معرفی و دانلود کتاب ماجرا از این قرار بود
برای دانلود قانونی کتاب ماجرا از این قرار بود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ماجرا از این قرار بود
دماغ مسافر قرمز شده. صورتش همرنگ گچ دیوار است. با شلوار زرد و دستکش سبز، تفاوتی با دلقک سیرک ندارد و مردم را به خود جذب کرده است! کتاب ماجرا از این قرار بود، نوشتهی ساسان م. ک. عاصی ماجرای یک سفر کوتاه است. مسافری غیرعادی که موقع ناراحتی موهایش میریزد، دماغش بزرگ میشود و شهر غریبه را مثل کف دستش میشناسد. این داستان در سبک رئالیسم جادویی با مایههای طنز و نگاه انتقادی روایت شده است.
دربارهی کتاب ماجرا از این قرار بود
حقیقتش را بخواهید، شما در کتاب ماجرا از این قرار بود، مسافر هستید. باید بتوانید مدام از وضعیتی به وضعیت دیگر سفر کنید و روایتهای پیچ در پیچ، توصیهها، شفافسازیها و... را که در میان داستان از زبان نویسنده بازگو میشوند، درک کنید. شابد ابتدا با خود بگویید ساسان م. ک. عاصی بدون دلیل و منطق بحثهای فلسفی اجتماعی را در میان روایت خود مطرح کرده و یک داستان کوتاه را تا چندین صفحه به درازا کشانده، اما کمی که در داستان به جلو بروید متوجه میشوید فردی که سوار ماشین است و شما نیز با او همسفر هستید، آدمی عادی نیست و باید برای بهتر شناختن او دربارهی پدیدههای گوناگون که به زندگی او مرتبطاند نیز اطلاعاتی داشته باشید.
داستان ماجرا از این قرار است، از در جلویی فرودگاه آغاز میشود. هنگامی که مسافری عجیب و مرموز همراه با یک ساک دستی کوچک به شهر بزرگی که برایش آشنا بهنظر میرسد، قدم میگذارد. مسافر که طبق گفتهی نویسنده، نه پدرش نه مادرش و نه جد و آبادش سرمایهدار نیستند، به بنگاه معاملات املاک میرود و برای خود یک خانه میخرد! اما این خانه خیلی غمگین است و باعث میشود تا ویژگیهای غیرعادی مسافر، عیان و نمایان شود. مثلاً تصور میکنید واکنش این مسافر بعد از خواندن داستان پینوکیو چیست؟ میخندد؟ گریه میکند؟ خشمگین میشود؟ نه. دماغ او از فرط ناراحتی مثل دماغ پینوکیو بزرگ و دراز شده است! یا مثلاً زمانی که گربهی همسایه قناری کوچکی را خورد، یکدفعه تمام موهای سر مسافر بر زمین ریختند و بهمحض اینکه همسایه سگی را به خانهاش آورد، موهای او رشد کردند!
ساسان م. ک. عاصی تمام وقایع واقعاً غیرعادی داستان خود را بهگونهای طنزآمیز بازگو کرده و میکوشد تا به اجتماع و پدیدهها نگاه نقادانه نیز داشته باشد. کتاب ماجرا از این قرار بود به کوشش انتشارات ققنوس بهچاپ رسیده و کوشیده است تا با روشی خلاقانه و بهرهگیری از رئالیسم جادویی، تخیل، طنز و... ماجرای یک سفر کوتاه و مسافری اسرارآمیز را برای ما شرح دهد.
کتاب ماجرا از این قرار بود برای چه کسانی مناسب است؟
رمان ماجرا از این قرار بود، روند متفاوت را در پی گرفته. شاید بپرسید متفاوت از چه؟ که باید بگوییم متفاوت از هر سبک و شیوهی داستانی که تاکنون خواندهاید. توالی وقایع، رئالیسم و سورئال در این قصه به همآمیختهاند. این داستان از زبان فردی بازگو شده که اصلاً نمیدانیم کیست. او دربارهی مسافری مرموز سخن میگوید که او را نمیشناسیم و قرار هم نیست با او آشنا شویم! در این میان با معضلات اجتماعی نیز مواجه میشویم. سردرگمی جاری در داستان، موقعیتهای طنزآمیزی را خلق میکند که برای دوستداران داستانهای طنز و اجتماعی جالب است.
در بخشی از کتاب ماجرا از این قرار بود میخوانیم
در حالى که چشمهایم گرد شده بودند، چون مىدانستم حق با من است خیلى حق به جانب گفتم: «ببین! اول این که مگه تو بز یا گاوى که این قدر به خاطر این قضیه حرص مىخورى؟ دوم هم این که این بحث، بحث مزخرفیه و من نمىدونم تو چرا این قدر درگیر قیمتایى، و در ضمن، مطمئن باش هیچ کدوم از خوانندهها حاضر نیستن بشینن و این بحثو تا آخر بخونن، چون به نظر همهشون طبیعى مىآد که گل از غذا گرونتر باشه، براى این که احتمالاً هیچ کدومشون گل نمىخورن.
از طرفى، تو این دوره و زمونه مردم خوش ندارن کسى باهاشون راجع به گل و این چیزا صحبت کنه؛ البته نمىدونم براى چى این حرفو مىزنم، اما فکر کنم حداقل دهن تو رو ببنده! اگه هم به خاطر گرون بودن گل ناراحت شدى و دماغت آب رفته باید بگم واقعا کار احمقانهاى کردى، چون مىتونستى به جاش برى از تو پارک گل بردارى.»
مسافر با حالتى که اگر قرار بود واقعا شبیه چیزى باشد شبیه کمى عصبانیت بود شانههایش را بالا انداخت و سرش را مثل پاندول ساعت تکان داد و گفت: «نه! همه قضیه این نیست. مسئله وحشتناک اینه که هیچ کدوم از گلاى شهر شما بو نمىدن.»
خیلى دلم مىخواست چیزى در توجیه این مسئله به مسافر بگویم، اما آن موقع هم مثل الآن که یادم نمىآید چرا مسافر از بو ندادن گلها آن قدر ناراحت شده بود، هیچ چیزى به ذهنم نرسید تا در باره اظهار نظر مسخرهاش بگویم. به هر حال، به نظر من این که گلهاى شهر ما بو نمىدادند هیچ مسئله مهمى نبود، به این دلیل ساده که گل پا نیست! تا آن جا هم که من به خاطر مىآوردم سالها پیش از آن «انجمن فراجهانى گل» اعلام کرده بود که گلها دیگر بو نمىدهند و خیال همه را راحت کرده بود. راستش را بخواهید حتى آن وقت هم من اصلاً درک نکردم این که گلها دیگر بو نمىدهند چه نیازى به اعلام عمومى دارد. باز اگر دهان را گفته بودند مىشد یکجورهایى خوشحال شد!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ماجرا از این قرار بود |
نویسنده | ساسان م. ک. عاصی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 136 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-797-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز ایرانی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |