معرفی و دانلود کتاب گوژپشت نتردام
برای دانلود قانونی کتاب گوژپشت نتردام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گوژپشت نتردام
یک داستان اقتباسی خواندنی بر اساس یکی از مشهورترین رمانهای کلاسیک جهان! کتاب گوژپشت نتردام بازخوانی تازهای است از رمانی به همین نام که پیشتر به قلم ویکتور هوگو به چاپ رسیده بود. اکنون مایکل دیویس و مایکل وست با پروبال دادن به متن اصلی رمان و تغییر برخی رخدادها، صورت تازهای از آن را به مخاطبان رمانهای عاشقانه و رمانتیک عرضه کردهاند. کتاب حاضر نیز مانند نسخهی اصلی داستان، حول محور زندگی دختری کولی میچرخد که قرار است اتفاقات عجیبی را تجربه کند.
دربارهی کتاب گوژپشت نتردام
مایکل دیویس (Michael Davis) و مایکل وست (Michael West) با الهام از اثر ماندگار ویکتور هوگو (Victor Hugo)، «گوژپشت نتردام»، رمانی خواندنی را به نگارش درآوردهاند. کتاب گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame) در وقایع اصلی خود شباهت بسیاری به رمان ویکتور هوگو دارد اما در برخی از اتفاقات جزئی، با آن متفاوت است. در این داستان، شخصیت اصلی جوانک شاعر و فقیری است که «گرینگوار» نام دارد. در یکی از روزهای سرد سال 1483، این شاعر گمنام اهل پاریس که میبیند غذایی برای خوردن ندارد، روانهی کوچه و خیابان میشود. در حین پیادهروی خود ناگهان میبیند که مردم دور آتشی در حوالی میدان شهر تجمع کردهاند. به خاطر اینکه بتواند خود را در کنار آتش گرم کند، به سراغ آنها میرود اما با چیزی مواجه میشود که فکر آتش را از سرش دور میکند. گرینگوار میبیند که دختری به نام «اسمرالدا» در کنار آتش به رقص با حلقه و شمشیر مشغول شده و مردم شهر هم در واقع برای دیدن رقص زیبای این دختر کولی در کنار میدان جمع شدهاند.
در نزدیکی میدان شهر و اطراف همان مکانی که اسمرالدا سرگرم رقص و هنرنمایی است، برجی واقع شده که زنی با عنوان «گودول» خود را در آن حبس کرده. همهی مردم شهر از جمله گرینگوار میدانند که شانزده سال پیش، وقتی این زن تارک دنیا، تازه دختر خود را به دنیا آورده بود، کولیها نوزاد او را ربودند و بهجای آن یک پسربچهی بیمار و زشت را قرار دادند. همین موضوع باعث شد که گودویل خود را از زیباییهای جهان محروم کند و تصمیم بگیرد باقی عمرش را در این برج محبوس بماند. البته ناگفته نماند که گودویل به خاطر دزدیده شدن کودکش، از کولیها کینه به دل گرفته و حتی رقص زیبای اسمرالدا هم باعث نمیشود نگاهش نسبت به کولیها تغییر کند.
برای مخاطبانی که پیش از این نسخهی اصلی گوژپشت نتردام را مطالعه کردهاند، کتاب پیشرو غافلگیرکننده نخواهد بود. در حقیقت شخصیتهای اصلی و نقاط عطف این رمان در کتاب حاضر هم دیده میشوند، بنابراین پیشبینی برخی از اتفاقات این کتاب، برای این دسته از مخاطبان هرگز کار دشواری نخواهد بود. از سوی دیگر، افرادی که قبلاً گوژپشت نتردام را مطالعه نکردهاند، با مطالعهی این اثر فرصتی خواهند داشت تا استخوانبندی اصلی و موضوعات محوری این رمان کلاسیک را بشناسند و در عین حال از نوآوریهای مایکل دیویس و مایکل وست نیز لذت ببرند.
گرینگوار هم مانند سایر تماشاچیان اسمرالدا از دیدن هنرنماییهای او به وجد میآید. بااینحال، هنگامی که این دختر کولی برای جمع کردن کمکهای مردم به سراغ آنها میرود، شاعر فقیر و تهیدست این داستان، حتی یک سکه هم ندارد که نثار او بکند. بعد از اتمام مراسم، همه متفرق میشوند اما دوباره صدای خوش اسمرالدا، مردم را به سمت او میکشاند. ظاهراً این دختر زیبا، علاوهبر رقص در آوازخوانی هم تبحر بالایی دارد. درست وقتی همه مجذوب صدای خوش او شدهاند، صدای دادوفریاد و ناسزای گودول به اسمرالدا از پنجرهی برج شنیده میشود. همین موضوع باعث میشود گرینگوار فریاد بزند و با صدای بلند بگوید که گودول او را از شنیدن زیباترین صدای عمرش محروم کرده! همین جمله کافی است تا سایر مردم هم به خشم بیایند و بهصورت دستهجمعی راهی برج بشوند اما... .
مایکل دیویس و مایکل وست در نگارش کتاب گوژپشت نتردام سعی کردهاند تا قدری از فضای رمانتیک داستان اصلی بکاهند و آن را طوری بنویسند که بیشتر با سلیقهی مخاطبان امروزی هماهنگی داشته باشد. البته هنر ویکتور هوگو در داستانپردازی قابلانکار نیست اما طبیعتاً نوع زبان و بیانی که برای نگارش رمان خود به کار گرفته با سلایق مردم معاصر خود بیشتر هماهنگ بوده تا مخاطبان امروزی.
کتاب پیشرو رمانی سرگرمکننده، پرکشش و مجذوبکننده است که ماجراهای آن در نهایت سادگی بیان شدهاند. کتابی خوشخوان که هنگام مطالعهی آن اصلاً متوجه گذر زمان نخواهید شد. نویسندگان آن با کاربرد بهجای تعلیق و گرهافکنی، داستانی نوشتهاند که قطعاً شما را تا انتهای کتاب با خود همراه خواهد کرد. اگر شما هم از مطالعهی آثار ادبی کلاسیک لذت میبرید و توجه ویژهای هم به رمانهای ویکتور هوگو دارید، بد نیست این بار، بهجای خواندن کتابهای این نویسندهی بزرگ، سری هم به اقتباسهایی که از آثارش صورت گرفته بزنید. مایکل دیویس و مایکل وست یکی از موفقترین این اقتباسها را در کتاب گوژپشت نتردام به شما ارائه کردهاند. با خواندن این کتاب، در حین اینکه از ماجرای رمان و تصویرپردازیهای آن به وجد میآیید، گوشهای از فرانسهی قرن پانزدهم و اوضاع و احوال مردم پاریس در آن زمان، هرچند بهصورت خیالی، برایتان ترسیم میشود.
برگردان این داستان را احمد سعیدی به انجام رسانده و نشر ویکتور هوگو آن را به مرحلهی چاپ و انتشار رسانده است.
اقتباس هنری از کتاب گوژپشت نتردام
از روی نسخهی اصلی این اثر که به قلم ویکتور هوگو نگاشته شده است، اقتباسهای فرهنگی و هنری زیادی صورت گرفته که از میان آنها میتوان به 15 فیلم سینمایی، 6 سریال و فیلم تلویزیونی، 5 اجرای باله، 14 تئاتر موزیکال، 9 نمایش و تعداد قابل توجهی برنامهی رادیویی اشاره کرد که این تنها آمار ثبت شده در رسانههای انگلیسیزبان است. با این حال در رسانهی فارسی کارتون گوژپشت نتردام، تولید سال 1996 از والتدیزنی بیشترین شهرت را دارد و بسیاری از ایرانیان حداقل یک بار آن را تماشا کردهاند.
کتاب گوژپشت نتردام برای چه کسانی مناسب است؟
دوستداران رمانهای عاشقانه و افرادی که به کتابهای اقتباسشده از چنین رمانهایی علاقه دارند، شیفتهی کتاب گوژپشت نتردام خواهند شد.
در بخشی از کتاب گوژپشت نتردام میخوانیم
سربازانی که کازیمودو را در آن شب دستگیر کرده بودند مرد قوزی را یکسره به زندان بردند.
او تمام شب را با ناراحتی در آن جا به سر آورد و روز بعد وی را به دادگاه بردند. رئیس دادگاه مردی فربه و بزرگ بود که شب قبل به علت پرخوری و نوشیدن مشروب زیاد به خوبی نخوابیده و حالا که در دادگاه حاضر شده بود سرش به شدت درد میکرد و شکمش ناراحت بود به همین جهت با عصبانیت از کازیمودو پرسید: تو را برای چه به آن جا آوردهاند؟
کازیمودو که گوشهایش سنگین بودو نمیتوانست چیزی را بشنود و تنها در صورتی که به حرکت لبهای کسی نگاه میکرد مقصود وی را میفهمید. به خیال آنکه رئیس دادگاه اسم وی را پرسیده است گفت: اسمم کازیمودو است.
تماشاچیان وقتی این حرف را شنیدند همگی شروع به خندیدن کردند. رئیس دادگاه خودش هم گوشهایش تا اندازهای سنگین بود ولی به خاطر آنکه کسی متوجۀ کری او نشود از این موضوع با کسی صحبت نمیکرد.
و در آن روز هم وقتی دید لبهای کازیمودو حرکت کرد و مردم خندیدند به خیال آنکه مرد قوزی وی را مسخره میکند فریاد زد: کارت به جایی که دادگاه را مسخره میکنی؟
کازیمودو باز هم خیال کرد میپرسد چکاره است و بدین جهت گفت: من «ارک» زن کلیسای نتردام هستم.
از این حرف نامربوط او تماشاچیان بار دیگر شروع به خندیدن کردند و رئیس دادگاه بیش از پیش خشمگین شد و فریاد زد: او را به بالای برج عذاب ببرید و یک ساعت شلاقش بزنید و برای یک ساعت هم آن جا نگهش دارید تا بفهمد با قانون و نمایندۀ قانون کسی نباید شوخی کند.
فهرست مطالب کتاب
رقاصه
کازیمودو
خیابان های خطرناک
فنجان شکسته
شب عروسی
دار
راز طلسم
فرلو سؤال میکند
سروان و دخترها
خانهای در کنار رودخانه
محاکمه
شکنجه
راه فرار
طناب
روی شهر
نقشه حمله
شبیخون
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گوژپشت نتردام |
نویسنده | ویکتور هوگو، مایکل دیویس، مایکل وست |
مترجم | احمد سعیدی |
ناشر چاپی | انتشارات ویکتور هوگو |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 162 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7497-85-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |