معرفی و دانلود کتاب سناریوی قتل
برای دانلود قانونی کتاب سناریوی قتل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سناریوی قتل
تابهحال به این فکر کردهاید که روزی تبدیل به یک قاتل شوید؟ اگر این اتفاق بیفتد حتما برنامهی مشخصی برای قتلهای سریالی خواهید داشت. شاید این ماجرا مسخره به نظر برسد، اما در کتاب سناریوی قتل نوشتهی آناهیتا مستاجران شما میتوانید این وضعیت را تجربه کنید. این کتاب در زمرهی ادبیات جنایی و طنز قرار دارد.
دربارهی کتاب سناریوی قتل
داستانهای قتل و ماجراهای معمایی مخاطبین بسیاری دارد و شخصیتهای جذابی در این داستانها وجود دارند که ابعاد پنهانی از ویژگیهای انسانی را نمایان میسازند. شنیدن وقایع قتلهای مختلفی که اتفاق میافتند، برای هر شهروندی شگفتآور است. از جملهی این وقایع همان داستانهایی هستند که در صفحهی حوادث روزنامه دیده میشوند و تنوع بسیاری دارند. برخی از این داستانها بهصورت ناداستان و در قالب گزارشهای واقعی تالیف میشوند و برخی دیگر به دست داستاننویسان به کتابهای معمایی و جنایی تبدیل میشوند. کتاب سناریوی قتل نوشتهی آناهیتا مستاجران یکی از این روایتها را به زبان طنز به رشتهی تحریر درآورده است.
نویسندگان در نگارش داستانهای جنایی به ویژگیهای رفتاری شخصیتها توجه خاصی دارند. غالبا در کتابهای جنایی شخصیتی محوری وجود دارد که تمامی وقایع را پیش میبرد. اتفاقاتی که این شخصیت به وجود میآورد، با تعقیب و گریز همراه است و خواننده با مطالعهی این موقعیتها تجربهای متفاوت از دنبال کردنِ داستانی هیجانانگیز به دست میآورد. کتاب سناریوی قتل نوشتهی آناهیتا مستاجران شخصیت متفاوتی را به مخاطب معرفی میکند که برخلاف شخصیتهای شناختهشدهی کتابهای جنایی، هیچ نشانی از یک قاتل و یا کلاهبردار ندارد. البته این شخصیت در ادامهی داستان وارد دنیای قتل و خونریزی شده و ناخواسته تبدیل به انسانی دیگر میشود.
داستان کتاب سناریوی قتل دربارهی فیلمسازی است که به دنبال ایدهای ناب برای طراحی سناریوی جدیدش میگردد. او با کتابی آشنا میشود که داستان قتلی را روایت میکند. فیلمساز جوان با خواندن این داستان، تصمیم میگیرد فلیمی دربارهی قتل بسازد. او با تصور اینکه از کتابی که خوانده اقتباسی شاهکار انجام خواهد داد، تلاش میکند تا تمامی وقایع کتاب را در فیلم خود بازسازی کند. فیلمساز برای اجرای ایدههای خود تلاش بسیاری کرده، اما به تدریج در ماجرای قتلی که میخواهد اقتباس کند غرق میشود.
در ادامهی داستان کتاب سناریوی قتل، فیلمساز جوان خود را در اعماق افکار و تصورات میبیند. او دلش میخواهد فیلمنامهی اقتباسی شگفتانگیزی بنویسد و بهترین فیلم معمایی را بسازد، اما ناخواسته به قاتلی خونخواه تبدیل میشود. این ماجرا با تبدیل رفتارهای فیلمساز و تغییر خلق و خوی او، موقعیتهای داستانی جذابی بهوجود میآورد. برخی از وقایع این کتاب به شکلی مرموز و وحشتناک روایت میشود و داستان شامل توصیفهایی است که مخاطب را با حال و هوایی مرموز و موقعیتهایی معمایی آشنا میسازد.
کتاب سناریوی قتل نوشتهی آناهیتا مستاجران با این پرسش آغاز میشود که آیا جهانهای موازی وجود دارند؟ نویسنده از این طریق قصد دارد مخاطب را برای ورود به جهان موازی در داستان آماده سازد. این کتاب از دو موقعیت داستانی بهره میبرد که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. داستان اول مربوط به زندگی فیلمساز جوان است و نشانی از رمز و راز در آن نیست، اما داستان دوم که محصول ذهن فیلمساز جوان است، مربوط به زندگی دیگری است که او قرار است تجربه کند و سرشار از معما و راز است. او به شخصیتی تبدیل میشود که کاملا متضاد با شخصیت یک هنرمند است. این تناقض مقدمهای است برای اینکه مخاطب بتواند پرسش مطرحشده در ابتدای کتاب را پاسخ دهد.
کتاب سناریوی قتل نوشتهی آناهیتا مستاجران توسط انتشارات محتوای الکترونیک صاد منتشر شده است.
کتاب سناریوی قتل برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای علاقهمندان به کتابهای جنایی و معمایی و همچنین خوانندگان رمانهای فارسی مناسب است.
در بخشی از کتاب سناریوی قتل میخوانیم
وقتی به خودم اومدم دیدم روی زمین کنار لپتاپ، خوابم برده. به ساعتم نگاه کردم اونم خوابش برده بود. نور خورشید افتاده بود توی خونه. حدس زدم طرفای بعدازظهره. به ساعت لپتاپ نگاه کردم دیدم بله ساعت یک بعدازظهره.
یهکمی ورزش و نرمش کردم و رفتم یه آبی به دستوروم زدم. بعدش مشغول بازکردن کارتنمارتنها شدم.
من یه زندگی مینیمالیستی دارم. خیلی چیزمیز نگه نمیدارم. واسههمین تا شب نشده چیدمان هم تموم شد. کمکم داشت اثر اون حلیم هم تموم میشد. به فکر خانم صبوحی افتادم. اونموقع دقیق نگاهش نکردم ببینم چندسالشه چه شکلیه... هرچند به من ربطی نداشت.
رفتم بیرون یهکمی چیزمیز بخرم. از ساختمون ما تا سر خیابون اصلی، حدود هفتهشت دقیقه راه بود. توی کوچه هم هیچ مغازهای نبود بهجز همون بنگاهه که ته کوچه بود، البته از برعکس. بااینحساب من همیشه واسه خرید، باید از سمت برعکس بنگاه برم تا برسم به خیابون نزدیکتر.
توی خیابون که رسیدم، بوی ساندویچ میاومد. ردّ بو رو گرفتم رسیدم به یه ساندویچی. اومدم برم داخل یه چیزی بخورم که یاد حرف مامانپری افتادم. ازاینکه سرنوشت نوشتههام به دشت بازیافت منتهی بشه ترسیدم. بیخیال ساندویچ شدم. با خودم گفتم:
«یه املتمُملت درست میکنم.»
اما سیبزمینیهای تازۀ سبزیفروشی، بهم چشمک زدن. تصمیم گرفتم یه کوکوسیبزمینی دبش درست کنم. چیزمیزای لازم رو خریدم و برگشتم خونه مشغول درستکردن کوکوی سیبزمینی شدم واسه شام.
من کلاً همهجور غذایی بلدم درست کنم، که اینیکیش بود. بعد از شام، داشتم یه سروسامونی به یخچالفریزر میدادم که سروصدای دعوای یه زن و مرد رفت رو اعصابم. آقاهه داد میزد و خانومه هم جیغ بنفش. صدا از نورگیر میاومد. از طبقات بالا بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سناریوی قتل |
نویسنده | آناهیتا مستاجران |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 306 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5336-38-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |