معرفی و دانلود کتاب کامبیری

معرفی کتاب کامبیری

کتاب کامبیری اثری است که به قلم لیوئیس پراتس نوشته شده است. این داستان روایت‌گر سرگذشت کسانی است که برای یافتن زندگی بهتر تصمیم می‌گیرند به جزیره‌ی لامپدوسا مهاجرت کنند. جایی که یک پزشک مشهور به نام پیترو بارتولو برای رسیدگی به مهاجران آسیب‌دیده تلاش می‌کند و فعالیت‌های او به شکلی در زندگی هر یک از آن‌ها تاثیرگذار است. این اثر در سال 2019 برنده‌ی جایزه‌ی Guillem Cifre de Colonya نیز شده است.

درباره‌ی کتاب کامبیری

کتاب کامبیری (Kambirí) یک رمان اجتماعی با دغدغه‌ی مهاجرت و شرایطی است که مهاجران آن را تجربه می‌کنند. این کتاب به قلم لیوئیس پراتس (Lluís Prats) نوشته شده و بنابر گفته‌ی نویسنده، اگرچه داستان کتاب کامبیری از ماجراهای حقیقی الهام گرفته شده، اما نمی‌توان آن را یک رمان تاریخی دانست.
داستان این رمان درجزیره‌ای به نام لامپدوسا روایت می‌شود. این جزیره‌ در سواحل آفریقا قرار دارد و هر ساله میزبان مردمانی از کشورهای آفریقاییست که برای فرار از گرسنگی و فقر و به امید ساختن یک زندگی بهتر، به آنجا پناهنده می‌شوند. شخصیت اصلی این کتاب پزشکی به نام پیترو بارتولو است که البته یک شخصیت حقیقی است و همه‌ی این اتفاقات را در دنیای واقعی تجربه کرده است. او تنها دکتری بود که سال‌های طولانی در این منطقه به درمان هزاران مهاجری پرداخت که توسط گشت دریایی ایتالیا و سایر تیم‌های نجات به ساحل آورده می‌شدند.

یکی از روزهایی که دکتر بارتولو مشغول کمک‌رسانی به مهجران بود، کودک نه‌ماه‌ای را می‌یابد که پدر و مادرش را در مسیر مهاجرت از دست داده. بنابراین اولین بارقه‌ی نوری که در ذهن دکتر روشن می‌شود، درخواست سرپرستی کودک است. اما سن بارتولو بیشتر از آن است که بتواند حضانت کودکی را تقبل کند و ماموران اجازه‌ی این کار را به او نمی‌دهند. پس از اینکه دکتر از دریافت سرپرستی کودک، که نام او را فاوور گذاشته‌اند، ناامید می‌شود، تصمیم می‌گیرد عکس‌هایی را از او در روزنامه‌ها چاپ کند. این اقدام دکتر بارتولو سرنوشت فاوور را به شکل دیگری رقم می‌زند. آیا فاوور مسیر خوشبختی را پیدا می‌کند یا در گردابی سخت‌تر گرفتار می‌آید؟!

باید اشاره کرد که کار ترجمه‌ی کتاب کامبیری بر عهده‌ی زهرا راستگو بوده است.

کتاب کامبیری برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از خواندن داستان و رمان لذت می‌برید و به کتاب‌هایی با ژانر اجتماعی علاقه‌مندید، این اثر زیبا انتخاب بسیار خوبی برای شماست.

با لیوئیس پراتس بیشتر آشنا شویم

لیوئیس پراتس یک نویسنده‌ی چیره‌دست است که در سال ۱۹۶۶ در شهر ترزا به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در رشته هنر و باستان‌شناسی گذرانده و سال‌ها به کار تدریس مشغول بوده است. او علاوه‌بر تدریس در زمینه‌ی نویسندگی، نشر کتاب‌های هنری و تهیه‌کننده‌گی فیلم نیز فعالیت دارد. از پراتس تاکنون حدود بیست کتاب منتشر شده و در سال ۲۰۱۸ جایزه‌ی معتبر Strega Ragazzi را دریافت کرده است.

در بخشی از کتاب کامبیری می‌خوانیم

آلیکا توره خودش نمی‌دانست، اما طی یک ماه و نیم در حالی که کامبیری را نیز پشت خود حمل می‌کرد، بیش از سه هزار کیلومتر را طی کرده بود. او از بیابان‌های سوزان الجزایر عبور کرده بود تا به ساحلی برسد که آن‌ها را به بهشت می‌رساند. ملیکای زیبا چشم‌هایش را بست و به سفری فکر کرد که ماه‌ها قبل از شروع این سفر به گائو داشت. ماه‌ها بعد از رفتن سالیف، مردی با شانه‌های پهن و دست‌هایی آهنین، با پای پیاده به آنجا رفته بود تا پولی که برایشان فرستاده بود را تحویل بگیرد. آن‌ها توافق کرده بودند که بعد از به‌دنیاآمدن کامبیری همدیگر را در بهشت ملاقات کنند. روی اسکناس مچاله شده، اسم رابط خود در نیجر و یادداشتی نوشته بود که پدر جولز، مبلغ مذهبی بلژیکی روستا برایش ترجمه کرد: «آلیکا، کامو: همه چیز را رها کنید و به میرای ایتالیا بیایید.»

در طول سال گذشته سه بار از سالیف خبر گرفته بود: دو تماس از کافه‌ای در تسی و یک حواله پولی که در گائو گرفته بود. بعد از تولد کامبیری، آلیکا چند ماهی منتظر ماند و وقتی متقاعد شد که کامبیری به اندازه کافی قوی شده است، با پدر و مادر، پدربزرگش یائونده، مادربزرگش شایرا و مادرِ مادربزرگش کومبا خداحافظی کرد، به این امید که بتواند سالیف، مردی با شانه‌های پهن و دست‌هایی آهنین را مجدداً در بهشت ملاقات کند. آلیکا نمی‌دانست که آن باغ موعود کجاست. او فقط می‌دانست که دیگر راه برگشتی ندارد. هفته‌ها بود که دامنه‌های هم بوری را ندیده بود. مراتع تسی و پدربزرگ یائونده حالا خیلی از او دور بودند. او می‌دانست که دیگر هرگز آن دشت‌های ساحل یا راه‌های خونین رنگ آنسونگو یا جست و خیز بزهای کوهی در میان بوته‌ها یا گردن خالدار و باریک زرافه‌ها را نخواهد دید.

فهرست مطالب کتاب

ساحل
نخل
ماه
دریا
هشدار
هشت‌پا در دیگ
بارانداز فاوالورو
دکتر سالویاتی
پاپرسا
کافه دوستی
دختر
بی‌خوابی
یک شیشه مایونز
وکلا
تحقیقات
بامبدوسا
کاپوناتا در مسافرخانه
بچه‌ها
پنه
معلم
مایکلا
کالا پیسانا
سرهنگ
شیشه مایونز 2
هوگو بلافونته
نامه
در
سیاه
سالیف توره
ده سال بعد
کامبیری
بازگشت به لامپدوسا