معرفی و دانلود کتاب ماری آنتوانت

معرفی کتاب ماری آنتوانت

بی‌خبری، بی‌بندوباری، هرج‌و‌مرج و مسیری که رو به نابودی می‌رود، محور اصلی کتاب ماری آنتوانت نوشته‌ی دیوید عجمی است. این کتاب که در گروه نمایشنامه‌های تاریخی قرار دارد، داستان شاه، ملکه و درباریان کاخ ورسای را در شرف وقوع انقلاب کبیر فرانسه روایت می‌کند که پس از سپری کردن دوره‌ای در خوش‌گذرانی و بی‌خبری به سوی زوال و نابودی حرکت می‌کنند.

درباره‌ی کتاب ماری آنتوانت

معروف است زمانی که صدای انقلاب کبیر فرانسه و اعتراضات مردمی بلند شده بود، ماری آنتوانت، همسر لویی شانزدهم، از کسی پرسید: «مردم چه می‌خواهند؟» آن شخص پاسخ داد: «نان ندارند.» و ماری گفت: «خوب کیک بخورند.» صحت این نقل قول چندان تأیید نشده است؛ اما نشان می‌دهد که ماری آنتوانت چندان خوشنام نیست؛ بلکه کاملاً برعکس به ولخرجی، بی‌بندوباری، خودخواهی و بی‌خبری از حال مردم شهرت دارد. شخصیت وی دستخوش داستان‌پردازی‌های بسیاری شده و فیلم‌ها و داستان‌های گوناگونی برگرفته از زندگی و مرگ وی ساخته و پرداخته شده‌اند. کتاب حاضر نمایشنامه‌ای با عنوان ماری آنتوانت (Marie Antoinette) نوشته‌ی دیوید عجمی (David Adjmi)، نمایشنامه‌نویس آمریکایی، است. نویسنده در این متن، آخرین برهه از زندگی وی را در کاخ ورسای و به‌عنوان ملکه‌ی فرانسه به نمایش می‌گذارد که قابل تعمیم به تمامی افراد و شخصیت‌هایی در شرایط مشابه است.

داستان کتاب ماری آنتوانت از جایی آغاز می‌شود که ماری به همراه پلینیاک و لامبل، دوست‌های او، بی‌قیدانه در کاخ ورسای نشسته‌اند و درباره‌ی زندگی روزمره و خوش‌گذرانی‌هایشان حرف می‌زنند؛ درحالی‌که از میان صحبت‌هایشان پیداست که جامعه در وضعیتی ناآرام، بحران‌زده و پرآشوب قرار دارد. اما توصیف صحنه‌های بعدی همانند کاخ به‌هم ریخته و کثیف و قطعات پخش و پلای ساعت‌های دیواری و مچی از کلکسیون ساعت لویی شانزدهم نشان می‌دهد که هرج و مرج به داخل کاخ ورسای نیز نفوذ کرده است. در ادامه‌ی داستان، اندک اندک فضای شاهانه رنگ می‌بازد و با افتادن شخصیت‌ها به زندان و فرارسیدن لحظه‌ی اعدام ایشان، اندوه جای آن را پر می‌کند.

دیوید عجمی در کتاب ماری آنتوانت، تلاش کرده تا صفت‌های رذیلانه‌ی ماری آنتوانت را در قالب صفت‌های عمومی انسانی به نمایش درآورد. در این کتاب پس از آنکه با ملکه‌ی خودخواه و اتریشی الاصل فرانسه روبه‌رو می‌شویم، شاهد سفر استحاله‌وار او هستیم و ماری را می‌بینیم که از اوج عزت به حضیض ذلّت می‌رسد و سرش زیر تیغ گیوتین می‌رود. نویسنده در این نمایشنامه شخصیت ماری آنتوانت را از منظری روانشناسانه بررسی می‌کند و با به‌کارگیری دیالوگ و مونولوگ، طنز اجتماعی، فراغت و بی‌خبری و تکبر ماری را به تصویر می‌کشد. دیوید عجمی در این نمایشنامه از عنصر زمان و ساعت به‌عنوان نشانه‌ای بهره می‌برد تا عمر کوتاه باقی‌مانده از سلطنت آخرین پادشاه فرانسه و ملکه‌اش را به تصویر بکشد.

نمایشنامه‌ی ماری آنتوانت در شهرهای مختلف آمریکا بارها و بارها به روی صحنه رفته و اجراهای به‌یادماندنی را به روی صحنه برده است. این نمایشنامه را انتشارات دیدآور با ترجمه‌ی فاطمه یحیی منتشر کرده است.

کتاب ماری آنتوانت برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای تمامی کسانی که به ادبیات نمایشی علاقه دارند یا در این زمینه فعالیت می‌کنند، به‌ویژه برای افرادی که به نمایشنامه‌های تاریخی علاقه‌مند هستند، مناسب است.

در بخشی از کتاب ماری آنتوانت می‌خوانیم

کاخ به‌هم‌ریخته و کثیف است.
این طرف و آن طرف، قطعاتِ زیادی از ساعت‌های‌ دیواری و مُچی، پخش‌وپلا هستند.
لویی، لباسِ خواب بر تن دارد. کلاه‌گیس‌اش کُرک و ژولیده است. در حالِ بازی با یک ساعت دیواری است.
ماری آراسته است، با ظاهری فوق‌العاده منظم و مرتب.
ماری. این چه اوضاعیه! ساعت‌های خراب، وِلو، فنرهای ساعت‌مچی‌ها رو ببین، همه‌چی پخش و پلا! عینِ پسربچه‌هایی می‌مونی
لویی. آخه من اصلاً بچگی نکردم
ماری. (ناله نکن)
لویی. من عاشقِ این‌ام هر چیزی رو تیکه‌پاره کنم ببینم چطوری کار می‌کنه
ماری. خب این کار خطرناکه
لویی. دلِ آدم به سرگرمی‌هاش خوشه
ماری. سرگرمی تو هم یه خروار ساعتِ درب و داغونه. نمی‌تونی این آشفته‌بازار رو سروسامون بدی؟
لویی. نه‌خیر.
ماری. نگاه کن، ببین چه معرکه‌ای درست کردی.
لویی. خودت هم دستِ کمی نداری یادت رفته
ماری. [در حالِ وارسیِ نمونه پارچه‌ها] ولی من از به‌هم‌ریختگی‌هایی که مالِ خودم نباشه متنفرم، می‌دونی ساعت چنده؟ (وای، من عاشقِ این خط‌های ریز اَم)