معرفی و دانلود کتاب پایان یک روباه
برای دانلود قانونی کتاب پایان یک روباه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پایان یک روباه
کتاب پایان یک روباه اثری داستانی بهنوشتهی حسین ملک محمدی داستاننویس معاصر ایرانی است. خوانندگان در این کتاب با سه داستان مختلف روبهرو میشوند. هرکدام از این داستانها روایتگر یک ماجرای مستقل هستند که از بطن جامعه و فرهنگ ایران بیرون میآیند.
دربارهی کتاب پایان یک روباه
هر آدمی قصهی مخصوص خود را دارد و بعضی از این قصهها حسابی شنیدنی و خواندنی هستند. حسین ملک محمدی نویسندهی ایرانی، در کتاب پایان یک روباه، شما را به یاد قصههایی میاندازد که از زبان مردم کوچه و بازار میشنوید؛ قصههایی که هرکدام از سرگذشتی متفاوت ریشه میگیرند و خیال مخاطب را به پرواز درمیآورند.
داستان پایان یک روباه، نام اولین داستان از این مجموعهی سهبخشی است. ماجرا از زبان اول شخص روایت میشود و خیلیزود خواننده را به عمق خود میکشاند. راویان این قصهها از همان ابتدا به مخاطب یادآوری میکنند ماجرایی که قرار است برای ما تعریف کنند واقعی است. در اینجاست که مخاطب میفهمد با روایتی مستندنمایانه روبهروست، که قرار است مخاطب را با احساساتی واقعی و ملموس روبهرو کند.
زبان ساده و روایت گیرای نویسندهی کتاب پایان یک روباه، بارزترین نکتهایست که از داستانهای او میتواند برداشت کرد. حسین ملک محمدی با روراستترین حالت ممکن قصهی خود را پیش میبرد و با جملههای ساده و کوتاه مخاطب را درگیر ماجرا میکند. داستانهای او بهخوبی از حالوهوای داستانهای ایرانی برخوردار هستند و به خواننده حس آشنایی و صمیمیت میدهد. همچنین فصلبندی کوتاه و روند سریع داستانها، این کتاب را به یک گزینهی عالی برای اوقات مطالعه تبدیل میکند.
«رها شده» و «دوچرخه» نام داستانهای بعدی این مجموعه است که حاصل نهایی آن با تلاش انتشارات نوآوران دانش به دست شما میرسد.
کتاب پایان یک روباه برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب را به علاقهمندان داستانهای کوتاه ایرانی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب پایان یک روباه میخوانیم
من کلاس پنجم دبستان بودم که خواهرم رفت و عزیز جونم خورد و خوراکش شد گریه. اون در خفا گریه میکرد تا پدرم متوجه نشه. هیچ خبری از کامران و خواهرم نبود. پدرم بخاطر دلنگرانیهای مادرم مقداری پیگیر قضیه شد ولی نتیجهای عایدش نشد. التماسها بود که مادرم سر نماز بدرگاه خدا میکرد که خبری از خواهرم بدست بیاره.
تیرماه سال 1330 شمسی، حدود یک ماهی میشد من امتحانات آخر سال کلاس هشتم (دوم متوسطه) رو داده بودم و بازم میرفتم مغازه اوس حسین شاگرد نجاری، غروب یک روز چهارشنبه که تازه از سرکار برگشته بودم در حیاطمون بیکباره بصدا درآمد! وقتی در رو بازکردند زنی رنجور و لاغر با بچهای در بغل سراغ عزیز جون رو گرفت. مادرم سراسیمه به زیر دالون دم در حیاط دوید و با دیدن آن دختر آه از نهادش بلند شد و زینبگویان بسمتش رفت و او را در آغوش گرفت. من مات و متحیر مانده بودم که آیا این زن رنجور و لاغر آبجی زینب من هست؟
خواهرم چقدر پیر شده بود. عزیز جون بعد از کلی روبوسی و بغل کردن خواهرم تازه متوجه کودک در بغل خواهرم شد. با صدای گریه و شکرگزاری مادرم خانم سادات و آنا خانم همه بزیر دالون آمدند و با دیدن خواهرم کلی اشک شوق ریختند. مادرم بچه رو از بغل خواهرم گرفت و به سینهاش چسباند. اون اولین نوه مادرم بود.
بالاخره روبوسیها تمام شد و مادرم به همراه بقیه بطرف اتاق ما حرکت کردند. خواهرم من رو بغل کرد و بوسید. باورم نمیشد در مدت سه سال خواهرم اینقدر پیر و فرسوده شده باشه، در دلم صد تا فحش به کامران دادم. خانم سادات و آنا خانم تا دم در اطاق آمدند و بدون پرسشی از خواهرم رفتند سمت اتاق خودشون، گویا آنا خانم با دیدن حال و روز خواهرم متوجه شده بود پرسیدن از حال روز پسرش کامران در این لحظه چقدر احمقانه هست. پس صلاح رو در این دید فعلاً سکوت کنه.
فهرست مطالب کتاب
داستان اول: پایان یک روباه
داستان دوم: رها شده
داستان سوم: دوچرخه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پایان یک روباه |
نویسنده | حسین ملک محمدی |
ناشر چاپی | انتشارات نوآوران دانش |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 138 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-369-051-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |