معرفی و دانلود کتاب فلسفه در خیابان: چالشهای فلسفی زندگی روزمره
برای دانلود قانونی کتاب فلسفه در خیابان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فلسفه در خیابان: چالشهای فلسفی زندگی روزمره
ادواردو اینفانته دغدغههای زندگی روزمره را با فلسفهی اندیشمندان بزرگ گره زده و کتاب فلسفه در خیابان را نگاشته است. وقتی این کتاب را میخوانید، فکر میکنید روبهروی فیلسوفانی چون کانت، هابز، هگل، روسو، ماکیاولی و کامو نشستهاید و از آنها سؤالاتی میپرسید که ذهن شما را درگیر کردهاند. سؤالاتی از این قبیل: آیا دزدی کردن بد است؟ آیا دعا کردن فایدهای دارد؟ و...
دربارهی کتاب فلسفه در خیابان
آیا تابهحال به این فکر کردهاید که اگر سقراط، افلاطون، نیچه، هایدگر و بسیاری از فیلسوفان دیگر در عصر ما زندگی میکردند، چه واکنشی از خودشان نشان میدادند؟ مثلاً فرض کنید که مارکوس اورلیوس، امپراتور مقتدر روم، شکست عشقی میخورد یا بدتر از آن، زنش را بر اثر سرطان از دست میداد. این فیلسوف رواقی برای تسلی خاطرش چه میکرد؟ یا مثلاً فکر میکنید رنه دکارت برای پیدا کردن جواب سؤالهایش به گوگل و ویکیپدیا مراجعه میکرد. اگر شوپنهاور در رشتهی فلسفه قبول نمیشد، باز هم تلاش میکرد یا به این نتیجه میرسید که زندگی هیچ ارزشی ندارد و خودش را میکشت؟ فکر کردن به چنین سؤالاتی علاوه بر اینکه سرگرمکننده است، میتواند ما را در حل مشکلات روزمرهمان یاری دهد. ادواردو اینفانته (Eduardo Infante) که در فضای مجازی و به خصوص توئیتر فعال است، به چنین سؤالاتی اندیشیده و جواب آنها را در کتاب فلسفه در خیابان (Filosofía en la calle) آورده است.
زمانی در آتن باستان اندیشمندان یونانی در میدان عمومی آگورا دور هم جمع میشدند و راجع به موضوعات مهم دنیا بحث میکردند. این روزها شاید ما هم در فضای مجازی با هم گفتوگو کنیم و دربارهی مباحث مختلف حرف بزنیم؛ اما اغلب اوقات بحثمان به نتیجهای نمیرسد. ادواردو اینفانته که فارغالتحصیل و مدرس رشتهی فلسفه است، با خودش فکر کرد که چرا مردم دیگر مباحثه را جدی نمیگیرند؟ چرا دیگر شاهد بحثهایی نیستیم که از دل آنها نتیجهای مثبت بیرون بیاید؟ اینفانته با خود فکر کرد که چرا مردم عادی دیگر فلسفه را دوست ندارند و فارغالتحصیلان رشتهی فلسفه هیچ تلاشی برای این موضوع نمیکنند؟ او به این نتیجه رسید که باید فلسفه را به زندگی روزمره آورد و مردم را با آن آشتی داد. و اینچنین بود که کتاب فلسفه در خیابان را به نگارش درآورد.
همانطور که اشاره شد، ادواردو اینفانته در شبکهی اجتماعی توئیتر فعال است و عقیده دارد آنجا همان میدان آگورای جهان معاصر به حساب میآید. او بعد از ارتباط با دانشآموزان و دنبالکنندگان توئیترش، سؤالاتی راجع به عشق، مرگ، رابطهی جنسی، دین، سیاست، مواد مخدر، دروغ و... جمعآوری کرد و با توجه به نظرات فیلسوفان، کوشید به این پرسشها پاسخ دهد. بعضی از این فیلسوفان نظراتی کاملاً متفاوت با یکدیگر دارند و نتیجهگیری، به خود خواننده واگذار میشود. برای مثال در همان فصل اول موضوعی مهم بررسی میشود: آیا دروغ گفتن مجاز است یا نه؟ شاید از همان اول جوابتان به چنین سؤالی کاملاً واضح باشد؛ اما بهتر است نظرات فیلسوفانی چون کانت، سقراط، جرمی بنتام و... را بخوانید و سپس نظر نهایی خود را اعلام کنید.
ساختار هر فصل کتاب فلسفه در خیابان مشخص است. اول از همه مشکلی مطرح میشود که باید دربارهاش فکر کنید، سپس نظرات فیلسوفان دیگر را بخوانید، بعد آنها را با داستان فیلمها یا سریالهای تلویزیونی مشهور مطابقت دهید و به نتیجهگیری مطلوبتان برسید. اگر هم به نتیجه رسیدید، به صفحهی توئیتر ادواردو اینفانته بروید و نظر خودتان را اعلام کنید. اینگونه میتوانید وارد میدان آگورای مدرن شوید و از یک گفتوگوی صمیمانه لذت ببرید.
مجدالدین م. ارسنجانی کتاب فلسفه در خیابان را با همکاری نشر لگا، از زبان اسپانیایی به فارسی برگردانده است.
دربارهی مجموعهی معنای زندگی
نشر لگا با هدف پاسخ به برخی سوالات بنیادی زندگی مجموعه کتابی را از نویسندگان مختلف، با نام مجموعهی معنای زندگی تدارک دیده است. این سری کتابها به مباحثی همچون شادی، معنای هستی انسان و جهان پیرامون میپردازد. هدف گردآوری این کتب آگاهیبخشی به مخاطب و رهنمون ساختن او به سمت زندگی بامعناتر و شادتر است. از دیگر جلدهای این مجموعه میتوان به این عناوین اشاره کرد: «فلسفهی گربهای: گربهها و معنای زندگی»، «درمانهای اگزیستانسیال» و «فلسفهی شادی».
کتاب فلسفه در خیابان برای چه کسانی مناسب است؟
ادواردو اینفانته کتاب فلسفه در خیابان را برای کسانی میداند که آرزو دارند به زندگی فکر کنند و بر اساس اندیشههایشان، زندگیشان را شکل دهند.
در بخشی از کتاب فلسفه در خیابان: چالشهای فلسفی زندگی روزمره میخوانیم
امروز، روزِ بخت تو نیست: ساعت هشتوربع است و صبح را با امتحان فلسفه شروع میکنی. وقت نداشتهای که تمام مطالب را حاضر کنی (زندگیِ هیجانانگیز اجتماعیات، هر روز فداکاری بیشتری از تو میطلبد) و دعا میکنی که معلم از تو دربارهی مابعدالطبیعهی ارسطو نپرسد. معلم مثل یک سامورایی که گردن دشمنانش را میزند شروع به پخشکردنِ برگههای امتحانی میکند. وقتی به تو میرسد، یک برگه را پشتورو به تو تحویل میدهد. حالا میگوید برگهها را برگردانید. با دستهای عرقکرده این کار را میکنی و، بوم! همانی که نباید: مابعدالطبیعهی ارسطو در نظرت مثل گیوتینی تازه تیزشده به نظر میآید. به بینهایت خیره میشوی، بعد از مدتی، میبینی که چطور استادت مینشیند و شروع به خواندن روزنامه میکند. بالارفتنِ دمای سیستم گرمایشی و جامهای شرابی که شب قبل خورده است، باعث میشوند که معلمت چند دقیقهی دیگر به خوابی آرام برود. حالا که معلمت در آغوش مورفئوس است، فرصتی منحصربهفرد داری که با خیال راحت تقلب کنی. آیا اگر نکنی خنگی؟
بحث سر این نیست که آیا میتوانی این کار را بکنی یا نه: با هم موافقیم که با توجه به اوضاعواحوال معلمت، برای گولزدن او نیازی به نابغهبودن نیست. مسئلهای که مطرح میشود این است که آیا باید این کار را کرد یا نه. ممکن است تعجب کنی که همین بحث در بین فیلسوفانِ قرن پنجم پیش از میلاد در شهر آتن بسیار رایج بود. البته دلیلش آن نبود که دانشآموزان یونانی از دانشآموزان ما بیشتر تقلب میکردند، بلکه این بود که در مردمسالاریِ آتنی دو مفهوم کاملاً متفاوت و مخالف از عدالت (درستکاری) وجود داشت. در یک سو سقراط (۳۹۹ - ۴۷۰ پ.م) بود، فیلسوفی که زندگیاش را وقف آموزشدادن به جوانان کرده بود تا درستکار (عادل) باشند؛ آنقدر برایش مهم بود که شاگردانش شهروندانی درستکار باشند که به آنها میآموخت ترجیح بر آن است که از بیعدالتی رنج ببرند تا اینکه خود مرتکب آن شوند...
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
راهنمای خواندن این کتاب
پیشگفتار: دختری که از پنجره از غار گریخت
آیا باید همهچیز را به شریک زندگیات بگویی؟
آیا همیشه باید از اولیایِ امور پیروی کرد؟
آیا اهمیتی دارد که شریک زندگیات در تلفن همراهت فضولی کند؟
چرا قلدری وجود دارد؟
آیا اگر بتوانی در امتحانی تقلب کنی و نکنی، خنگ هستی؟
آیا خودکشی میتواند چارهی بعضی از مشکلات تو باشد؟
آیا دعاکردن فایدهای هم دارد؟
آیا موادمخدر بد هستند؟
کدام بهتر است: نامتعارف بودن یا عادی بودن؟
آیا میتوانی از کس دیگری بخواهی بهجایِ تو انتخاب کند؟
آیا فکر کردهای چه خواهی کرد اگر در رشتهای که میخواهی قبول نشوی؟
چرا در کتابهای درسیات چیزی از زنان مهاجر نوشته نشده
چگونه شکستی عاطفی را پشت سر بگذاریم؟
چطور با مرگ عزیزی مواجه شویم؟
چرا از مرگ میترسیم؟
برای شاد بودن چقدر احتیاج به خرید کردن داری؟
چرا بعضی از مردم شاد نیستند؟ آیا ممکن است تو هم یکی از آنها بشوی؟
آیا میشود به ویکیپدیا اعتماد کرد؟
آیا در انتخابات بعدی رأی خواهیداد؟
آیا مردها باید فمینیست باشند؟
از کجا بفهمی عاشق شدهای یا نه؟
آیا دزدی کردن بد است؟
آیا گفتنِ «من هم همین طور» با گفتنِ «دوستت دارم» یکی است؟
آیا اگر ناخواسته آبستن بشوی، سقط جنین خواهی کرد؟
آیا مراسم اهدای جوایز مسابقهی عملیات پیروزی هنر است؟
آیا منصفانه است که همکلاسی مبتلا به سندرم آسپرگر مهلت بیشتری برای امتحاندادن داشته باشد؟
آیا باید گیاهخوار شوی؟
آیا در مغز فرزندت کنترل والدین خواهی گذاشت؟
هنرِ همیشه بر حق بودن
پیگفتار: زندگیِ بیرون غار
پیشنهادی برای یک سینهکلوب
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فلسفه در خیابان: چالشهای فلسفی زندگی روزمره |
نویسنده | ادواردو اینفانته |
مترجم | مجدالدین م. ارسنجانی |
ناشر چاپی | نشر لگا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 286 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7668-06-3 |
موضوع کتاب | کتابهای فلسفه |