معرفی و دانلود کتاب پیله انتزاع: فلات قاره ذهنستان

معرفی کتاب پیله انتزاع: فلات قاره ذهنستان

سرانجام نیستستانی‌ها بیدار می‌شوند! فرشاد نظرآقایی با نثر ادبی و سبک ویژه‌ی خود برای نوشته‌هایش در کتاب پیله انتزاع، فلات قاره ذهنستان، در اثری داستان‌وار ماجرای بیداری و هجوم نیستی‌ها را به هیچستان و سپس ذهنستان شرح می‌دهد. این کتاب فلسفی، جریان‌های اندیشه و فلسفه را در قالب قصه‌ای خیالی بازگو می‌کند. مطالعه‌ی این اثر مبتکرانه و بدیع برای علاقه‌مندان به کتاب‌های فلسفی، جذاب و دلنشین خواهد بود.

درباره‌ی کتاب پیله انتزاع

استفاده از حکایت و قصه در انتقال مفاهیم فلسفی یا مسائل پیچیده‌ی این حوزه، سنتی دیرینه در آموزش‌های فلسفی به‌شمار می‌روند. رساله‌هایی که در قالب گفت‌و‌گوهای طولانی از اندیشمندان یونان باستان از جمله افلاطون به دست ما رسیده، بی‌شباهت به ساختار کلی قصه و داستان نیستند. کنکاش در آثار فلسفی ایرانی نیز همین مدعا را ثابت می‌کند. از درخشان‌ترین چهره‌های عرصه‌ی داستان‌نویسی با مضمون فلسفی، می‌توان ابن‌سینا و سهروردی را نام برد که از امکانات داستانی برای بیان موضوعات فلسفی بهره جسته‌اند. بااین‌حال، ورود فلسفه به داستان‌نویسی مدرن قدمت چندانی ندارد. یکی از بهترین نمونه‌های این قبیل آثار، کتاب «دنیای سوفی» یوستین گوردر است که سیری در تاریخ فلسفه و ارکان اصلی مکاتب فلسفی را برای مخاطبانش امکان‌پذیر می‌کند. با وجود چنین آثاری، بازهم جای کتاب‌هایی که اندیشه و استدلال را در حوزه‌ی فلسفه وارد قلمرو داستان کرده باشند، در لابه‌لای قفسه‌‌ی کتاب‌های ادبی یا فلسفی خالی‌ست. از سوی دیگر این جای خالی، در میان آثار تألیفی فارسی بیشتر به چشم می‌خورد. کتاب پیله انتزاع، فلات قاره ذهنستان از معدود کتاب‌هایی‌ست که سعی دارد جریان اندیشه و هستی را به زبان قصه و داستان، به مخاطبانش بیاموزد. فرشاد نظرآقایی در این اثر، به مفاهیم انتزاعی جانی دیگر می‌دهد تا در برابر مخاطب همچون بازیگران صحنه‌ی هستی به حرکت دربیایند و سرگذشت خود را برایمان بازگو کنند.

زبان استعاری نویسنده از ویژگی‌های بارز کتاب حاضر محسوب می‌شود. تخیل شگفت‌انگیز وی «نیست‌ها» و «هست‌ها» را به بازی می‌گیرد تا روایتی از سراسر هستی و اندیشه برای خوانندگانش بازگو کند. «موجودها» و «ناموجودها» بازیگرانی هستند که به بازخوانی سرگذشت آن‌ها می‌پردازیم تا تصویری خیال‌انگیز اما دقیق از شکل‌گیری و گسترش دنیای عقل به ذهنمان بسپاریم.

در سومین جلد از مجموعه کتاب‌های جنون استعاری، یعنی کتاب پیله انتزاع، فلات قاره ذهنستان، شاهد بیداری نیستستانی‌ها هستیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پدیده‌هایی که در خواب شیرین بی‌خبری به سر می‌بردند و از آشفتگی‌هایی که در کمینشان نشسته بود، هیچ نمی‌دانستند. وادی هیچستان و ذهنستان در انتظار نیستستانی‌ها هستند تا مراحل تکامل خود را یکی پس از دیگری، پشت سر بگذارند.

فرشاد نظرآقایی در استفاده از ابزار داستان و لوازمی که غالباً در آثار ادبی می‌بینیم تبحر بالایی دارد. مجاز، تشبیه، تشخیص و... از صنایع ادبی‌ای شمرده می‌شوند که نویسنده با قلم استادانه‌ی خود آن‌ها در خدمت بیان مفاهیم فلسفی درآورده است. تخیل نویسنده موجب شده تا اثر وی به نوعی داستان سوررئال نیز نزدیک شود و با فضای وهم‌انگیز خود، مخاطب را تا آخرین جمله مجذوب خود کند.

اگر مطالعه‌ی داستان‌ها و رمان‌های بسیار، موجب شده وجود زمان و مکان را در آثار ادبی، اصلی غیرقابل‌انکار بدانید، همین ابتدا باید یادآوری کنیم که کتاب حاضر از این لحاظ با تمام آثاری که تاکنون خوانده و شنیده‌اید تفاوت دارد. در این کتاب، نه زمان مشخصی تعیین خواهد شد و نه مکان به‌خصوصی به چشم خواهد خورد. گویی پدیده‌ها، چه موجود و چه ناموجود، با فضایی مملو از بی‌مکانی احاطه شده‌اند و تنها آمد و شد وقایع است که مخاطب داستان و شخصیت‌های کتاب را متوجه گذر زمان خواهد کرد. از شخصیت‌پردازی‌های دقیق نیز در این اثر خبری نیست. اصولاً فردیت در این کتاب نمود چندانی ندارد و شخصیت‌ها در یک کل منسجم معنا پیدا می‌کنند و جریان داستان را به پیش می‌برند.

ابداعات فرشاد نظرآقایی در نامگذاری فضاها و گروه شخصیت‌ها نیز درخور توجه است. ابداعاتی که گاه رگه‌های بسیار لطیفی از طنز را در داستان ایجاد خواهد کرد. نثر پیچیده‌ی کتاب باعث می‌شود خواننده خود را با اثری هنری روبه‌رو ببیند که تمامی جملات و کلمات آن در خدمت آفرینش زیبایی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

در یک کلام، کتاب پیله انتزاع، فلات قاره ذهنستان سفری‌ست به نخستین لحظه‌های حیات. به جهانی که نه کتاب‌های تاریخ طبیعی و نجوم، بلکه دانش فلسفه آن را برایمان میسر خواهد کرد؛ فلسفه با چاشنی تخیل، به‌طوری‌که مفاهیم انتزاعی هاله‌ای از عینیت به خود بگیرند و درک و شناخت آن‌ها برای خواننده‌ی اثر امکان‌پذیر باشد.

همگی می‌دانیم فلسفه از علومی‌ست که با ذهن و عقل و تفکر سروکار دارد، نه آزمایشگاه و طبیعت. بااین‌حال، فرشاد نظرآقایی در اثر خود ثابت می‌کند مفاهیم عقلانی فلسفه را می‌توان در لفافه‌ای پیچید که حواس آدمی نیز قادر به بررسی آن‌ها باشد.

این نکته را هم اضافه کنیم که تعلیق و کشش‌، آنگونه که معمولاً در سایر داستان‌ها می‌بینیم، در این کتاب گویا به چشم نمی‌خورد. روند داستان سرعت بالایی ندارد و تمامی اتفاقات در جریانی آرام، به دنبال یکدیگر رخ می‌دهند. بااین‌حال، حتم داریم که از همان صفحات نخست شیفته‌ی این اثری داستانی_فلسفی خواهید شد و بی‌صبرانه انتظار پایانی را می‌کشید که پیش‌بینی آن برایتان غیرممکن خواهد بود. آنچه در این اثر می‌خوانید، داستان هستی‌ست و برای آشنایی با آن، راهی نمی‌ماند جز اینکه با نخستین موجودات عالم همراه شوید و سیر تکامل هستی را بشناسید.

نشر روزگار چاپ و انتشار این داستان خواندنی را به انجام رسانده و در اختیار علاقه‌مندان کتب فلسفی_ادبی قرار داده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های جنون استعاری

ادبیات، فلسفه و داستان سه عنصر اصلی مجموعه کتاب‌های جنون استعاری را تشکیل می‌دهند. در آثار این مجموعه شاهد دیدگاه و بینش تازه‌ای نسبت به مباحث فلسفی و منطقی هستیم که با روشی نوین بیان می‌شوند؛ روشی که گاه در ظرافت و شاعرانگی به نثر ادبی پهلو می‌زند. مخاطب به کمک این آثار فلسفه‌اندیشی و تفکر در چارچوب فلسفه را خواهد آموخت.

«مخمصه وجود»، «ورطه عدم»، «منستان، ایالات متحده شناختی، اقلیم خودمختار هیجانی» و «پیله انتزاع، فلات قاره ذهنستان» عناوین چهارگانه‌ی سری کتاب‌های جنون استعاری به شمار می‌روند.

کتاب پیله انتزاع، فلات قاره ذهنستان برای چه کسانی مناسب است؟

آن دسته از طرفداران کتاب‌های فلسفی که تمایل دارند با نوع جدیدی از آثار این حوزه آشنا شوند و فلسفه را با رنگ‌و‌بوی داستان بخوانند، از مطالعه‌ی کتاب پیله انتزاع، فلات قاره ذهنستان بهره‌ و لذت فراوانی خواهند برد.

در بخشی از کتاب پیله انتزاع: فلات قاره ذهنستان می‌خوانیم

سرانجام، نقاطِ بی‌پناه با اولین چراغِ سبزی که از ذهنستانی‌ها دریافت می‌کنند، فرصتِ پیش‌آمده را غنیمت می‌شمرند و با وساطت و پادرمیانیِ عده‌ای از هیچستانی‌هایِ دودل، شبانه از دلِ هیچستان می‌گریزند و سینه‌خیز راهیِ دیارِ ذهنستان می‌شوند. اکنون نقاطِ تازه‌واردِ ذهنستانی، تک‌تک و پشت‌سرهم در یک ردیفِ منظم می‌ایستند و با اتصالِ صفوفِ به‌هم‌پیوسته و طولانی‌شان، خطوطِ لاغر و مُردَنی را پدید می‌آورند. از اینجا سرنوشتِ خطوط، به شکلِ متفاوتی رقم می‌خورد؛ برخی خطوطِ نَدیدبَدید و تازه‌به‌دوران‌رسیده که تابِ تحملِ دوریِ همدیگر را ندارند، با چسبیدن به هم و قرار گرفتن در کنارِ یکدیگر، سطوحِ صاف و صیقلی را پدید می‌آورند. سایرِ خطوطی که پشتِ هم را خالی می‌سازند و به یکدیگر پشتِ پا می‌زنند، به‌طورِ اجتناب‌ناپذیری تنها می‌افتند و لاجرم، گوشه‌ی عزلت اختیار می‌کنند.

آن‌ها به‌ناچار در گوشه‌ی دورافتاده‌ای از ذهنستان سکنی می‌گزینند و روزگارِ سگیِ خویش را در بی‌خبری و انزوایِ خودخواسته سپری می‌سازند. خودکرده را تدبیر نیست! برخی خطوطِ طولانی و بلندی که پایه‌ای برای جفت شدن پیدا نمی‌کنند، از سرِ ناگزیری با چنبره زدن، به دورِ خویش دیوار می‌کشند و سر در لاکِ خود فرو می‌برند. اما پیدایشِ سطوحِ صاف و صیقلی، به یُمنِ هم‌نشینی و همراهیِ خطوطیست که نه‌تنها پشتِ هم را خالی نمی‌سازند و به هم نارو نمی‌زنند، بلکه با همدلی و وحدت در کنار یکدیگر باقی می‌مانند.

زمانی که سطوحِ درخشان با پوستِ شفاف و صاف و صیقلیِ خود، پا به عرصه‌ی وجود می‌گذارند، قند را در دلِ ذهنستانی‌ها آب می‌کنند، هرچند دل به آن‌ها نمی‌دهند. سطوحِ سنگین و با وقار، نه‌تنها به نگاهِ مهاجمِ ذهنستانی‌هایِ سبک‌سر وَقعی نمی‌نهند، بلکه برایشان تَرِه هم خرد نمی‌کنند! آن‌ها صرفاْ به ازدواجِ بینِ خودی اعتقاد دارند و تن به وصلتِ غریبه‌ها نمی‌دهند.