معرفی و دانلود کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم: روایتی صادقانه، جسورانه و انتقادی از تمام کارهایی که بزرگ‌ترهای ما به اشتباه انجام می‌دهند

معرفی کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم: روایتی صادقانه، جسورانه و انتقادی از تمام کارهایی که بزرگ‌ترهای ما به اشتباه انجام می‌دهند

کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم از استیون پترو راهنمایی بامزه و کمی بی‌رحمانه برای دعوت به فکر کردن درمورد سالمندی‌مان است. این کتاب حاوی توصیه‌هایی است برای اینکه زندگی‌مان در پیری به اندازه‌ی زمان جوانی، خواستنی و رضایت‌بخش باقی بماند!

درباره‌ی کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم

پیر شدن معضلی است که دیر یا زود، نصیبمان می‌شود. اما نحوه‌ی مواجهه‌ی ما با این برهه از زندگی با همه‌ی کم و کاستی‌هایش کاملاً به خودمان بستگی دارد. می‌توانیم تبدیل به آدم پیر لجبازی شویم که بچه‌ها و دوستانش سال به سال حالش را نمی‌پرسند یا اینکه می‌توانیم کارهایی کنیم که تجربه‌ی اندوخته‌ی سال‌های متمادی از ما یک پیر خردمند و در عین حال شوخ‌طبع بسازد.

داستان کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم (Stupid Things I Won't Do When I Get Old) از آنجایی شروع شد که استیون پترو (Steven Petrow) در سالگرد پنجاه سالگی خودش، لیستی به همین نام تهیه کرد. لیستی که بیشتر از عادت‌های بد والدین خودش نشئت گرفته بود و با خودش عهد کرده بود که در پیری این کارها را انجام ندهد. آدم‌های پیر از یک نسل خاص، عموماً ویژگی‌های مشترکی دارند، شاید لجباز باشند و از استفاده از واکر و سمعک بی‌زار باشند و خودشان را دائماً به دردسر بیندازند، شاید هم هیچ وقت از تعریف کردن داستان‌های تکراری خودشان خسته نشوند و اهمیتی هم به رعایت‌ کردن فواصل نگارشی در تایپ کردن ندهند. این مجموعه باید و نبایدها و وصیت‌ها تبدیل به یک اثر خنده‌دار از استیون پترو شده؛‌او در عین حال به شکلی دوستانه دستش را روی شانه‌مان می‌گذارد و به ما یادآوری می‌کند که هیچ وقت برای فکر کردن به دوران پیری زود نیست.

با وجود آنکه قشر میان‌سال و سالمند، جمعیت زیادی را در جهان تشکیل می‌دهند، اما به اندازه‌ی کافی، کسی به زندگی و سلامت آن‌ها اهمیت نداده است. فراز و نشیب‌های زیاد و دلمشغولی‌های زندگی گاهی اجازه نمی‌دهند به پیری فکر کنیم. این کتاب به ما کمک می‌کند که برای زمان پیری‌مان انتخاب‌های بهتر و آگاهانه‌تری داشته باشیم تا این بخش از زندگی‌مان را در صلح و آرامش سپری کنیم.

کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم با ترجمه‌ی آرمان خزائی و رضوانه سادات علی دوست در انتشارات نارون دانش به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم

• هیچ وقت برای تصور اینکه زندگی در سنین بالا چطور می‌گذرد، زود نیست. همان‌طورکه قبلا گفته‌ام ما گروگان سرنوشت خودمان نیستیم. کتاب استیون پترو کمک می‌کند تا برنامه‌ریزی و فکر کنید و تعریف جدیدی از معنای پیر شدن داشته باشید و در حین آن کلی بخندید. (اندرو ویل، پزشک، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز با کتاب درمان خودجوش و پیری سالم)
• نوشته‌های استیون پترو مثل گرم گرفتن با یک دوست است. کسی که به شکل عجیبی، مهربان، گرم و رک است. (کارولین هاکس، نویسنده و ستون نویس)
• استیون پترو نمی‌تواند مانع از این شود که پدر و مادر خودتان شوید، اما می‌تواند یادآوری کند که چطور نگرش مثبت، قدردانی، صبر و شفقت می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. (بوک لیست)‌
• اگر با دغدغه‌ی پیر شدن دست‌به‌گریبانید و می‌خواهید دید تازه‌ای درباره‌ی کارهایی که نباید در پیری انجام دهید پیدا کنید، این کتاب را بخوانید. (مارک هایمن، پزشک و نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب مناسب افرادی است که می‌خواهند آگاهانه به سال‌های پیری نزدیک شوند و از تکرار اشتباهات رایج در این دوران پرهیز کنند.

در بخشی از کتاب کارهای احمقانه‌ای که هنگام پیری کنار می‌گذارم: روایتی صادقانه، جسورانه و انتقادی از تمام کارهایی که بزرگ‌ترهای ما به اشتباه انجام می‌دهند می‌خوانیم

اواخر شب به خواهرم در مورد زوئی (حیوان خانگی شانزده‌ساله‌ام) پیام دادم و گفتم که «اکنون به دلیل زوال عقل به او داروهای مسکن می‌دهم». جولی پاسخ داد: «کار خوبی می‌کنی. آیا این داروها به او کمک می‌کنند تا مشکلاتش برطرف شود؟» گفتم که «بیشتر اوقات بله اما او را از بی‌اختیاری ادرار باز نمی‌دارد. من هم این داروها را مصرف می‌کنم». خواهرم پرسید: «برای مشکل خوابت مصرف می‌کنی یا بی‌اختیاری ادرار؟».

در حقیقت این فقط یک شوخی بود. یا باید این‌گونه جوک‌ها را دوست داشته باشید و یا اینکه حتی اگر از آن‌ها خوشتان نیاید، حداقل زمانی که این‌طور شوخی‌ها را از سمت افراد نزدیکتان می‌شنوید آن‌ها را بپذیرید. خانواده ما می‌توانند در مورد هر چیزی شوخی کنند و سابقه درازمدتی در شوخی‌های بی‌مزه دارند. حتی با وجود اینکه من و خواهر و برادرم وارد سالمندی می‌شویم اما این افزایش سن اشتیاقمان برای شوخی کردن را کم نکرده است. حداقل تا به حال این‌طور بوده است.

اکثر اوقات نمی‌توانید اخبار عصر را بدون تبلیغات محصولاتی برای رفع مشکلات سالمندان مشاهده کنید. مثلاً در یکی از تبلیغاتی که دیدم گفته شده بود که «به چند روش می‌توانیم مشکل پُرکاری مثانه‌تان را بدون اینکه کلمه ترسناک بی‌اختیاری ادرار را به کار ببریم حل کنیم؟ پوشکی که می‌بینید متناسب با بدن و برای زندگی بهتر شما طراحی شده است. محافظی مطلوب برای جلوگیری از بی‌اختیاری و راحتی شما است؛ بنابراین می‌توانید با آرامش خاطر قدم بزنید و نگران مشکل مثانه‌تان نباشید. اگر عطسه یا خندیدن باعث ادرارکردنتان می‌شود از نوار بهداشتی استفاده کنید. با استفاده از نوار بهداشتی مخصوص بی‌اختیاری شبانه همیشه سرحال و خاطر‌جمع بمانید. آن‌ها برای دفع غیرارادی مقدار کمی ادرار طراحی شده‌اند و انتخابی آسان برای هر زنی است که این مشکل را تجربه می‌کند.»

فهرست مطالب کتاب

درباره نویسنده
مقدمه: نمی‌خواهم در دوران سالمندی مانند والدینم باشم
بخش اول: کارهای احمقانه‌ای که امروز آن‌ها را انجام نمی‌دهم
موهایم را رنگ نمی‌کنم (حتی اگر مثل دایان سویر با رنگ کردن موهایم جوان‌تر به نظر برسم)
بعد از تایپ یک جمله دوبار فاصله نمی‌گذارم
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﻧﻤﯽ‌ﺗﺮﺳﻢ (ﺑﻠﻪ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺳﺖ متوجه شدید)
ترجیح می‌دهم لباس‌هایی بپوشم که مرا جوان‌تر نشان می‌دهند
دوستانی جوان‌تر از سن خودم خواهم داشت
به «تک‌نوازی ارگ» نخواهم رفت
مشکل جنسی خودم را می‌پذیرم و این موضوع‌ را انکار نمی‌کنم
از نگاه کردن به تصویر بدون لباس خودم در آینه اجتناب نخواهم کرد
در سن پیری تبدیل به یک ناراضی همیشه شاکی یا خسیسی بدعنق یا عبوسی تندخو نخواهم شد
شانس دستشویی رفتن را از دست نخواهم داد (حتی وقتی مجبور نباشم)
نمی‌خواهم مسئله‌ای را از پزشکم پنهان ‌کنم چون این پنهان‌کاری عواقب ناخوشایندی دارد
از تغییر شیوه‌های معمول خودداری نمی‌کنم
احوال واقعی خودم را از چشم دیگران پنهان می‌کنم
نمی‌خواهم با نسل جوان در جدال و کشمکش باشم
وقتی دروغ گفتن مهربان‌تر بودن است، در مقابل یک عیب صادق نخواهم بود
نگران چیزی که نمی‌توانم کنترل کنم نخواهم بود
از باور به جادو دست نمی‌کشم
بخش دوم: کارهای احمقانه‌ای که فردا انجام نمی‌دهم
حیوان خانگی‌ام را به دلیل بی‌اختیاری ادرارم‌ سرزنش نمی‌کنم
وقتی به تهدیدی برای دیگران تبدیل ‌شوم، دیگر به رانندگی ادامه نمی‌دهم
از لذت بردن دست نمی‌کشم (و اگر فرصت پیدا کنم به شکلات‌فروشی سر می‌زنم)
نان‌های کره‌ای را احتکار نمی‌کنم
برای تهیه سمعک تا کَر شدن (یا مرحله چی؟ چی گفتی؟) صبر نمی‌کنم
طعمه شیادان و اشخاص نفرت‌انگیز نمی‌شوم
نمی‌خواهم خانواده‌ام مسئولیت مراقبت از من را بر عهده بگیرند
همچنان از واکر استفاده می‌کنم اما نمی‌گذارم که مرا شکسته و مسن نشان دهد
بوی یک پیرمرد ضعیف را نمی‌دهم
با گفتن اینکه «هزینه‌اش چقدر زیاد است» شکایت نمی‌کنم
با کارت سالمندی بازی نخواهم کرد
آداب و رسوم را فراموش نمی‌کنم
غذای ارزان رستوران‌ها را سفارش نمی‌دهم
خانه‌ام را به کوره‌ی جهنم تبدیل نمی‌کنم
داستان‌ها را بارها نقل نمی‌کنم
من با کسانی که آلزایمر دارند نامهربان نخواهم بود
اجازه نمی‌دهم کسی با من با بی‌احترامی رفتار کند
تعادلم را از دست نخواهم داد
بخش سوم: کارهای احمقانه‌ای که در «پایان» انجام نمی‌دهم
این زندگی را بدون اینکه کسی دستم را بگیرد و به ملاقات با پزشک ببرد، ترک نمی‌کنم
اجازه نخواهم داد که هیچ چیز مرا از گفتن جمله «دوستت دارم و خداحافظ» بازدارد
آنچه امروز برایم مهم است را به فردا موکول نمی‌کنم
به هیچ‌کس دیگری اجازه نمی‌دهم که آگهی ترحیمم را بنویسد
فراموش نخواهم کرد که برای تشییع جنازه خودم برنامه‌ریزی کنم
بدون نوشتن نامه برای عزیزانم نمی‌میرم
از زندگی‌ام ناامید نخواهم شد
سخن پایانی