معرفی و دانلود کتاب پلاک 52
برای دانلود قانونی کتاب پلاک 52 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پلاک 52
کتاب پلاک 52 رمانی نوآور در سبک داستاننویسی ادبیات معاصر به شمار میرود که روایتگر حوادثی جنایی و پیچیده با رنگ و بویی روانشناختی است. حسین احمدی نویسندۀ خلاق و توانمند این اثر، با به کار گرفتن تکنیکهای داستاننویسی جذاب، توانسته رمانی متفاوت در فضای ادبیات معاصر به وجود آورد.
درباره کتاب پلاک 52:
یک داستان ایرانی متفاوت در فضایی سورئال!
کتاب پلاک 52 رمانی جذاب در ژانر پلیسی روانشناختی است که روایتگر پروندۀ قتل دختری به نام لیلاست. این پروندۀ مرموز و خونین، در بین چندین دوست ادامه مییابد و همگی را به کام مرگ فرومیکشاند! داستان با روایت امیر آغاز میشود؛ پسری که دلباختۀ لیلا بود و پس از مرگ مشکوک و ناگهانی او دنیا برایش تیره و تار میشود.
داستان رفته رفته با اضافه شدن شخصیت کلیدی «شراره» به زندگی امیر، جذاب و جذابتر میشود. او دختری ساده و معصوم است که میتواند بعد از مدتها نگاه امیر را به زندگی دگرگون کند. اما همه چیز آنقدر رمانتیک و ساده به نظر نمیآید! با عمیق شدن ارتباط امیر و شراره، بسیاری از جرم و جنایتها گریبانگیر شراره میشود... تا جایی که پای او و سپس پیمان (شخصیت دیگر داستان) را به یک بازی خونین و جنونآمیز باز میکند.
حسین احمدی در این رمان، به طرزی هنرمندانه شما را به عمیقترین لایههای ذهن راویان و شخصیتهای داستان میبرد. این روایت پرکشش که به لحاظ تکنیکهای داستاننویسی در سطح قابل قبولی قرار دارد، با ایجاد ضربههایی بهجا به خواننده، موجب غافلگیری و قابل پیشبینی نبودن اثر میشود.
خواندن کتاب پلاک 52 به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به خواندن داستانهای معمایی و پلیسی علاقه دارید، این رمان ایرانی گزینه مناسبی برای مطالعه است.
در بخشی از کتاب پلاک 52 میخوانیم:
تا خانه پیاده آمده و حسابى خسته و سردش شده بود. کلید انداخت و رفت داخل. احساس خستگى مىکرد. بر روى پلهها برف زیادى نشسته بود. انگار باز صاحبخانه نبود. با بىحوصلگى پلهها را پایین رفت، در را باز کرد و هنگام رفتن، برگشت و به رد پاى خودش بر روى پلهها نگاه کرد و در را بست.
«الو، بفرمایید! خوشحالم تماس گرفتید. پس آخرش تصمیم خودتون رو قطعى کردید. من و پدرم خوشحال مىشیم شما رو ببینیم. بله، پس ساعت چهار بعدازظهر امروز منتظرتون هستیم. خداحافظ.»
گوشى را گذاشت. احساس خوبى داشت. سه ماه طول کشیده بود تا با شرکت تصفیه حساب کند. یعنى پس از خانم قادرى، آنجا هیچ لطف و صفایى نداشت. خانم قادرى پیش از او شرکت را ترک کرده و تا تصفیه حساب و تحویل به نفر بعدى، کمى طول کشیده بود، اما اکنون احساس سبکى مىکرد. به این تنوع توى زندگىاش نیاز داشت. به نظر، گیتى و کار جدید تحولى دیگر بود.
صداى بوق تلفن باعث شد تا کارتش را از توى تلفن کارتى دربیاورد و جایش را به نفر بعدى بدهد.
برگشت خانه تا براى قرار بعدازظهر آماده شود. اواخر اسفندماه بود و همه در جنب و جوش خرید عید. از بعضى پشتبامها فرشهاى شسته شده تمیز چهرهاى زیبا به کوچهها داده بود. توى کوچه خودشان که وارد شد، چند تا از همسایهها داشتند فرش مىشستند و حسابى سروصدا مىکردند. احساس سرزندگى به او دست داد، مانند حس نخستین روز مدرسه که همه چیز، تا جورابهاى آدم، نو مىشود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پلاک 52 |
نویسنده | حسین احمدی |
ناشر چاپی | نشر البرز |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 212 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-9876-02-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |