معرفی و دانلود کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش

عکس جلد کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش
قیمت:
۲۳۰,۰۰۰ تومان
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش

وقتی که شکارچی خود به طعمه‌ای آسیب‌پذیر تبدیل می‌شود... گراهام گرین در کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش، داستان قاتل خونسرد و بی‌رحمی را روایت می‌کند که بعد از به پایان رساندن مأموریت خطیرش، با دسیسه و خیانت روبه‌رو می‌شود و حالا باید تلاش کند تا از دامی که خودش برای خودش پهن کرده نجات پیدا کند.

درباره‌ی کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش

هوا تاریک است و سوز سرما در خیابان بهانه‌ی خوبی شده تا سروصورتش را از دیگر عابرین بپوشاند. پالتوی بلند و کیف دستی‌اش او را شبیه کارمندانی کرده که از یک روز کاری طولانی به سمت خانه برمی‌گردند. یقه‌اش را تا روی بینی بالا کشیده تا مثلاً هجوم سرما به صورتش را محدود کند، اما خودش بهتر می‌داند که این کار تنها برای پوشاندن علامتی است که او را از بقیه متمایز می‌کند؛ لب‌های شکری‌اش که به طرز ناشیانه‌ای در کودکی جراحی شده و بخیه خورده‌اند، کاری می‌کنند تا هر کس با یک نگاه او را به ذهن بسپرد، و به‌یادماندنی بودن آخرین چیزی است که یک قاتل در زندگی به آن نیاز دارد.

گراهام گرین (Graham Greene) کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش (A Gun for Sale) را با وصف چنین لحظه‌ای آغاز می‌کند. مرد جوانی در قامت یک ارباب رجوع، خود را به دفتر وزیر می‌رساند. پیش از آنکه زنگ در را بزند باید کمی اوضاع را مرتب کند. به‌هرحال، نمی‌توان نامرتب و بی‌برنامه به دیدن وزیر رفت، آن هم وقتی قصد دارید با یک اسلحه‌ی خودکار، سینه‌اش را نشانه بروید. او پشت در می‌ایستد، دستکش‌هایش را به دست می‌کند، قیچی را از کیفش بیرون می‌کشد و سیم تلفن را که از بالای در بیرون آمده قطع می‌کند. طبق محاسباتش وزیر حالا باید در دفترش تنها باشد، اما با باز شدن در و پیدا شدن سروکله‌ی منشی پیر وزیر، اوضاع کمی دگرگونه می‌شود.

معرفی و دانلود کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش

اسلحه‌ای برای فروش؛ داستانی از خیانت، فریب و حذف بی‌رحمانه

شخصیت اصلی کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش همانند یک ارباب رجوع، برگه‌ی معرفی‌نامه را از جیبش در می‌آورد و به منشی می‌دهد. منشی که ساعت کارش تمام شده، به غرولندی او را به سمت دفتر کار وزیر راهنمایی می‌کند. دفتر کار وزیر در واقع اتاقی در منزل مسکونی اوست. مرد با آرامش روی صندلی می‌نشیند و همان‌طور که با چشمان یخ‌زده‌اش اطراف را کاوش می‌کند، به سینه‌ی وزیر، یا همان سیبل تیراندازی‌اش خیره می‌شود.

بی‌آنکه توجه وزیر را که مشغول حرف زدن و پختن یک تخم‌مرغ برای وعده‌ی شام است جلب کند، روی کیفش خم می‌شود و صداخفه‌کن را روی اسلحه می‌بندد. دقایقی بعد، وزیر غرق خون روی زمین افتاده و استخوان‌های سینه و جمجه‌اش از اصابت گلوله خرد شده‌اند. گرچه مشتریانش، یعنی سفارش‌دهندگان این قتلِ به‌خصوص خواسته بودند که پروژه بدون کشتن کس دیگری به پایان برسد، اما موی دماغ شدن آن منشی در زمان نامناسب، در نهایت او را مجبور کرد که چند تیر را هم حرام آن پیرزن بداخلاق کند. او با خونسردی به سمت کیفش برمی‌گردد، اتاق را بررسی می‌کند تا مدرکی از خود به جا نگذاشته باشد، و بعد، همان‌طور که از او خواسته شده، تکه کاغذ به‌خصوصی را مچاله کرده و در دست وزیر قرار می‌دهد. حالا دیگر کار انجام شده و او اهمیتی نمی‌دهد که چرا وزیر را کشته یا در آن تکه کاغذ خاص که قطعاً پاپوشی برای آدمی خاص است، چه نوشته‌اند.

روایتی از خلأهای درونی و تنهایی

گراهام گرین در پرده‌ی بعدی از داستان جنایی‌معمایی اسلحه‌ای برای فروش، کافه‌ای را ترسیم می‌کند که مرد لب‌شکری در آن روبه‌روی مرد خوش‌اشتهایی نشسته و با خونسردی همیشگی‌اش، به حرف‌های او گوش می‌دهد. مرد رابطی است که از سوی سفارش‌دهندگان قتل وزیر فرستاده شده و آنجاست تا دستمزد این قتل را پرداخت کند. کیفی پر از اسکانس و خوش‌قولی‌ای که از سوی چنین افرادی کمی دورازانتظار به نظر می‌رسد.

مرد لب‌شکری با کیف اسکناس‌ها در دستش، به سمت اتاق اجاره‌ای‌اش می‌رود. گرچه کودکی‌اش در فقر گذشته و جای زخم ناسور لب‌هایش نیز نشان‌دهنده‌ی همین فقر است، اما حالا دیگر خود را نیازمند نمی‌بیند. او آدم نمی‌کشد تا ثروتمند شود و حالا هم که این پول را در دست دارد، نمی‌داند که چطور باید خرجش کند. همان لب‌های شکری باعث شده تا در زندگی همیشه تنها باشد و حالا حتی کسی را ندارد که بخواهد با آن پول برایش هدیه بخرد. بی‌فکر وارد یک مغازه‌ی لباس‌فروشی می‌شود و گران‌ترین لباس موجود را می‌خرد تا به مستخدم آپارتمانش هدیه دهد. شاید این کار، کمی خلأهای روانی و احساسی‌اش را پر کند.

سکانس بعد در کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش، درحالی آغاز می‌شود که مأموران پلیس برای یافتن مرد به آپارتمانش هجوم آورده‌اند. مرد که در گوشه‌ای پنهان شده و به مکالمات پلیس و صاحبخانه گوش می‌دهد، متوجه می‌شود که اسکناس‌هایی را که به او داده‌اند دزدی بوده و شماره‌ی تک‌تک آن‌ها را به تمام فروشندگان شهر داده‌اند تا به محض دریافت آن‌ها از مشتری، او را با اتهام سرقت و قتل گیر بیندازند...

کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش کاری از نشر صوتی ماه‌آوا و انتشارات لیوسا است. گلرخ سعیدنیا و محسن بهرامی، به ترتیب مترجم و گوینده‌ی این اثر هستند.

نکوداشت‌های کتاب اسلحه‌ای برای فروش

  • یک تصویر فراموش‌نشدنی از قاتلی حرفه‌ای. (Book-of-the-Month Club News)
  • هیجانی شوم از ماجراجویی‌های ناامیدانه... نویسنده با دقتی وسواس‌گونه تعلیق ایجاد می‌کند؛ او بینشی دارد که می‌تواند درباره‌ی قتل و جاسوسی، فرار و تعقیب بنویسد و این فعالیت‌های هولناک و غیرعادی را به تصویر بکشد. او فضایی شگفت‌انگیز و شرارت‌آمیز خلق می‌کند. گرین القا می‌کند که در جامعه‌ای به‌دور از اخلاق، قتل امری قابل انتظار است. (New York Herald Tribune)
  • هیجان و تعلیق در این قصه هر لحظه بیشتر می‌شود... این کتاب واقعاً تماشایی است! (The Saturday Review of Literature)

اقتباس سینمایی و فرهنگی از کتاب اسلحه‌ای برای فروش

کتاب اسلحه‌ای برای فروش منبع الهام خلق آثار سینمایی و تلویزیونی فراوانی بوده است. در یکی از این اقتباسات سینمایی ساخته‌ی سال 1942 داستان به کالیفرنیای دوران جنگ جهانی دوم منتقل شده بود و آلن لاد و ورونیکا لیک در آن ایفای نقش کردند. اقتباس ترکی این اثر با نام Güneş Doğmasın در سال 1961 و سپس نسخه‌ی دیگری در سال 1972، با عنوان Yaralı Kurt تولید شد. همچنین یک مینی‌سریال تلویزیونی ایتالیایی با نام Una pistola in vendita در سال 1970 پخش شد. اثر دیگری در سال 1957 با عنوان Short Cut to Hell ساخته شد و در سال 1991 نیز نسخه‌ای تلویزیونی با بازی رابرت واگنر تولید شد.

کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش برای شما مناسب است اگر

  • به ادبیات بریتانیا علاقه دارید.
  • مایلید تا در یک تعقیب‌وگریز دیوانه‌وار به سبک داستان‌های جنایی و معمایی، لحظات هیجان‌انگیز و نفس‌گیری را تجربه کنید.

در بخشی از کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش می‌شنویم

ریون پشت یک میز خالى در کافه کرنر کنار ستون مرمرى نشسته بود وبدون اشتها به فهرست نوشیدنى‌هاى خنک و شیرین نگاه مى‌کرد. شخص دیگرى در میز مجاور مشغول خوردن نان سبوس‌دار با کره و نوشیدنى بود. مرد، در برابر نگاه خیره‌ى ریون سرش را پایین افکند و روزنامه‌اى را باز کرد. کلمه‌ى «اولتیماتوم» در بالاى روزنامه به چشم مى‌خورد.

آقاى چاملى از لابه‌لاى میزها عبور کرد.

او چاق بود و انگشترى زمرد به انگشت داشت. صورت پهن و چهارگوشش روى یقه‌ى کتش آویزان بود. شبیه به بنگاه‌دار یا تاجرى موفق در صنف فروشندگان کمربند زنانه بود. کنار میز ریون نشست و گفت: «عصر بخیر.»

ریون گفت: «خیال مى‌کردم که هرگز سر قرار نخواهید آمد، آقاى چالماندلى.»

روى هر کلمه تأکید مى‌کرد.

آقاى چاملى جمله‌ى او را تصحیح کرد و گفت: «چاملى دوست من! چاملى.»

«مهم نیست چطور تلفظ مى‌شود. بعید مى‌دانم نام حقیقى شما باشد.»

آقاى چاملى گفت: «به هر حال خودم انتخابش کردم.»

انگشترش زیر نور حباب‌هاى چراغ برق مى‌زد. او درحالى‌که فهرست خوردنى‌ها را بالا و پایین مى‌کرد، پرسید: «نوشیدنى خنک مى‌خورید؟»

«عجیب است که در این هواى سرد، هوس خوردن چیز خنک مى‌کنید. دراین‌صورت مى‌توانیم بیرون از اینجا صحبت کنیم. من نمى‌خواهم وقتم را تلف کنم آقاى چال مان دلى. پول را آورده‌اید؟ دیگر صبرم سر آمده!»

آقاى چاملى گفت: «اینجا نوشیدنى‌هاى خوبى درست مى‌کنند. مثلاً آلپاین‌گلو.»

«از وقتى که از بندر کاله آمده‌ام چیزى نخورده‌ام.»

«نامه را به من بده. متشکرم.»

سپس ریون مکثى کرد و گفت: «پول چه شد؟»

«اینجا در این کیف است.»

«اسکناس‌هاى پنج پوندى؟»

«شما که انتظار ندارید دویست پوند را پول خرد تحویل بگیرید. درضمن من فقط رابط هستم و این‌ها به من ربطى ندارد.»

نگاهش به ظرف شیرینى روى میز کنارى خیره ماند. صادقانه اعتراف کرد: «من علاقه‌ى زیادى به شیرینى دارم.»

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
14 دقیقه
قسمت یک
7 دقیقه
قسمت دو
22 دقیقه
قسمت سه
5 دقیقه
قسمت چهار
5 دقیقه
قسمت پنج
6 دقیقه
قسمت شش
25 دقیقه
قسمت هفت
14 دقیقه
قسمت هشت
35 دقیقه
قسمت نه
40 دقیقه
قسمت ده
7 دقیقه
قسمت یازده
17 دقیقه
قسمت دوازده
23 دقیقه
قسمت سیزده
14 دقیقه
قسمت چهارده
4 دقیقه
قسمت پانزده
45 دقیقه
قسمت شانزده
7 دقیقه
قسمت هفده
31 دقیقه
قسمت هجده
6 دقیقه
قسمت نوزده
40 دقیقه
قسمت بیست
14 دقیقه
قسمت‌ بیست‌ویک
8 دقیقه
قسمت‌ بیست‌ودو
6 دقیقه
قسمت‌ بیست‌وسه
37 دقیقه
قسمت‌ بیست‌وچهار
64 دقیقه
قسمت‌ بیست‌وپنج
11 دقیقه
قسمت‌ بیست‌وشش
7 دقیقه
قسمت‌ بیست‌وهفت
6 دقیقه
قسمت‌ بیست‌وهشت
11 دقیقه
قسمت‌ بیست‌ونه
16 دقیقه
قسمت‌ سی

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش
نویسنده
مترجمگلرخ سعیدنیا
راویمحسن بهرامی
ناشر چاپیانتشارات لیوسا
ناشر صوتینشر ماه آوا
سال انتشار۱۴۰۴
فرمت کتابMP3
مدت۹ ساعت و ۶ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های صوتی داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش

برای دریافت کتاب صوتی اسلحه‌ای برای فروش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟