معرفی و دانلود کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

عکس جلد کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند
قیمت:
۸۳,۵۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

می‌توان به مرگ خندید، به جنگ با لبخند نگاه کرد و تکه فلز جامانده در مهره‌ی چهارم کمر را دوست داشت. چه کسی تعیین می‌کند ما به چه چیز فکر کنیم و به چه کسی بخندیم؟ کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند تا حدودی درباره‌ی جنگ است، کمی درباره‌ی مرگ و تا قسمتی هم راجع‌به رنج کشیدن، اما سایه‌ای که بر کل داستان‌های این مجموعه‌ی داستان کوتاه افتاده و نیشش را به همه حواله می‌دهد، طنز تلخ و گزنده است. احمد آرام مجموعه‌ای از داستان‌های خود را به سبک کمدی سیاه بازگو کرده است و از ما می‌خواهد تا بیشتر از آنکه بخندیم، به گفته‌هایش بیندیشیم.

درباره‌ی کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

اگر نزدیک‌ترین برخوردتان با مرگ، شرکت در مجالس ختم دیگران بوده، کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند می‌تواند شما را با این مفهوم گزنده به‌خوبی آشنا سازد. احمد آرام نخستین بخش کتاب خود را از زبان یک مُرده بازگو می‌کند. او به شما می‌گوید که دراز کشیدن روی آب و غرق نشدن و یا تبدیل شدن به ساندویچ برای پرنده‌ها و مرغ‌های دریایی تا چه اندازه لذت‌بخش است. به‌هرحال از آن‌جایی که همه‌ی ما یک روز می‌میریم، این فصل از کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند، راهنمای خوبی برای زندگی بعد از مُردن است. بالاخره باید بدانیم به‌عنوان یک مُرده چه کار کنیم تا بیشتر خوش بگذرد و چه چیزی قرار است حرصمان را دربیاورد.

فصل دوم کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند می‌تواند اشکتان را دربیاورد، به‌خصوص اگر به تازگی عزیزی را از دست داده‌اید. احمد آرام درباره‌ی خاطراتی که از رفیق از دست رفته‌‌اش به یاد دارد می‌نویسد؛ از سال‌هایی که دو کودک یازده ساله بودند و زنجیر و پنجه بوکس در دست، تصور می‌کردند مردان آهنین شده‌اند! آن دو رفیق هیچ شباهت ظاهری، اخلاقی و عقیدتی با هم نداشتند، اما با وجود این نویسنده معتقد است بسیار شبیه همدیگر بودند و اصلاً انگار یک نفر بودند. تا اواسط این فصل همه‌چیز خنده‌دار و شیرین است؛ اما هنگامی که مشخص می‌شود رفیقی که تا آن لحظه درباره‌اش می‌خواندید دیگر بر روی زمین زندگی نمی‌کند و شهید شده، خنده بر لب‌هایتان خشک می‌شود. از این فصل به بعد، پای جنگ و آدم‌هایی که به طرق گوناگون قربانی این نفرین بشری شده‌اند، به داستان باز می‌شود.

معرفی و دانلود کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

موضوع داستان‌‌های کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند با یکدیگر ارتباط دارند. این داستان‌ها در خوزستان می‌گذرند. شخصیت‌های کتاب هرازگاه به زبان عربی صحبت می‌کنند و از خاطرات عزیز شهید شده و مفقود الاثرشان می‌گویند. این مجموعه داستان با وجود اینکه درباره‌ی جنگ تحمیلی است اما نه از ایدئولوژی خاصی صحبت می‌کند و نه با کلیشه‌هایی که در اغلب فیلم‌ها و کتاب‌های جنگی می‌بینیم، سروکار دارد. احمد آرام از زاویه‌ی نگاه خود جنگ را تشریح می‌کند؛ جنگ برای او موضوعی اعتقادی، سیاسی یا حتی تاریخی نیست، بلکه فاجعه‌ای کاملاً شخصی است؛ به همین دلیل است که حرف‌هایش نیشی طنازانه دارد و خواننده‌ با او احساس صمیمیت و هم‌ذات‌پنداری می‌کند.

چاپ کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند بر عهده‌ی انتشارات افق است. نسخه‌ی صوتی این کتاب نیز هم‌اکنون در سایت و اپلیکیشن کتابراه برای شما خوانندگان عزیز در دسترس قرار گرفته است.

کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای افرادی که به داستان‌های کوتاه علاقه‌مند هستند خواندنی است؛ البته با توجه به محتوای این قصه‌ها، علاقه‌مندان به داستان‌های جنگ تحمیلی نیز از طرفداران این کتاب خواهند بود.

در بخشی از کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند می‌خوانیم

همیشه مثل هم بودیم. حتی وقتی لباس‌هامان شبیه هم نبود و کفش‌هامان لنگه به لنگه بود، اما مثل هم بودیم. من موهام را آلمانی می‌زدم و او کله‌اش را از ته می‌تراشید. من، همیشه خدا اخمو بودم و از این اخم سگرمه‌های در هم بر می‌داشتم، ولی او خنده رو بود با چشمانی شیطنت‌بار. چقدر بهم شبیه بودیم. اگرچه شکل خوابیدن‌هامان فرق می‌کرد. مثلاً او دل بالا می‌خوابید و من برعکس، روی شکم، اما هردو هر رقمی می‌خوابیدیم کابوس می‌دیدیم و کابوس‌هایمان هم شبیه هم بود. وقتی که بزرگ‌تر شدیم و من فهمیدم که دیگر سایز شلوارش با سایز من یکی نیست و کفش کتانی‌اش شده اندازه‌ی قبر بچه یتیم، اما باز هم احساس می‌کردیم که هنوز شبیه هم باقی مانده‌ایم.

فهرست مطالب کتاب

از شما چه پنهان احساس خوشی داشتم
چه‌قدر بهم شبیه بودیم
کنتراست
کافه‌ی الکترا
کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند
تعادل

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند
نویسنده
ناشر چاپینشر افق
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابPDF
تعداد صفحات167
زبانفارسی
شابک978-964-369-446-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند

برای دریافت کتاب کسی ما را به شام دعوت نمی‌کند و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.