معرفی و دانلود کتاب نباختن به شکست

معرفی کتاب نباختن به شکست

کتاب نباختن به شکست، اثری از گروه نویسندگان مؤسسه‌ی مدرسه‌ی زندگی، راهنمایی است برای افراد تا بتوانند بر شکست غلبه کنند و زندگی خود را بعد از جدایی، ورشکستگی، از دست دادن عزیزان، مهاجرت اجباری، بی‌آبرویی یا هر شکست دیگری، از نو بسازند. این کتاب به دو بخش شکست واقعی و ترس از شکست تقسیم شده است و در هر بخش به طور مفصل نکات لازم را ارائه می‌دهد.

درباره‌ی کتاب نباختن به شکست

مدرسه‌ی زندگی (The School of Life)، مؤسسه‌ای است که با کتاب‌ها، ویدئوها و محتواهای آموزشی خود به مردم می‌آموزد چگونه زندگی سرشار و پرباری داشته باشند. چگونه شادمانی و آرامش را تجربه کنند، از سختی‌های زندگی عبور کنند، بیشترین لذت را از خوشی‌های کوچک ببرند و معنای زندگی خود را دریابند. کتاب نباختن به شکست (The School of Life: On Failure: How to succeed at defeat)، اثری از مؤسسه‌ی مدرسه‌ی زندگی است که این بار به موضوع شکست پرداخته است.

چه کسی را می‌شناسید که هیچ‌وقت شکست نخورده باشد؟ در کودکی برای هر کار کوچکی شکست می‌خوریم. نوجوانی‌ و جوانی‌مان سرشار است از عشق‌های از دست رفته، موفقیت‌های به دست نیامده و اهداف نصفه و نیمه. اما هرچه سنمان بالاتر می‌رود و تجربیات بیشتری را از سر می‌گذرانیم، شکست‌های بیشتر و سنگین‌تری را تجربه می‌کنیم. ممکن است زندگی مشترک بیست ساله‌مان به جدایی ختم شود، کسب و کاری که همه‌ی جوانی‌مان را برایش گذاشته‌ایم ورشکست شود یا اعتباری که قطره قطره جمع کرده‌ایم، با تلنگری بر باد رود. احساس می‌کنیم دنیا به پایان رسیده است و دیگر رنگ خوشبختی را نمی‌بینیم. اینجا، در کتاب نباختن به شکست، تعدادی از نویسندگان و پژوهشگران مدرسه‌ی زندگی، که خود شکست‌های بزرگی را از سر گذرانده‌اند در کنار شما هستند تا از این دوره‌ی سیاه از زندگی‌تان سربلند و موفقیت‌آمیز عبور کنید.

کتاب نباختن به شکست، دو بخش دارد. بخش اول این کتاب، درباره‌ی شکست‌هایی بحث می‌کند که در دنیای واقعی اتفاق می‌افتند. این شکست‌ها، تقصیر خودمان است اما ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. طرد شدن، بی‌آبرویی، از دست دادن عزیزان، ترک اجباری وطن و... تعدادی از این شکست‌هاست. در بخش‌های مختلف کتاب، علاوه بر احساس همدردی و همدلی، یاد می‌گیریم که چطور دست روی زانوی خود بگذاریم و به تدریج و قدم به قدم به سمت روشنایی گام برداریم. بخش دوم کتاب درباره‌ی شکست‌هایی است که شاید حتی بیشتر از شکست‌های واقعی ما را از موفقیت و شادکامی دور کنند؛ شکست‌های خیالی. شکست‌هایی که در ذهن ما اتفاق می‌افتند و از دلهره‌ی ما برای دوری از شکست ناشی می‌شوند. ترس از دست دادن، ترس و بیزاری از خود، ترس و تروما و... عواملی است که مانع ما برای زندگی در دنیای واقع می‌شوند. نویسندگان در این بخش هم با همدلی قابل ستایشی به ما کمک می‌کنند بر ترس‌ها و موانع ذهنی‌مان فائق آییم و از شکست درونی بپرهیزیم.

در کتاب نباختن به شکست، نویسندگان خرد موجود در اندیشه‌های علمی و فلسفی را در کنار مثال‌های متعددی از زندگی‌های واقعی قرار می‌دهند تا احساس نکنیم تنهاییم. تکنیک‌ها و روش‌های کاربردی متعدد برای برون‌رفت از بحران‌های زندگی بیرونی و درونی، نیز کتاب نباختن به شکست را بسیار کارآمد و عملگرا می‌سازد. این کتاب را فائزه نوری به خوبی ترجمه کرده و انتشارات هنوز آن را به چاپ رسانده است.

نکوداشت‌های کتاب نباختن به شکست

• کتابی آرام‌بخش و دلنشین... این کتاب رویکردی منطقی برای روبه‌رویی با شکست نشان می‌دهد. کتاب نصایح مفیدی برای کم کردن احساسات منفی را در خود گنجانده است. (لایبرری ژورنال)
• کتابی کاملا آموزنده و مفید... (نقد و بررسی نتگالری)
• کتابی خوش‌خوان و برانگیزاننده که برای کسانی که اخیرا یا در گذشته‌ی دور شکستی را تجربه کرده‌اند و با آن در چالشند، مفید است. (نقد و بررسی نتگالری)
• در سراسر کتاب نباختن به شکست ارجاعات تاریخی و ادبی به چشم می‌خورد و ایده‌های ملموس و مدرنی برای مقابله با شکست دارد که خواننده را به نگاهی چندبعدی نسبت به شکست می‌رساند. (نقد و بررسی نتگالری)

کتاب نباختن به شکست برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب نباختن به شکست برای کسانی که نیاز دارند پس از شکستی سخت به زندگی بازگردند یا افرادی که فقط در ذهن، خودشان را شکست‌خورده‌ فرض می‌کنند، نوشته شده است.

در بخشی از کتاب نباختن به شکست می‌خوانیم

ما عمیقاً باور کرده‌ایم که آدم‌ها یا «خوب» هستند یا «بد». این دیدگاه تحمل شکست را سخت‌تر می‌کند. ما درون این الگوی اخلاقی گیر افتاده‌ایم که «یا رومی روم یا زنگی زنگ». بنابراین، بعید نیست به خاطر یکی دو اشتباه، خودمان را تا آخر عمر متهم کنیم به ذاتاً بد بودن.

این تفکر کودکانه است. بچه‌ها درک نمی‌کنند که آدم‌بزرگ‌های دوروبرشان ممکن است همزمان چه عواطف متضادی داشته باشند: خوب و بد، مهربان و عصبی، دوست‌داشتنی و حال‌به‌هم‌زن. افراد بالغ پیچیدگی‌های اخلاقی را می‌پذیرند و درک می‌کنند. برای انسان این گام بزرگی است که بفهمد آدم‌های خوب هم می‌توانند اشتباه کنند یا ممکن است آنچه آدم انجام می‌دهد با آنچه واقعاً می‌خواسته انجام دهد متفاوت باشد، یا این واقعیت که واکنش‌های هیجانی هم ممکن است از فردی عاقل و منطقی سر بزند.

نویسندگان یونان باستان این الگوی خوب یا بد را کنار گذاشته‌اند. به اعتقاد آن‌ها همۀ آدم‌ها نیت‌های خوبی دارند و به معنای واقعی کلمه خوب هستند اما اسیر چند هامارتیا شده‌اند. ازاین‌رو، یونانی‌ها به دریافت اخلاقی ظریفی رسیده‌اند: ما خوب هستیم اما شکست‌ خورده‌ایم.

آگاهی از این امر باعث می‌شود بتوانیم راحت‌تر شکست‌مان را تحمل کنیم. شاید اخیراً کارهای بدی کرده باشیم و حرف‌های بدی زده باشیم، اما آیا این ما را به آدمی چندش‌آور و تحمل‌ناپذیر تبدیل می‌کند؟ البته که نه، زیرا هویت ما را نواقص و ضعف‌های‌مان تعریف نمی‌کنند. وجود ما از نواقص ما جداست. درست است، گاهی نواقص مسیر زندگی‌مان را تغییر می‌دهد اما قرار نیست بر هر چه هستیم خط بطلان بکشد. مهم نیست نواقص ما چه‌قدر رسوای‌مان کرده است؛ ما از آن‌ها فراتر هستیم.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
بخش اول: شکست خوردن در دنیای واقعی
1: انواع شکست
2: خود را سر به نیست کنیم؟
3: چگونه این دنیای بی‌رحم را تحمل کنیم؟
4: چگونه اخبار بد را تحمل کنیم؟
5: چگونه با ضعف‌های خود کنار بیاییم؟
6: چگونه ترحم دوستان‌مان را تحمل کنیم؟
7: با موفقیت دیگران چگونه برخورد کنیم؟
8: خودشیفتگی، بد یا خوب؟
9: زندگی با بدنامی
10: عشق چیست و چه اهمیتی دارد؟
11: سنگ اول
12: بورژوازی درجست‌وجوی اعتبار
13: اقدامات عملی
14: آیین توبه
15: چشم‌انداز جدید
16: شکست اسکار وایلد
17: نگاه نو
18: جامعۀ آرمانی
19: مغلوب فاتح
20: زمان
بخش دوم: ترس از شکست
1: شکست در دنیای خیال
2: ترس و تسلی
3: ترس و بیزاری از خود
4: ترس و تروما
5:‌ ترس و پول
6: ترس و شهرت
7: سندروم ایمپاستر یا خودویرانگری
8: فواید شکست
9: ترس و پارانویا
10: درست فکر نکردن
11: دلسوزی برای خود
12: زندگی راحت‌تر
13: فکر کردن به بدترین‌ سناریو