معرفی و دانلود کتاب ماموریت و دو نمایشنامه دیگر

معرفی کتاب ماموریت و دو نمایشنامه دیگر

کتاب ماموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر، کاری است از بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس آلمان پس از برتولت برشت، یعنی هاینر مولر. سه تا از برترین نمایشنامه‌های مولر، با نام‌های «مأموریت، یادی از یک انقلاب»، «هملت ماشین» و «مده‌آ»، در این کتاب گرد‌آوری شده است. مأموریت، صحنه‌هایی از تأسیس آلمان شرقی را با دیدگاه انتقادی یک مارکسیسم واقعی روایت می‌کند. دو نمایشنامه‌ی هملت ماشین و مده‌آ، هر دو بازنویسی‌های مدرنی از شاهکارهای کهن هستند.

درباره‌ی کتاب مأموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر

هاینر مولر (Heiner Müller)، برنده‌ی معتبرترین جایزه‌ی ادبی آلمان، جایزه‌ی گئورک بوشنر، یکی از برترین نمایشنامه‌نویسان نه تنها آلمان، که دنیا است. او که سالیان سال به نویسندگی، دراماتورژی و کارگردانی تئاتر پرداخت، نمایشنامه‌هایش بارها و بارها در سراسر جهان بر روی صحنه اجرا شد. مولر، علاوه بر نوشتن نمایشنامه‌های مدرن و پست مدرن، به بازنویسی برترین نمایشنامه‌های تاریخ نیز پرداخته است. او آثاری از بزرگانی نظیر شکسپیر را با دغدغه‌های روزگار مدرن ترکیب کرده و نه تنها باعث ایجاد درک عمیق‌تری نسبت به این نمایش‌ها در دنیای امروز شده است، بلکه آن را عمق و غنای بیشتری بخشیده. کتاب ماموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر، علاوه بر گردآوری سه تا از بهترین کارهای هاینر مولر، زندگی‌نامه و خلاصه‌ای از همه‌ی آثار او را نیز در بردارد.

اولین نمایشنامه‌ی کتاب ماموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر، سیر وقایعی را به نمایش می‌گذارد که از زمان تأسیس آلمان شرقی در سال 1949 رخ داده است. اما این نمایش، فقط درباره‌ی آلمان شرقی و حزب کمونیست نیست، درباره‌ی انسان‌هایی است که همه چیز خود را فدای هدفی به‌زعم خود، والا می‌کنند. آن‌ها، آدم‌های عادی‌اند. کارگران و سربازانند که شاید ندانند در رأس قدرت، دارد چه اتفاقی می‌افتد و آشوب‌ها از کجا آب می‌خورد، اما می‌دانند باید بایستند و استقامت کنند در راهی که به نظرشان درست می‌آید.

نمایشنامه‌ی هملت ماشین که شاید معروف‌ترین اثر هاینر مولر به حساب آید، اثر بزرگ شکسپیر، هملت را به جهان مدرن ما می‌آورد و درباره‌ی زندگی مدرن، ماشینی و مصرف‌گرای ما سخن می‌گوید. جایی که هملت دوباره قربانی می‌شود ولی این بار به سبک مدرن زندگی‌های ما. نمایشنامه‌ی مده‌آی هاینر مولر نیز، اقتباسی است از نمایشنامه‌ی کهن مده‌آ که اعتراضی خشونت‌بار است به استبداد و حکومت‌های توتالیتر که زندگی مردم را به صورت تمام و کمال، از آن خود می‌دانند. این نمایش مولر نیز مورد استقبال و توجه بسیار زیاد مخطبان قرار گرفته است.

نمایشنامه‌های هاینر مولر، هر کدام به شیوه‌ای، نوآورانه است و می‌توان خلاقیت و تفاوت را در هر کدام متناسب با موضوع و هدف نویسنده مشاهده کرد. بر صحنه بردن هر یک از این نمایشنامه‌ها، تجربه‌ای بسیار جدید و چالش‌برانگیز برای کارگردانان تئاتر به حساب می‌آید و دیدن اجرای این نمایش‌نامه‌ها، می‌تواند لذت دوچندانی نسبت‌به خواندن آن‌ها برای مخاطبان داشته باشد. تصاویر حیرت‌انگیز، جملات طلایی، مکالمات میخکوب‌کننده و از همه مهم‌تر، شیوه‌ی روایت ناب هر نمایشنامه‌ی هاینر مولر، خواندن کتاب ماموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر را به تجربه‌ای فوق‌العاده بدل می‌کند.

کتاب ماموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر را ایرج زهری به فارسی ترجمه کرده و انتشارات افراز آن را به چاپ رسانده است.

کتاب ماموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب ماموریت و دو نمایشنامه‌ی دیگر برای علاقه‌مندان به تئاتر، نمایشنامه و ادبیات نمایشی آلمان جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب ماموریت و دو نمایشنامه دیگر می‌خوانیم

من میان مردانی ناشناس ایستاده‌ام. توی یک آسانسور قدیمی‌ام که در ضمن حرکت، صدای تلق‌تولوقِ آهن‌پاره می‌دهد. لباسم مثل لباس یک کارمند دون‌پایه یا یک کارگر ساده در روز تعطیل است. حتا کراوات هم بسته‌ام. یقه گردنم را می‌زند. عرق کرده‌ام. سرم را که تکان می‌دهم یقه گردنم را می‌خراشد. من با رییس قرار دارم. در فکرِ خودم اسمش را شماره‌ی یک گذاشته‌ام. دفترش طبقه‌ی چهارم است. نکند بیستم باشد؟ فکرش را که می‌کنم به تردید می‌افتم. خبر این‌که رییس، که در فکر خودم اسمش را شماره‌ی یک گذاشته‌ام، بهم وقت داده، در زیرزمین به دستم رسید.

یک گاراژ بود عظیم، با اتاقک‌های بی‌دروپیکر، با دیوارهای خالی و بتونی و با علامت‌های ایمنی در برابرِ انفجارِ بمب. فکر کنم قضیه، مأموریتی است که می‌خواهند به من بدهند. وضعیت گره کراواتم را امتحان می‌کنم. گره را سفت می‌کنم. دلم می‌خواهد آینه داشتم که وضعیت کراواتم را با چشم‌های خودم می‌دیدم. غیرممکن است که بشود از یک غریبه بپرسی گره کراواتت در چه حالی است. کراوات مردهای دیگری که توی آسانسورند، همه بی‌نقص است. به نظر می‌آید که بعضی از آن‌ها هم‌دیگر را می‌شناسند. آن‌ها راجع به چیزی دارند پچ‌پچ می‌کنند، که نمی‌فهمم ولی ظاهراً پچ‌پچ آن‌ها حواسم را پرت کرده چون در ایستگاه بعدی روی صفحه‌ی طبقه‌شمارِآسانسور، شماره‌ی هشت را دیدم. یا زیادی بالا رفته‌ام، یا هنوز نصف دیگر راه مانده است. مهم مسئله‌ی ضریب زمان است. پنج دقیقه پیش از وقت مقرر بهتر از سر وقت رسیدن است. آخرین باری که به ساعت مچی‌ام نگاه کردم ساعت ده بود. احساس راحتی کردم یادم است، تا وقت قرارم با رییس هنوز پانزده دقیقه وقت دارم. نگاه بعدی پنج‌دقیقه. حالا که وسط طبقه‌ی هشتم و نهم دوباره به ساعتم نگاه می‌کنم درست چهارده دقیقه و چهل‌ وپنج ثانیه از ساعت گذشته است. از خیر «بهتر از سر وقت» باید بگذرم. زمان دیگر برای من کار نمی‌کند.

فهرست مطالب کتاب

سالشمار هاینر مولر
معرفی و خلاصه‌ی آثار مولر
مأموریت، یادی از یک انقلاب
گاهنامه‌ی انقلاب کبیر فرانسه
هملت ماشین
مده آ