معرفی و دانلود کتاب واحد شماره دو!
برای دانلود قانونی کتاب واحد شماره دو! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب واحد شماره دو!
عاطفه طیه در کتاب واحد شماره دو! به معضلات زندگی زنان در جوامعی میپردازد که در حال پشت سر گذاشتن ساختار سنتی خود و ورود به دنیای مدرن هستند. قهرمان این رمان زنی تنها و افسرده است که زیر بار مسئولیتهای زندگی کمر خم کرده...
درباره کتاب واحد شماره دو!
زن ایرانی در دوران گذر از جامعهی سنتی به سر میبرد. او هم وظایف یک زن خانهدار که شامل تربیت و مراقبت از فرزندان، نظافت منزل و تهیه غذا میشود را بر عهده دارد، هم وظایف یک زن شاغل را که باید در هریک از آنها به بهترین نحو ایفای نقش کند. با وجودی که زنان هم در محیط کار و هم خانه همیشه خوش درخشیدهاند؛ اما گاهی کنترل امور از دست آنان خارج شده و مشکلات عدیدهای برایشان به وجود آمده است.
یکی از وظایفی که برای ادبیات بهویژه ژانر داستان میتوان در نظر گرفت، پرداختن به موضوعاتی اجتماعی است که از دیدگان مردم پنهان مانده است. با بهرهگیری از ادبیات میتوان مشکلات متعدد موجود در جامعه را برای همه ملموس کرد تا بتوان درصدد رفع آنها برآمد. یکی از این مشکلات، مسئولیتهای بیشماری است که زنان در جوامع بر عهده دارند.
عاطفه طیه در کتاب واحد شماره دو! زندگی زنی را روایت میکند که مسئولیتهای خانه و شغل اداری خود را توأمان بر عهده دارد، اما گاهی نتایج حاصل مطابق خواست او نیست و مجبور میشود تن به رفتارها و معاشرتهایی بدهد که باعث رنجش خاطرش میشوند.
زنان در زندگی مشترک بیشترین مسئولیتها را متحمل میشوند و بار سنگینی از مسئولیتهای اجتماعی را بر دوش خود احساس میکنند؛ اما همواره بهعنوان جنس دوم شناخته میشوند؛ موضوعی که عنوان کتاب حاضر (یعنی واحد شماره دو!) به شکلی کنایی و استعارهآمیز به آن اشاره دارد.
زاویهی دیدی که برای این کتاب انتخاب شده لست اول شخص بوده و شما را با شخصیت اصلی داستان همراه میسازد تا بتوانید بخشی از معضلات زندگی زنانه در ایران را دریابید. رگههای باریکی از طنز نیز در رمان پیش رو مشاهده میشود که جذابیت آن را دوچندان نموده است.
کتاب واحد شماره دو برای چه کسانی مناسب ست؟
مطالعهی این کتاب را به علاقهمندان به داستانهای اجتماعی، بهویژه داستانهایی با محوریت مشکلات زنان، پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب واحد شماره دو! میخوانیم
هوا داشت روشن میشد. پوری چند لحظه چشمانش را بست. داشتند میسوختند. اشک چکید روی گونهاش. همانطور که چشمانش بسته بود رمان را بست و کمی هول داد آنطرف. چند لحظه گردنش را چپ و راست کرد. آن روز به مدرسه نمیرفت و قرار بود برود پیش مادرش. شب قبل به مادرش گفته بود که صبح میرود پیششان اما هیچ نخوابیده و خسته بود. موبایلش زنگ زد. که بود آن وقت صبح؟ شماره را نشناخت. گوشی را خاموش کرد.
بلند شد برای خودش چای بریزد. در قوری را برداشت و بینیاش را نزدیک کرد. چای کهنه بود و خوشش نیامد. کتری را شست، آب کرد و گذاشت روی گاز. خانه نامرتّب بود. در خانه چرخید و سعی کرد هر چیزی را در جایش بچپاند. جای تنگ مزخرف! لباسها در آن چند کشوی کوچک پاتختی جا نمیشدند. خانه یک کمد دیواری کوچک داشت که هم جای لباس بود هم جای رختخواب، هم جای وسایلی مثل جارو برقی و اتو، هم جای بعضی ابزار که در آشپزخانه جا نمیشدند. آشپزخانه کابینت چندانی نداشت. همه چیز را روی هم چیده و به زور در کابینتها چپانده بود. برای ظرفی که زیر آوار مانده بود و به آن احتیاج داشت باید همهی ظرفها را بیرون میآورد؛ آن را برمیداشت و دوباره همه چیز را سر جایش میگذاشت. وقت زیادی میگرفت. به سختی مرتّب میشد و به آسانی به هم میریخت. برای خودش چای ریخت و نشست. فکر کرد کاش فقط کمی آشپزخانهاش بزرگتر بود و چند کابینت بیشتر داشت. کاش یک کمد برای لباس داشت. کاش یک میز تحریر کوچک داشت. به هال کوچک خانهاش که حتی روزها هم تاریک بود نگاه کرد. به هر طرف نگاه کرد، دیوار دید. دلش خواست فرار کند. چمدانش را بردارد؛ برود و دیگر برنگردد! سعی کرد طوری بنشیند که درهمبرهمی خانه را نبیند...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب واحد شماره دو! |
نویسنده | عاطفه طیه |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 116 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-208-636-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |