معرفی و دانلود کتاب مرد زیرزمینی

معرفی کتاب مرد زیرزمینی

کتاب مرد زیرزمینی نوشته‌ی میک جکسون، روایتی طنز از زندگی واقعی یک دوک غیرعادی عصر ویکتوریا است که تصمیم گرفته زیر املاکش تونل بزرگی حفاری کند. او همان‌طور که تونلش را بزرگ‌تر و طولانی‌تر می‌کند، در اوهام و خیالاتش بیشتر غرق می‌شود. این کتاب که اولین رمان نویسنده است، نامزد جایزه‌ی بوکر شد و همچنین جایزه‌ی رمان اول انجمن پادشاهی را بدست آورد.

درباره‌ی کتاب مرد زیرزمینی

دوک پنجم پورتلند، ویلیام جان کاوندیش اسکات بنتینک یکی از نامتعارف‌ترین افراد عصر ویکتوریا بود. او تصمیم گرفته بود که در سرتاسر املاکش تونلی زیرزمینی حفر کند تا بتواند در آن زیر رفت‌وآمد کند. بعدتر آنقدر این تونل را توسعه‌ داد که در زیرزمین اسطبل و کتابخانه هم ‌ساخت. اما به‌مرور که تونل‌ها بزرگ‌تر می‌شدند، دوک منزوی‌تر و متوهم‌تر می‌شد. مردم رفتار او را ناشی از دیوانگی‌اش می‌دانستند و داستان‌های عجیبی پشت سرش می‌گفتند. همین باعث شد که او بیشتر در خیالات و کابوس‌هایش غرق شود و به جنون برسد.

مرد زیرزمینی (The Underground Man) داستان واقعی-خیالی و تراژدی-کمدی این دوک است. رمان به‌صورت روزنوشت‌ها روایت می‌شود: بخش اصلی روزنگارها متعلق به دوک است که در کتاب عالیجناب خطاب می‌شود و روزنگارهای دیگر به خدمتکاران و اطرافیان او اختصاص دارد. میک جکسون (Mick Jackson) به این شیوه‌ی جالب‌توجه سعی کرده روایتی چندصدایی بوجود آورد و از زوایای مختلف این مرد غیرعادی را بررسی کند. این‌چنین پازل شخصیت عالیجناب تکمیل می‌شود. داستان به واقعیت کاملاً وفادار نیست و بخش‌هایی از آن ساخته‌وپرداخته‌ی ذهن جکسون است ولی او موفق می‌شود با ترکیب تخیل و حقیقت، قصه‌ای یکپارچه بسازد.

درون‌مایه‌ی اصلی داستان مرد زیرزمینی انزوا است. عالیجناب هر چه بیشتر در زیرزمین پیش می‌رود، بر روی زمین تنهاتر و گریزان‌تر می‌شود. شخصیت واقعی دوک هم به‌شدت منزوی و ناپیدا بود. علیرغم بزرگ بودن قصرش، او فقط در اتاق خودش بود و به‌جز پیشخدمتش با هیچ‌کس دیدار نمی‌کرد. دوک برای پیاده کردن ایده‌ی جاه‌طلبانه و غیرعادی‌اش هزاران کارگر را طی چند سال به کار گرفت. اما گفته شده او مستقیماً با کسی حرف نمی‌زد و از طریق پیام‌هایی که در شکاف دیوار می‌گذاشت به کارمندانش دستور می‌داد که چه کنند. میک جکسون در این داستان تلاش می‌کند به عمق ذهن دوک نفوذ کند و انگیزه‌ها و رفتارش را بررسی نماید. او دیدی همدلانه نسبت به این انسان عجیب دارد و سعی می‌کند درکش کند. در نهایت موفق می‌شد از این اشراف‌زاده‌ی مهجور و انزواطلب، شخصیتی به یادماندنی بسازد.

کتاب مرد زیرزمینی اولین رمان میک جکسون است. این داستان پس از انتشار بسیار مورد استقبال قرار گرفت و به‌سرعت وارد لیست پرفروش‌ها شد. منتقدین ایده و شیوه‌ی روایت جکسون را ستودند و اثر او به سرعت جزو کتاب‌های مهم دهه قرار گرفت. رمان نامزد جایزه‌ی مهم بوکر شد و نوید ظهور استعداد جدیدی را در داستان‌نویسی می‌داد.

میثم فرجی کتاب مرد زیرزمینی را به فارسی ترجمه کرده و نشر چشمه آن را به انتشار رسانده است.

جوایز و افتخارات کتاب مرد زیرزمینی

• نامزد نهایی جایزه‌ی من بوکر به سال 1997
• نامزد جایزه‌ی بهترین رمان اول وایتبرد سل به سال 1997
• برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان اول انجمن پادشاهی به سال 1997
• برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان برتر باشگاه نویسندگان به سال 1997

نکوداشت‌های کتاب مرد زیرزمینی

• کاملاً حیرت‌انگیز! (آبزِرور)
• داستانی تراژدی‌کمدی با ضدقهرمانی دوست‌داشتنی. (تایمز)
• ساختار روایی بی‌نقص، شخصیت‌پردازی عالی و نثر آنچنان صیقل‌خورده است که می‌توانید چهره‌تان را در آن ببینید! (دیلی تلگراف)

کتاب مرد زیرزمینی برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های تاریخی توصیه می‌شود.

با میک جکسون بیشتر آشنا شویم

میک جکسون (متولد 1960) داستان‌نویس، خواننده، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان بریتانیایی است که با بهترین رمانش «مرد زیرزمینی» شناخته می‌شود. کتاب نامبرده اولین رمان او بود و تحسین منتقدین را برانگیخت. جکسون در ابتدا تئاتر خوانده بود و در این زمینه فعالیت می‌کرد؛ بعدتر دوره‌ی نویسندگی خلاق را گذراند و حرفه‌ی نوشتن را در پیش گرفت. او نویسنده‌ی کم‌کاری است و طی نزدیک به سی سال نوشتن، فقط سه رمان بلند، یک رمان کوتاه و یک مجموعه‌داستان منتشر کرده است. از میان آثار او می‌توان کتاب‌‌های «پنج پسر»، «داستان بیوه» و «خرس‌های انگلستان» را نام برد. میک جکسون یک مستند هم برای شبکه بی‌بی‌سی 2 ساخته است.

در بخشی از کتاب مرد زیرزمینی می‌خوانیم

وقتی امروز صبح آقای بِرد وارد اتاق ناهارخوری شد، یک دسته کاغذ لوله‌شده زیر‌بغلش زده بود. فروتنی و افتادگیِ همیشگی‌ را داشت، اما صورتش برافروخته بود. متوجه شدم کمی عصبی است و چشمانش اطراف اتاق می‌چرخد. همین کافی بود تا گیجم کند. من و آقای برد بعد از گذشت سال‌ها همدیگر را خوب شناخته‌ایم و کاملاً از علاقه‌ی من به نقشه‌ها و نمودارها آگاه است، اما وقتی آخرین دسته‌ی نقشه‌هایش را روی میز باز کرد، نمی‌توانم بگویم کدام‌مان مشکل بیش‌تری برای آرام ایستادن داشتیم. از یک ظرف خردل، یک فنجان و یک ظرف سس برای نگه ‌داشتنِ گوشه‌های لول‌شده‌ی نقشه استفاده کردیم. بعد آقای برد و من یکی دو قدم عقب رفتیم تا تصویر را کامل ببینیم.

درست در مرکز نقشه خانه‌ای مینیاتوری قرار گرفته بود. باید بگویم طراحی خوبی با خودکار و جوهر ایجاد شده بود. تمام اصطبل‌ها و حیاط‌ها هر کدام به‌وضوح با حروف کج مشخص شده بودند. تمام املاک اطراف خانه به همراه جنگل و جاده‌ها به‌دقت با مدادِ طراحی مشخص شده بود. همان‌طور که هر دو ایستاده بودیم و احمقانه به نقشه نگاه می‌کردیم، آقای برد محتاطانه ته‌مداد کوچکی از جیبِ روی سینه‌اش بیرون آورد. آن‌ را به طرف دهانش برد و با آب‌دهان خیسش کرد. مشتاقانه نگاه می‌کردم. با دقتی که هر جراحی به آن مفتخر است، ‌ تونل اول را علامت زد. مداد چاق کوچک از خانه به سمت شرق سفر کرد. آرام برکه را شکافت و به بالای تپه‌ی پودینگ هیل خزید و در اطراف شهر ورکسوپ آرام گرفت.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
از روزنگار عالی‌جناب
از روزنگار آقای برد
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ آقای گریمشاو
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ آقای بون
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ یک زن محلی
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ آقای هندلی
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ خانم پلجر
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ زن خدمتکار
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ فراشِ دوم
از روزنگار عالی‌جناب
روایتِ آقای واکر
نام ‌نامه