معرفی و دانلود کتاب واژه در قاب: ساختارشناسی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران
برای دانلود قانونی کتاب واژه در قاب: ساختارشناسی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب واژه در قاب: ساختارشناسی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران
کتاب واژه در قاب: ساختارشناسی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران اثر مزدا مراد عباسی به بررسی مسئله اقتباس در سینمای ایران از سال 1313 تا 1386 هجری شمسی و دربارهی چگونگی حضور ادبیات داستانی داخلی و خارجی در فیلمهای سینمایی تاریخ کشورمان پرداخته است.
اقتباس ادبی در سینما، خونی حیات بخش برای دنیای تصویر به شمار میآید و ادبیاتی غنی که ساختار درست روایت را در خود انعکاس داده است، میتواند به بهترین وجه، ماده خام مناسبی برای ارائه یک داستان سینمایی خوب باشد.
ادبیات داستانی که شامل انواع داستانهای کوتاه، قصههای منظوم، نمایشنامه و رمانها میشود، عناصر لازم برای داستانی سینمایی را داراست؛ چرا که عناصری چون شخصیت، بحران، کشمکش، نقطه عطف، پایان بندی و شروع را در بر دارد. از زمان تولد سینما، سالهای زیادی میگذرد و فیلمسازان و فیلمنامه نویسان بسیاری تهیه فیلم بر اساس اقتباس از آثار ادبی را مورد توجه قرار دادهاند.
اقتباس از آثار ادبی در سینمای کشورهای صاحب سبک، بسیار با اهمیت و دارای جایگاه مخصوص به خود است؛ تا آنجا که در جشنوارههای معتبر در بحث مربوط به فیلمنامه، دو جایزه مجزا در نظر گرفته شده است، جایزهای برای بهترین فیلمنامه اقتباسی و جایزه دیگر برای بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی. وقتی در کشورهای صاحب سبک این مسئله را بررسی میکنیم با آمار شگفتانگیزی روبهرو میشویم.
فیلمهای ماندگار و مهمی چون، «تولد یک ملت»، «ساحره شهر زمرد»، «بر باد رفته»، «ملکه آفریقا»، «کازابلانکا»، «ماجرای نیمروز»، «پنجره عقبی» و کلاسیک مشهوری چون «همشهری کین». همه این آثار و اکثر فیلمهای برنده اسکار و امی (Emmy) اقتباسی هستند.
ادبیات و سینما رسانههایی هستند که دارای زبان و چهار چوب مخصوص به خوداند؛ اما با وجود این، روند تصویری شدن اثری ادبی در نوع خود، جالب و جذاب به نظر میرسد. آثار اقتباسی چشم اندازهایی نوین برای معرفی ادبیات هر ملت به جهانیان مینمایاند.
با نگاهی به سینمای دیگر کشورهای صاحب سبک، در مییابیم که بسیاری از آثار سینمایی در آن کشورها بر اساس رمان و ادبیات داستانی شکل گرفتهاند؛ حتی در سینمای تجاری که هدف اصلی آن حفظ گیشه است نیز این مسئله به روشنی دیده میشود. چه بسیار نویسندگانی که از طریق رسانه جهانی سینما به جهان شناسانده شدند و آثارشان در کشورهای دیگر نیز در معرض دید علاقهمندان گذاشته شد و در سرزمینهای مختلف، طرفداران خاص خود را یافتند.
در چند سال اخیر که معضل فیلمنامه و فقدان طرح داستانی منسجم برای شکلگیری فیلمنامهای مستحکم، نقصی در سینمای کشور به شمار میرود، ضرورت نگاهی دوباره و جدی به گنجینه ادبیات داستانی غنی ایران، بیش از پیش حس میشود.
آثاری که از دل آداب و رسوم و فرهنگ این مرز و بوم ریشه گرفتهاند، ماده خام مناسبی را برای سینما فراهم میسازند. در این زمینه، با نگاهی جدیتر میتوان این سؤال را مطرح کرد که سینمای ایران تا چه میزان در شکل گیری آثارش، وامدار ادبیات داستانی و گونههای مختلف آن است.
آیا رویکرد سینماگران به ادبیات سرزمین مادری، نتیجهای مثبت در پی داشته و به ترقی فیلمساز و نویسنده انجامیده است یا نه و فیلمسازانی که از این طریق به خلق آثارشان پرداختهاند، توانستهاند برای خود صاحب جایگاهی شوند و به اصطلاح، به سینمای «خود» برسند. آیا آثاری که به این شیوه و بر شالوده ادبیات داستانی شکل گرفتهاند در تاریخ سینمای ایران ماندگار شدهاند یا دیگر نام و نشانی از فیلم ساز و نویسنده آن اثر ادبی باقی نمانده است؟
وقتی از این زاویه به مسئله «اقتباس» سینمای ایران از ادبیات داستانی میپردازیم، به حوزههایی بر میخوریم که هنوز به طور جدی به آن پرداخته نشده است. اقتباس ادبی در مفهوم خلق فیلمنامه داستانی از روش روشنی پیروی میکند و سینمای ایران آن چنان وامدار و متأثر از ادبیات داستانی (ایرانی و خارجی) نیست و در بیشتر موارد به سراغ آثار سطحی و ملودرامهای نازل و به شدت تاریخ مصرف دار رفته است. یک اثر ادبی برجسته قادر به تأثیر گذاری شگفت بر اثر سینمایی است و برای فیلم، نوعی منزلت فرهنگی به همراه دارد.
مانند هر پژوهشنامه دیگر، مشکلات بسیاری بر سر راه وجود دارد که مهمترین آن، فقر منابع مورد نیاز در این زمینه است. شاید به سختی و با جست و جو اثر ادبی مورد نظر را بتوان یافت؛ اما برخی از آثار سینمایی که بخشی از تاریخ سینمای ملی ایران به شمار میروند، گویا در هیچ فیلمخانه و مرکز معتبری وجود ندارند و برای دستیابی به این آثار و بررسی ساختار آنها به راههای دیگری باید توسل جست که در بیشتر موارد، نتیجهای هم حاصل نمیشود.
جالب است که در پژوهشهای مشابه، ذکر شده است که برخی از آثار با مراجعه به فیلمخانه ملی و آرشیو فیلم حوزه هنری مشاهده شده است. اما در حال حاضر، دیگر در فیلمخانه اثری از بعضی فیلمها نیست و بعضی دیگر که موجود است هم تیغ سانسور، دستی به سر و رویشان کشیده است تا خیال پژوهشگر را از این بابت آسوده سازد.
آرشیو فیلم حوزه هنری هم که منبع ارزشمندی برای پژوهشگران به حساب میآمده است، چند سالی است که دیگر وجود خارجی ندارد و اینکه چه بر سر آثار آمده است، در هالهای از ابهام قرار دارد. بسیاری از فیلمهای بعد از انقلاب هم در فیلمخانه ملی وجود ندارد و پژوهشگر سردرگم، تنها به این فکر میکند که لااقل شاید شخص فیلم ساز فیلم خود را داشته باشد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
طلوع سینمای اقتباسی (اقتباس از ادبیات کهن)
اقتباس از ادبیات معاصر ایران
اقتباس از نمایشنامه (ایرانی/ خارجی)
اقتباس از ادبیات خارجی
بررسی ویژه: روند اقتباس در دو فیلم دایره مینا (داریوش مهر جویی) و چکمه (محمد علی طالبی)
بررسی فیلم سینمایی «دایره مینا»، ساخته داریوش مهرجویی
بررسی فیلم سینمایی «چکمه»، ساخته محمد علی طالبی
گفتوگو با محمد علی طالبی، کارگردان فیلم «چکمه»
منابع
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب واژه در قاب: ساختارشناسی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران |
نویسنده | مزدا مراد عباسی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 236 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-175-047-2 |
موضوع کتاب | کتابهای نظریه فیلم |