معرفی و دانلود کتاب قایق شب رو به طنجه
برای دانلود قانونی کتاب قایق شب رو به طنجه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قایق شب رو به طنجه
کوین بری در رمان قایق شب رو به طنجه، داستان دو مجرم کمتجربهی ایرلندی را روایت میکند که فکر میکنند شخصیتهایی از فیلمهای گانگستری هستند و در بندر الخسیراس منتظرند تا ردّ دختری را که در راه رفت یا برگشت از طنجه است، بزنند! آنها، ماریس هرن و چارلی ردموند از کرک هستند. چهار سال از زمان ناپدید شدن دختر ماریس، دیلیِ بیستوسه ساله، میگذرد و حالا بندر الخسیراس همان جاییست که احتمال میدهند دیلی را پیدا کنند، یا حداقل اطلاعاتی را در مورد او به دست آورند. کتاب پیش رو جوایز ارزندهی زیادی را به خود اختصاص داده که جایزهی من بوکر و جایزهی کتاب سال ایرلند از آن جمله است.
دربارهی کتاب قایق شبرو به طنجه
با مطالعهی شاهکار ارزشمند کوین بری (Kevin Barry) ممکن است در ابتدا احساس کنید نمایشنامهای تکپرده را میخوانید؛ صحنهی ثابتی که تغییر نمیکند، دو شخصیت اصلی، دیالوگهای ماریس و چارلی به زبان بومی ایرلندی، تسلط حداقلی آنها به زبان اسپانیایی و سبک رفتاری معمولی گانگستریشان؛ اما با جلو رفتن خط داستان، به زیبایی و ارزش واقعی داستانی که روایت میشود، پی خواهید برد. کتاب قایق شبرو به طنجه (Night Boat to Tangier) روایتی از ربع قرن پیش و دو قارهی مختلف دارد، تلفیقی از تاریخ مشترک، تراژدی، موفقیت، شکست و خشونت. داستان پیش میرود و نویسنده شخصیتی بهنام بن را معرفی میکند، بنی که اهل جنوب غربی انگلستان است و در ابتدا به نظر میرسد که واقعاً چیزی نمیداند و بیش از یک رهگذر بدبخت نیست. اما در حالی که ماریس و چارلی برای کسب اطلاعات، به آرامی و سپس با اصرار بیشتر، با بنی درگیر میشوند، رازهای بیشتری فاش می شود.
دنیای چارلی و ماریس از هم پاشیده و آنقدر ناامید هستند که شاید خواننده نیز در همان صفحات ابتدایی رمان، در این ناامیدی مطلق با آنها همراه شود و تصوری از پیدا شدن دیلی نداشته باشد اما آیا واقعاً چنین است؟ آیا نمیتوان این دنیای ازهمپاشیده را جمع کرد و اعضای خانوادهای از هم گسیخته را دوباره به یکدیگر پیوند داد؟ چارلی و ماریس زندگی درهم شکستهای مملو از خیانت، بدبختی، شهوت، پارانویا، دعوا و خشم ناشی از مصرف مواد مخدر و خشونت داشتهاند اما با وجود پای لنگ چارلی و چشم آسیبدیدهی موریس، این دو هنوز هم شوخطبعی خود را حفظ کردهاند و با دیالوگهای طنز خود خنده بر لب خواننده میآورند. کوین بری یک شاهکار تراژیک، اثری سرشار از زیبایی غمانگیز، شوخطبعی و درخشش غنایی خلق کرده است.
کتاب قایق شبرو به طنجه رمانیست که بیشک از خواندنش لذت خواهید برد، بهخاطر زبانش، عمقش و شخصیتپردازی بیبدیل و بسیار قویاش. شاید تنها نکتهی منفی دربارهی اثر کوین بری این باشد که زود تمام میشود و حتی همین هم بهنوعی یک نکتهی مثبت است و فقط بستگی دارد از کدام جنبه به آن نگاه کنید. رمانی که زود تمام میشود، کلافهتان نمیکند و از طرف دیگر، داستان آنقدر جذاب و گیراست که نمیتوانید آن را زمین بگذارید. این کتاب در عین سادگی، به موضوعات عمیقی از زندگی، همچون هویت، عشقی که زخمهای ماندگاری بر جا گذاشته، مردانگی، بهای جنایت و خشونت، فقدان، غم و حس پدر بودن میپردازد.
نشر خوب کتاب قایق شبرو به طنجه را با ترجمهی ندا بهرامینژاد منتشر کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
جوایز و افتخارات کتاب قایق شبرو به طنجه
- نامزد جایزهی بوکر در سال 2019
- بهترین رمان سال ایرلند
- پرفروشترین کتاب Irish Times
- کتاب سال نیویورک تایمز
- کتاب سال پاریس ریویو
- و عناوین دیگر...
نکوداشتهای کتاب قایق شبرو به طنجه
- این رمان نوشتهی کوین بری است، بنابراین درخشش آن مورد انتظار بود. یک شگفتی درخشان. (Roddy Doyle)
- عملاً کتاب قایق شبرو به طنجه را بلعیدم. من حقیقتاً آن را دوست داشتم، رمانی غرق در آسیبهای عاشقانه. (Max Porter)
- کوین بری سوار بر امواج با قایق شبرو به طنجه میرود... یادآور در انتظار گودو! (تایمز)
- کتاب قایق شبرو به طنجه یک دوستی مردانه را با درخششی بیبدیل به تصویر میکشد... فراز و وفرودهای دو دوست، با ریتم ایرلندی سرکوبناپذیر، شما را به یاد دیدی و گوگوی بکت ، در کتاب در انتظار گودو میاندازد! بهطرز شگفتانگیزی خوب بود! (ایندیپندنت)
- دو قاچاقچی ایرلندی سالخورده مواد مخدر در یک لنگرگاه اسپانیایی نشستهاند و جوکهای پوچ و شوخیهای شبه فلسفی را از زبان آنها میشنوید. (نیویورکر)
- در این آخرین رمان، نویسنده ایرلندی تقریباً ژانر جدیدی را ابداع کرده است، ترکیبی جذاب از شعر، نثر و درام ... نفسبُر! قایق شبرو به طنجه از انرژی عالی بومی در لهجهی ایرلندیِ زبان انگلیسی استفاده میکند که بهترین نوشتار ایرلندی حال حاضر را به تصویر میکشد. (Iآیریش تایمز)
- بری با شور و نشاط واقعی مینویسد. (ساندی تایمز)
- کتابی که به زیبایی نوشته شده! (گاردین)
کتاب قایق شبرو به طنجه برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای عاشقانه و طنز علاقه دارید یا اگر دنبال کتابی هستید که داستانی جذاب داشته باشد و بتوانید یکنفس آن را بخوانید، کتاب پیش رو برای شماست!
در بخشی از کتاب قایق شب رو به طنجه میخوانیم
توی کافه سنترال، در میدان کُنستیتوسیون، قهوهی تلخ مینوشید و انتظار میکشید. دوروبرش همهمهی بیوقفهی گفتوگوی آندلسیهای پیری به گوش میرسید که دستمالهایشان را مچاله میکردند و روی کاشیهای کفِ کافه میانداختند. پیرمردها با پوستی گندمگون، صورتشان را درهم میکشیدند و تف میانداختند. هوا از دود سیگارهایی که آهسته بالا میخزید غبارآلود بود. پیرزنها، در آفتاب زمستانی، پالتوهای خزی پوشیده بودند که تا مچ پاهایشان میرسید. ابروهای کمانی خندهداری که با مداد برای خودشان کشیده بود، حالت چهرهشان را متعجب نشان میداد. دستگاههای قهوهساز هم میخندیدند و تف میانداختند. مشتریها قهوهی تلخ، کُنلِچه، کورتادو و شکلات داغ مینوشیدند و بامیههای پیچپیچی دراز و شکری میخوردند. کمی بعد، مردِ بیرمنگامیِ چاق و پکری از راه رسید. وقتی روبهروی ماریس هرن مینشست، قیافهی کسی را داشت که در محذور اخلاقی گیر کرده است. بهزحمت لایههای شُلووِل هیکل گوشتالو و درشتش را روی صندلی نشاند.
گفت: خیلی بیکلهای بچه. اگه یهجو عقل داشتی، همین الان پا میشدی میزدی بهچاک و پشت سرت رو هم نگاه نمیکردی. ماریس، یه لحظه هم پشت سرت رو نگاه نمیکردی.
مرد، شکلات و بامیه سفارش داد. از نگرانی، تندتند، گازهای کوچکی به بامیهها میزد و آنها را میخورد. صدایش را پایین آورد؛ انگار ممکن بود زاغسیاهشان را چوب بزنند. از دفترچهی پیشخدمت، تکهای کاغذ کند و خودکارش را هم قرض گرفت. آرامآرام مشخصات و شماهی یک حساب بانکی را مینوشت و درهمانحال، زیر لب چیزی را زمزمه میکرد، انگار دعا میخواند. گفت: راه دیگهای نیست، اول نصف پول رو میدی، بعد میتونی کریما رو ببینی.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
فصل اول: دخترها و سگها
فصل دوم: خالکوبیِ عجیب
فصل سوم: ساحلِ بَربَر
فصل چهارم: عشاق دمِ دروازههای شمالی
فصل پنجم: کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من
فصل ششم: افسون
فصل هفتم: مصیبتهایشان
فصل هشتم: باشگاهِ شبزندهداریِ جوداس ایسکَریِت
فصل نهم: اسرارآمیزِ مادرزاد
فصل دهم: زخمِ نمادین
فصل یازدهم: آخرین شب آشنایی ما
فصل دوازدهم: شبِ نمایشِ فیلم در دیوانهخانه
فصل سیزدهم: سینتیا و دیلی: ماجرای سَربهمُهر
فصل چهاردهم: شبی بارانی در آلخسیراس
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قایق شب رو به طنجه |
نویسنده | کوین بری |
مترجم | ندا بهرامی نژاد |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 200 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7543-51-3 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات مدرن |