل قابل قبول به نظر میرسید. با این حال، او هیچوقت تا به این اندازه احساس شکست و دلآشوبه نداشت. نوشتههایی که باید روی آنها کار میکرد تا روزی تبدیل به اولین رمانش شود، مدت زیادی دستنخورده باقیمانده بود. پسرش بیش از حد بازیگوشی میکرد و گویی همسر جوانش نیز آرامشش را به هم میزد و رشتهی افکارش را میدزدید. نوشیدن مکرر و وضعیت نابهسامان کار نیز اوضاع جک را از قبل بدتر میکرد. در نگاه مردِ داستان صوتی درخشش همهچیز خاکستری و خالی از نور بود، درست مانند زمستان سرد و سختی که او و خانوادهاش در پیش داشتند.
قرارداد کار سرایداری هتل اورلوک زودتر از چیزی که انتظار میرفت امضا شد. جک، برای آغاز یک زندگی جدید، خلاصی از وظایف کلافهکننده خانوادگی و نوشتن اولین کلمات رمان تازه بر ماشینتحریر، لحظه شماری میکرد. همسرش «وندی» نیز این جابهجایی را فرصت خوبی میدید تا با پسرشان «دنی» که در آستانهی پنجسالگی بود وقت بیشتری بگذراند، در سالنهای فراخ و باغهای زیبای هتل پیادهروی کند و ضمناً امیدوار باشد که با شروع زندگی رویایی، همسرش نوشیدن الکل را کنار بگذارد؛ آرزویی که در نهایت به کابوسی تودرتو و مالیخولیایی تبدیل خواهد شد.
داستان ترسناک درخشش: جنون زیر سایههای هتل اورلوک
یکچیز درست پیش نمیرفت! وندی به درستی نمیفهمید چهچیزی اشتباه است؛ اما مطمئن بود در آن هتل دورافتاده، حقیقتی غیرعادی وجود دارد. شاید زندگی دور از شهر و قدمزنی طولانی در راهروهای ساکت هتل او را خیالاتی کرده بود؛ یا رفتارهای عجیبی که دنی از خود نشان میداد او را دلنگران میکرد. شاید هم این که جک کاری از کار پیش نمیبرد و هر روز بیشتر از قبل تن به نوشیدن میداد، زن را به هراس میانداخت. از آن سو، گویی وقایع برای دنی واضح و درخشانتر بودند. وقتی پسرک با سهچرخهی کوچک خود به این سو و آن سوی اتاقهای هتل میرفت، افرادی را میدید که نه به چشم مادرش میآمدند و نه در خیال میگنجیدند.
با آغاز فصل زمستان و شروع کولاک و راهبندان، هتل اورلوک به زندانی واقعی تبدیل شده بود؛ شکنجهگاهی با سه قربانی: زنی که فکر و خیالی جز مراقبت از خانوادهی کوچک خود نداشت، پسربچهای که کنجکاوانه ساکنین نادیدنی هتل را دنبال میکرد و مردی که هر روز بیش از قبل در جنون و تلاطم غرق میشود و آواهایی شیطانی از گوشه و کنار خانه میشنود. در ادامهی رمان ترسناک درخشش، صداهای ناآشنا هر لحظه بلندتر و دیوارهای هتل منحوس تنگتر خواهد شد. شاهکار داستانی استیون کینگ وقتی به اوج میرسد که مخاطب به ماشینتحریر نزدیک میشود و نگاهی به نوشتههای جک میاندازد. اگر برای رویارویی با این صحنه آماده هستید و دوست دارید حس دلهره و وحشت را از عمق و جان تجربه کنید، پیشنهاد میکنیم شنیدن این کتاب صوتی را از دست ندهید.
این اثر با تلاش نشر صوتی رادیو گوشه و همکاری انتشارات چشمه روانهی بازار شده است و با ترجمهی خوب و روان فرزاد فربد و گویندگی هنرمندانهی اشکان عقیلی پور به دست شما میرسد.
جوایز و افتخارات کتاب درخشش
- از 100 کتاب برتر معمایی و هیجانی مجله تایم در تمام دورانها
- نامزد جایزهی ادبی لوکاس در سال 1978
- نامزد جایزهی گندالف در سال 1978
- کتاب پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشتهای کتاب درخشش
- استیون کینگ در ایجاد حس تعلیق و وحشت، استادانه و بیچونوچرا میتازد. (واشنگتن پست)
- استیون کینگ در قصهگویی استادی بیهمتاست. (لسآنجلس تایمز)
- میتوان تضمین کرد که این داستان بدن را از ترس به لرزه میاندازد. با نقطهی اوجی انفجاری! (کازموپالیتن)
- وحشتناکترین مرد دوستداشتنی این کرهی خاکی! (یواسای تودی)
- پس از ادگار آلن پو، کینگ احتمالاً بهترین کسی است که میداند چگونه دربارهی اتفاقات ترسناک در مکانهای بسته و دورافتاده بنویسد. (اینترتینمنت ویکلی)
- استیون کینگ میتواند چنان وقایع ناممکن را واقعی و ترسناک نشان دهد که وادارتان کند قفل در خانه را از دوباره چک کنید! (بوستون گلوب)
- رمانی که تا مدتها در ذهن میماند، خون را در رگ منجمد میکند و قلب را به تپش میاندازد. (نشویل بنر)
اقتباس سینمایی از کتاب درخشش
- بسیاری از طرفداران داستانهای وحشت، رمان استیون کینگ را با اقتباس درخشان و ماندگار آن در فیلم سینمایی «درخشش» اثر استنلی کوبریک (Stanley Kubrick) میشناسند؛ فیلمی در ژانر وحشت روانشناختی که بابت صحنههای فراموشنشدنی و حضور بازیگران بزرگی مثل جک نیکلسون (Jack Nicholson) و شِلی دووال (Shelley Duvall) در خاطر سینمادوستان مانده است. این فیلم اولینبار در سال 1980 به پردهی سینما رفت. پس از گذشت بیش از سی سال از اولین اکران، فیلم شاینینگ همچنان به عنوان یکی از ترسناکترین فیلمهای تاریخ سینما یاد میشود و بابت اهمیت فرهنگی و هنری ویژهی خود در «فهرست ملی فیلمهای آمریکا» ثبت شده است.
- سریال کوتاه درخشش، دیگر اقتباس تصویری از رمان استیون کینگ است که در سال 1997 و از شبکهی ABC به نمایش درآمد.
کتاب صوتی درخشش برای شما مناسب است اگر
- از دنبال کردن ماجراهای ترسناک و به ویژه داستانهای پرتعلیق با مایههای روانشناختی لذت میبرید.
- پیگیر آثار برتر ادبیات داستانی معاصر و رمانهای پرفروش بینالمللی بهطور خاص در ادبیات آمریکا هستید.
در بخشی از کتاب صوتی درخشش میشنویم
جک فولکسواگن را جلوی رکسال در مرکز خرید تیبلمسا پارک کرد و اتومبیل را خاموش کرد. در فکر بود که آیا باید پمپ سوخت را عوض کند یا نه و باز یادش آمد که پولش را ندارند. اگر آن اتومبیل کوچک تا نوامبر دوام میآورد، با افتخار کامل بازنشسته میشد.
تا نوامبر ارتفاع برف روی کوهها از سقف فولکس قورباغهای بلندتر میشد. شاید به ارتفاع سه فولکس روی هم. «ازت میخوام توی ماشین بمونی. دوکی. برات یه شکلات میگیرم.» «چرا نمیتونم بیام؟ «باید یه تلفن بزنم. خصوصیه.» «برای همین از خونه تلفن نزدی؟» «آره.»
وندی اصرار کرده بود علیرغم هزینهاش در خانه تلفن داشته باشند. بحث کرده بود که با داشتن بچه کوچک، بهخصوص پسری مثل دنی که بعضی وقتها دچار غش میشد، داشتن تلفن ضروری است. پس جک سی دلار هزینهی نصب تلفن را سلفید که برایش ناگوار بود، با نود دلار پیشپرداخت که واقعاً زور داشت. بهخصوص که کسی به آنها تلفن نزده بود، به جز دو بار که آن هم شماره اشتباه افتاده بود.
«میشه برام شکلات بیبیروس بگیری بابا؟» «بله، تو همین جا بشین. با دنده هم ور نرو باشه؟» «باشه، نقشهها رو نگاه میکنم.» «همین کار رو بکن.»
در حینی که جک میرفت، دنی داشبورد قوری را باز کرد و پنج نقشهی کهنهی پمپبنزین را بیرون آورد: کلرادو، نبراسکا، یوتا، وایومینگ و نیو مکزیکو. عاشق نقشهی راهها بود، عاشق اینکه جادهها را با انگشت دنبال کند و ببیند به کجا میرسند. تا آنجا که به او مربوط میشد، بهترین بخش آمدن به غرب داشتن نقشههای جدید بود.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی درخشش |
نویسنده | استیون کینگ |
مترجم | فرزاد فربد |
راوی | اشکان عقیلی پور |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲۳ ساعت و ۴۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان و رمان ترسناک خارجی، کتابهای صوتی داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |