معرفی و دانلود کتاب یک زن
برای دانلود قانونی کتاب یک زن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یک زن
آنی ارنو، استاد بازنشستهی ادبیات و نویسندهی شناختهشده، در کتاب یک زن داستان زندگی مادر خود را برایمان روایت میکند. او پس از مرگ مادرش، به گذشته و خاطرات خود سفر میکند؛ سفری که هم تأملبرانگیز و هم دلهرهآور است. حاصل سفر و تعمق در گذشته، هماکنون در کتاب یک زن در اختیار شما قرار گرفته است. گفتنیست این اثر در سال 1991 عنوان نامزدی جایزه کتاب لسآنجلس تایمز را از آن خود کرده است.
دربارهی کتاب یک زن
«مادرم دوشنبه، هفتم آوریل، در خانهی سالمندان بیمارستان پونتواآز که دو سال پیش آن جا گذاشته بودمش، درگذشت. پرستار پشت تلفن گفت: «مادرتان امروز صبح بعد از صبحانه فوت کرد.» حدوداً ده صبح بود.»
اثری که در دست دارید، با نام یک زن (A Woman's Story) نوشتهی آنی ارنو (Annie Ernaux) با جملات فوق آغاز میشود. نویسنده در این کتاب داستان زندگی مادرش را از ابتدا تا انتها شرح میدهد و ضمن آن، رابطهی عجیب و پیچیدهی مادر و دختری را زیر ذرهبین خود قرار میدهد.
در کتاب یک زن میخوانیم که کودکیِ مادر آنی ارنو در چند چیز خلاصه میشد: اشتهایی سیریناپذیر، زندگی در اتاقی مشترک با دیگر فرزندان، تختی که آن را با یکی از خواهرهایش شریک بود، راه رفتن در خواب، پیراهنها و کفشهایی که از خواهری به خواهر دیگر میرسید، عروسک پارچهای کریسمس، سواری و گردش با اسب شخمزن و قایمباشکبازی.
آنی ارنو برایمان تعریف میکند که زندگی مادرش فراتر از زندگی یک دختربچه روستایی بوده. او تواناییهای پسرانه داشته. درخت را برای انداختن سیب تکان میداده، چوب اره میکرده، و مرغها را با یک ضربهی قیچی به ته گلو میکشته. تنها تفاوتش این بوده که اجازه نمیداده کسی به یک قِران از پولش دست بزند. دوازده سال و نیمه بوده که مدرسه را ترک گفته. از این اتفاق نه خوشحال بوده و نه ناراحت. او همچنین به ما میگوید که در میان فرزندان خانواده، مادر آنی ارنو بیشترین میزان خشم و غرور را داشته، چون از لحاظ اجتماعی در سطح پایینی بوده و دلش نمیخواسته از این نظر مورد قضاوت قرار بگیرد. در کتاب یک زن مطالعه میکنیم که مادر راوی هر کتابی را که به دستش میرسیده، دوست داشته بخواند. دوست داشته آهنگهای جدید بخواند، آرایش کند، گروهی با دوستان به سینما و تئاتر برود و نمایشنامهی راجر شرمنده و رئیس کارخانهی ذوب آهن را ببیند.
در ادامه، آنی ارنو دوران جوانی مادرش را نیز اینگونه خلاصه میکند: سعی و تلاش برای فرار از دست سرنوشت. فقر و شاید هم الکل. سیگار کشیدن، ولگردی شبانه در خیابان، با لباس لکهدار بیرون رفتن.
برای آنکه بدانید در نهایت، زنی که از آن در کتاب سخن به میان میآید چه سرنوشتی داشته و چه چیزهایی را از سر گذرانده، و چه رابطهای با دخترش، آنی ارنو داشته پیشنهاد میکنیم کتاب یک زن را در دست بگیرید و شروع به مطالعه کنید. گفتنی است کتاب یک زن نخستین بار در سال 1988 منتشر شده است. این کتاب را در ایران سمانه رودبار محمدی به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات نیماژ آن را در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
جوایز و افتخارات کتاب یک زن
- آنی ارنو برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال 2022
- نامزد جایزهی کتاب لسآنجلس تایمز در سال 1991
- کسب عنوان کتاب برگزیدهی نیویورک تایمز
نکوداشتهای کتاب یک زن
- داستانی بینهایت اصیل. کتاب یک زن در واقع داستان همهی زنان است. (نقد کتاب نیویورک تایمز)
- یک ادای احترام لطیف، سخت و تکاندهنده نسبت به زندگی و مرگ مادرش... در کتاب یک زن آنی ارنو تلاش میکند تا روابط پیچیدهی دختر و مادر را توضیح دهد. (واشنگتن تایمز)
- کتاب یک زن چیزی کم از یک مکاشفه ندارد. (Los Angeles Reader)
- یک زن رمانی قدرتمند، باآرامش و صادق است که اندوه و تأمل عمیقی را به دنبال دارد. (بوکلیست)
- در این کتاب ارنو حقیقت زندگی مادرش را مییابد. (St. Petersburg Times)
نشانی از عشق بزرگ و درد بزرگ. (نقد بلومزبری)
کتاب یک زن برای چه کسانی مناسب است؟
آنی ارنو کتاب یک زن را برای علاقهمندان به کتابهای زندگینامه تألیف کرده است.
در بخشی از کتاب یک زن میخوانیم
در عکسِ عروسی، مادرم شبیه ِحضرت مریم است. صورتی رنگپریده با دو طرهی فری که از دو طرف پیشانیاش آویزان است و پوشش سری که سرش را تا چشمها کاملاً پوشانده. با هیکلی تنومند اما زیبا. لبخندی به لب ندارد، با چهرهای آرام و حالتی از شادی و کنجکاوی در نگاه. پدرم سبیلِ کوچکی دارد و پاپیون زده است. از مادرم مسنتر به نظر میرسد. اخم کرده و حالتی مضطرب دارد، از ترس اینکه مبادا عکس بد گرفته شود. دست مادرم را گرفته و مادرم هم دستش را روی شانهی او گذاشته است. در یک جاده هستند، کنارِ حیاطی با چمنهای بلند. پشتِ سرشان شاخوبرگهای دو درخت سیب، که در هم تنیده شدهاند، شکل گنبدی درست کردهاند. در انتها، نمای خانهای کوچک دیده میشود. این صحنهای است که میتوانم در آن زمین ِخشکِ جاده، سنگریزههای روی زمین و بویِ دشت در اوایلِ تابستان را احساس کنم. اما این زن مادرم نیست. با اینکه مدتهای زیادی است که عکس را در جایی ثابت گذاشتهام، گمان میکنم که چهرهها ثابت نیستند و تکان میخورند. فقط زنی جوان را با چهرهای آرام میبینم که لباس فیلمهای سالهای بیست را به تن دارد که کمی برایش عاریه به نظر میرسد. فقط دستهای پهنش که دستکش را میفشارد و حالتی که سرش را بالا نگه داشته، به من میگویند که اوست. از احساسِ خوشبختی و غرورِ این نوعروس و داماد تقریباً مطمئنم. از خواستههایشان هیچ نمیدانم. پدرم پیش یکی از خواهرها درد دل کرده بود و گفته بود، رنش خیلی اهل حجب و حیا است. مسئلۀ خاصی نیست، عشق جز زیر سایهی حجب و حیا به وجود نمیآید. اما باید به وجود میآمده، مخصوصاً وقتی که انسانهایی عادی هستیم.
اوایل، هیجانِ زن شدن و برای خود خانه و زندگی داشتن، از وسایل و ظرف و ظروفِ نو استفاده کردن، رومیزیِ گلدوزی، دست در دستِ شوهر بیرون رفتن، خندهها، دعواها (مادرم آشپزی بلد نبود) و آشتی کردنها (مادرم اهل قهر کردن نبود) ماهیتِ یک زندگیِ جدید بود. اما حقوقها افزایش پیدا نمیکرد. باید پولِ کرایهی خانه و اثاثیهی منزل را میپرداختند. مجبور بودند همه چیز را فقط نگاه کنند، صیفیجات و سبزیجات را از پدر و مادرها بگیرند (خودشان باغ نداشتند) و در نهایت، زندگیای همچون قبل داشته باشند، ولی متفاوت زندگی میکردند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یک زن |
نویسنده | آنی ارنو |
مترجم | سمانه رودبار محمدی |
ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 90 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-121-540-7 |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه |
من کتاب را دوست داشتم.