معرفی و دانلود کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی
برای دانلود قانونی کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی
کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی نوشته لیزا ترکیورست، کتاب پرفروش نیویورک تایمز، راهنمایی است عملی و دلنشین که از قدرت بخشش در سختترین لحظات زندگی سخن میگوید. بخشیدن در کلام ساده است، اما وقتی دل آزرده و پر از درد میشود، دشوار و گاهی ناممکن به نظر میرسد. مثل تجربه خیانت یا غمی عمیق که قلب را در سیاهی فرو میبرد. در همین تاریکی جانکاه، نویسندهی اثر با به اشتراک گذاشتن تجربه شخصیاش از رنج و خیانت، دست خواننده را میگیرد و او را گامبهگام به سوی روشنایی بخشش همراهی میکند.
دربارهی کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی
ببخش تا آرام شوی؛ جملهای است که بسیاری از ما هم شنیدهایم و هم به دیگران گفتهایم. بخشیدن همیشه از ما خواسته میشود؛ از زبان آموزههای دینی، روانشناسان و حتی دوستانی که نگران حالمان هستند. اما وقتی زخم عمیقی بر جان نشسته باشد، بخشیدن دیگر یک تصمیم ساده نیست، بلکه فرآیندی پیچیده و فرساینده است که اغلب نادیده گرفته میشود. هدف و مأموریت لیزا ترکیورست (Lysa TerKeurst) در کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی (Forgiving What You Can't Forget: Discover How to Move On, Make Peace with Painful Memories, and Create a Life That’s Beautiful Again) روشن کردن همین پیچیدگی است تا بتواند دست شما را در این تاریکی بگیرد.
ویژگیای که کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی را متمایز میکند نویسندهای است که خود نیز این مسیر را پیموده است. لیزا ترکیورست زنی است که در میانهی زندگیاش با خیانتی ویرانگر از سوی همسرش روبهرو میشود. شوکی که نه فقط زندگی شخصیاش را بههم میریزد، بلکه تعادل روانیاش را تحتتأثیر قرار میدهد. این تجربه باعث میشود ماهها با اندوه، خشم و احساس گمگشتگی دستوپنجه نرم کند. اما در این مسیر طولانی و پر از ابهام، به تدریج متوجه میشود که چارهای جز عبور کردن نیست و راه عبور از دل بخشیدن میگذرد.
دومین ویژگی بارز کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی، نگاه لیزا ترکیورست به بخشیدن بهصورت یک فرآیند است. در این کتاب، لیزا ترکیورست فقط توصیه به بخشش نمیکند؛ بلکه به شما میآموزد چگونه مرحله به مرحله این کار را انجام دهید. نوشتن این مراحل هم دقیقاً از تجربهی زیستهی نویسنده میآید و شما در این کتاب با فردی روبهرو هستید که نه بیرون گود بلکه در درون ماجراست؛ درد را چشیده، افتاده، دویده، ایستاده و حالا آمده تا دست خوانندهای را بگیرد که شاید خودش هنوز در مرحلهی افتادن باشد.
همانطور که اشاره شد، ساختار کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی به شکلی طراحی شده که خواننده را گامبهگام با خود همراه کند. ابتدا با واقعیت روبهرو میشویم، اعتراف به اینکه درد هست، که شوک فلجکننده است و امیدی نیست. نویسنده سپس به سراغ لحظههای تردید و خشم میرود، همانجا که آدم دلش میخواهد انتقام بگیرد یا دستکم از دردش فرار کند.
اما نقطهی تغییر از جایی شروع میشود که لیزا ترکیورست تصمیم میگیرد بهجای ماندن در رنج، بهسوی ترمیم برود؛ هرچند به کندی، هرچند با تردید، ولی در این مسیر دست شما را هم میگیرد. نویسنده نگاهی مذهبی هم به موضوع دارد و شاید این نگاه دور از ذهن نباشد. او در بخشی از کتاب از آموزههای مسیحیت و کتاب مقدس کمک میگیرد. این بخش شاید برای کسانی که به آموزههای مذهبی باور ندارند خوشایند نباشد، اما از طرفی میتوان به نویسنده برای گنجاندن این بخش در کتاب حق داد، چراکه هم بر اساس تجربهی شخصی نوشته شده است و هم نمیتوان آموزههای مذهبی را نادیده گرفت.
بهعلاوه احتمالاً این نگاه خوشایند کسانی است که مذهب هنوز در دل آنها خانه دارد. در نهایت، میتوانیم اینطور نتیجه بگیریم که این کتاب فقط دربارهی بخشش یک فرد خطاکار نیست، بلکه دربارهی بازسازی خود زخمخوردهی ماست. دربارهی اینکه چطور میتوان دوباره ایستاد، با اندوه آشتی کرد و آرامآرام به صلحی درونی رسید. کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی توسط انتشارات کهکشان دانش با ترجمهی هدیه رضوی منتشر شده است و در اختیار شما قرار دارد.
نکوداشتهای کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی
- من واقعاً قدردان شجاعت لیزا هستم که با ما قدم برمیدارد و نه تنها از تجربیات خود بلکه از تحقیقات گستردهی الهیاتی و درمانیاش دربارهی اینکه بخشش چیست، چه نیست و چطور میشود به طور واقعبینانه آن را زندگی کرد، به ما آموزش میدهد. این منبع بینظیر است و دعا میکنم همانطور که زندگی من را شفا داد، زندگی شما را هم شفا دهد. (کریگ گروشل، شبان کلیسای لایفچرچ؛ نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز)
- یک برخورد باورنکردنی از چیزهای بهم ریخته ولی معجزهآسا. تماشای اینکه لیزا و آرت چطور به این آزادی تکیه و دستها و قلبهایشان را به روی خدا باز میکنند در حالی که او همچنان یک معجزه در داستان آنها مینویسد، یکی از بزرگترین افتخارات ماست. اگر آمادهاید با آزادی به جلو بروید و دوباره یک زندگی زیبا بسازید، این کتاب را بخوانید! (لویی و شلی گیگلیو، شبان کلیسای پشن سیتی؛ بنیانگذاران جنبش پشن)
- لیزا به خوانندگان یادآوری میکند که مهم نیست با چه چیزی روبرو میشویم بلکه چگونگی روبهرو شدن با شرایط است که پیام امید رهایی بخش برای دیگران به وجود میآورد - حقیقتی که به طرز تکاندهندهای در زندگی لیسا و صفحات این کتاب تکرار شده است. (ترودی کتی وایت، سفیر چیکفیلای و نویسندهی کتاب «یک قدرت خاموش»)
- «به عنوان کسی که باعث ایجاد ناراحتی در ازدواج خودم شدم، دیدن مبارزهی بخشش از طرف مقابل فوقالعاده مفید بود. لیسا به شما کمک میکند راه را پیدا کنید، چه در مورد بخشیدن خودتان، چه دیگران.» (لیندا جی)
کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب برای کسانی که زخم خوردهاند، چه از خیانت، چه از فقدان، چه از رنجی ناپیدا، میتواند آغاز راهی باشد که در آن رهایی ممکن است، اگرچه این مسیر پرپیچوخم بوده و اصلاً آسان نیست.
در بخشی از کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی میخوانیم
به عنوان مثال، اگه یه تودهی گرد و خاک تو آشپزخونه ببینید و قبلاً هیچ تجربهای با یه چیز سفید و پشمالو که رو زمین سُر میخوره نداشتید، ممکنه بگید: «اوه، یه تودهی گرد و خاک. باید جمعش کنم.» با این حال، اگه یه روز از گوشهی چشم یه موش ببینید که رو زمین میدوه و از ته دلتون یه جیغ گوشخراش بکشید... دفعهی بعد که از گوشهی چشم یه تودهی گرد و خاک ببینید، فکر نمیکنید گرد و خاکه. و اینجاست که جیغ میزنید، کسی رو که تو خونهتون با جوندگان سر و کار داره صدا میزنید، روی صندلی از ترس یه تودهی گرد و خاک وحشت زده میایستید.
ممکنه در این باره بدونم. و بعد دلیلی وجود داشته باشه که وقتی به سوپی که با سبزیجات ارگانیک درست شده نگاه میکنم، فرض میکنم ادویهها حشره هستن. یه زمانی سوپ بروکلی خوردم که فکر میکردم ادویههای خوشمزهی زیادی داره. ولی بعد از اینکه سیر شدم، بچههام کاسههای پر رو برداشتن و شروع به خندهی شدید کردن. اون نقطههای سیاه ادویه نبودن. چشمای بچههام بهتر از من دیده بود. وقتی از یه «ادویه» عکس گرفتن و اونو انقدر بزرگ کردن که منم بتونم پاها و شاخکهاشو ببینم، جیغ زدم. با یه شکم پر از حشره به رختخواب رفتم. باورم نمیشه!
بر اساس تجربههایی که داریم، وقتی چیزی میبینیم، مغزمون جزئیاتی رو پر میکنه که ممکنه حتی متوجهش نشیم. تو دید فیزیکیمون، فقط اونچه میبینیم نیست – بلکه اونچه ادراک میکنیم که میبینیم تعیین میکنه چطور واقعیت فعلیمونو تعریف کنیم. این نه تنها در مورد ادراک فیزیکی بلکه در مورد ادراک عاطفیمون هم صدق میکنه.
تو روابطمون تجربههای خوب و بد داریم. برداشتهایی دربارهی دنیا و بقیه آدما شکل میدیم که روی پیشرفت ما تو زندگی تاثیر میذاره. اون برداشتها تفسیر و شکافها رو پر کرده و اون باور واقعیتمونو شکل میده.
فهرست مطالب کتاب
عناوین اصلی
نظرات دربارهی کتاب
مقدمه
فصل اول: بخشش، کلمهی دولبه
فصل دوم: به میز خوش اومدید
فصل سوم: آیا اصلاً میشه از این جون سالم به در برد؟
فصل چهارم: وقتی این حس رو دارم، اصلاً چطور بخشش ممکنه؟
فصل پنجم: جمع کردن نقطهها
فصل ششم: وصل کردن نقطهها
فصل هفتم: اصلاح کردن نقطهها
فصل هشتم: اونچه غیرقابل تغییره، غیرقابل بخشش به نظر میرسه
فصل نهم: مرزهایی که بهمون کمک میکنن از رقصیدن با ناکارآمدی دست برداریم
فصل دهم: چون فکر میکردن خدا نجاتشون میده
فصل یازدهم: بخشیدن خدا
فصل دوازدهم: نقشی که فقدان بازی میکند
فصل سیزدهم: تلخی یه معاملهی بَده، که وعدههای بزرگ میده
فصل چهاردهم: زندگی کردن با عمل بخشش هر روز
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بخشیدن آنچه نمیتوانی فراموش کنی |
نویسنده | لیزا ترکیورست |
مترجم | هدیه رضوی |
ناشر چاپی | انتشارات کهکشان دانش |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 186 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-8369-25-9 |
موضوع کتاب | کتابهای خودسازی، کتابهای راه و رسم زندگی |