معرفی و دانلود کتاب ماده 82
برای دانلود قانونی کتاب ماده 82 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ماده 82
رمضان یاحقی در کتاب ماده 82 داستان انتقامجویی یک دختر جوان به نام مرجان را روایت میکند که از چندین نفر ضربه خورده و حالا در صدد تلافی است. او با جملات مشاور خود قدرت میگیرد و هر شب با فکر کردن به نقشههایش به خواب میرود و هر روز با انگیزهی عملیکردنشان بیدار میشود. او راه سختی پیش رو دارد، راهی که عاقبت آن خطرناک خواهد بود...
درباره کتاب ماده 82:
از هنگامی که مرجان شخصیت اصلی رمان ماده 82 تصمیم گرفت پنج مرد را بکشد، حدود ده سال گذشته بود. سالها پیش وقتی مشاورش خانم لیلی صادقی که به او گفت: «قوی باش، سعی کن قوی باشی،» مرجان دندانهایش را بهم فشرد و در اوج ناتوانی و خواری زمزمه کرد: «خودم میکشمشون، هر پنج تاشون رو.»
شاید آن زمان شنیدن این جملات از زبان دختری با ظاهر و سن او خندهدار به نظر میرسید اما در ذهن مرجان آتشی شعلهور بود که تصور میکرد تنها با انتقام میتواند آن را خاموش کند.
ماده 82 یک رمان هیجانانگیز است که رمضان یاحقی آن را به نگارش درآورده و با ایجاد تعلیق و کشش داستانی، سرانجام قصه را غیرقابلپیشبینی کرده است.
اگر به رمانهای پرفراز و نشیب علاقه دارید این کتاب با ماجراهای پلیسی و پیچیده شما را درگیر میکند و نشان میدهد که یک زن جوان چطور در بازی روزگار میجنگد و دست از تلاش و مبارزه با کسانی که بدترین رفتار را با او داشتهاند، برنمیدارد.
کتاب ماده 82 مناسب چه کسانی است؟
علاقمندان رمانهای ایرانی و ماجراجویانه از پیچوخمهای داستانی این کتاب لذت میبرند.
در بخشی از کتاب ماده 82 میخوانیم:
صبح مرجان دیرتر از همیشه از خواب بیدار شد. دیر خوابش رفته بود. زود آماده رفتن به مغازه شد. بعد اینکه از تهران به اراک برگشت، چهره و ظاهرش را تغییر داد. به این نتیجه رسید که باید مثل زن چهل پنجاه سالهای رنجور و تنها رفتار کند تا نه کسی او را بشناسد و نه کسی مزاحمش شود. این بهترین چیزی بود که کشف کرد.
عینک ته استکانی تزیینی میزد، هرچند در همان سال بیچارگیاش، چند تا از موهای سرش سفید شده بود، اما خودش موهای جلوی سرش را سفید میکرد، مدام پیشانی و چشمانش را جمع میکرد و صورتش را پر چین و چروک نشان میداد، با غوز راه میرفت و همیشه با مانتو و چادر از خانه بیرون میزد. مرجان خودش را آنقدر پیر نشان میداد که آقای عنایتی هم که سرکوچه بقالی داشت او را «مادر» صدامی کرد. شاید هم واقعا پیر شده بود، ماجراهای زندگی او میتوانست هر کسی را پیر کند.
آن روز مغازه را یک ساعت زودتر تعطیل کرد. سی چهل دقیقهای طول کشید تا خودش را با اتوبوسهای واحد از رودکی به میدان باغ ملی اراک رساند. در دستشویی عمومی سرخیابان محسنی خودش را آرایش و گریم کرد. اینکه خودش را در ده دقیقه کاملا جوان کند، بارها تمرین کرده بود.
چادر و عینکش را برمیداشت. با مهارت آرایش و گریم میکرد. سر و سینه را جلو میداد و از زن چهل پنجاه ساله همیشگی، زن تو چشم برویی سی یا سی و پنج ساله میساخت. آن روز مرجان وقتی از اتاقک توالت بیرون آمد، آدم جدیدی شده بود. عینک دودیاش را به چشم زد و پا به خیابان گذاشت...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ماده 82 |
نویسنده | رمضان یاحقی |
ناشر چاپی | انتشارات گفت |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 301 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-98056-4-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |