معرفی و دانلود کتاب فصل مهاجرت مردهها
برای دانلود قانونی کتاب فصل مهاجرت مردهها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فصل مهاجرت مردهها
کتاب فصل مهاجرت مردهها رمانی خواندنی به قلم حسین قسامی است که زندگی خواهر و برادری از قشر حاشیهنشین را به تصویر میکشد؛ داستان دختر معلولی با یک دست که با مرگ روبهرو میشود و مردی که راه گذران زندگیاش از مسیر پرورش سگهای وحشی و شرطبندی میگذرد.
دربارهی کتاب فصل مهاجرت مردهها
حسین قسامی با اولین جملاتش در کتاب فصل مهاجرت مردهها، خواننده را با فضایی تاریک و مشمئزکننده مواجه میکند؛ هیاهوی سگها در شب، مزدای سفیدی که کنار لاشهی یک شورلت میایستد و صدای خشدار صابرسگی که بینیاش با بوی فضولات سگ پر میشود. فضاسازیای که از همان ابتدا به مخاطب اعلام میکند با فضاها و ماجراهایی روبهرو خواهد شد که چندان دلنشین و خوشایند نخواهند بود اما قلم نویسنده، باعث میشود مخاطب تصمیم بگیرد در این فضای هولناک قدم بردارد و ماجرا را تا انتها پی بگیرد.
داستان رمان فصل مهاجرت مردهها، داستان زندگی لیلاست؛ دختری که از ناحیهی دست دچار معلولیت است و با برادرش صابر، معروف به صابرسگی زندگی میکند. نویسنده، داستان را با شرح زمان حال آغاز میکند اما در لحظات مختلفی به فکر صابر نقب میزند و از این طریق شرحی از گذشته و رنجهایی را که این خواهر و برادر پشت سر گذاشتهاند، به میان میکشد تا به این شکل چگونگی رسیدن به وضعیت کنونی را برای مخاطب روشن کند.
قسامی در اولین فصل داستان صحنهای را تصویر میکند که صابر یکی از سگها را برمیدارد تا برای مبارزه و شرطبندی آماده کند. در این بین، خاطرات مرگ مادر و گردنبار شدنش برای نگهداری خواهر معلولش را نیز مرور میکند و مرگ حسن ارمنی صاحب گاراژ را به یاد میآورد که بیاعتنایی وراث باعث شد گاراژ به دست صابر بیفتد. پس از آن پا به میدان مبارزه میگذارد و یاد عباسطوطی، پیرمردی که پایش را به دنیای مبارزهی سگها و شرطبندیها باز کرد، برایش زنده میشود.
حسین قسامی در کتاب فصل مهاجرت مردهها با رفت و برگشتهای زمانی متعدد و زبان خاص خود به روایت دستوپنجه نرم کردن لیلا با مرگ میپردازد. زبانی که به شیوهای منحصربهفرد فضاسازی و دیالوگها را شکل میدهد و فقر، حاشیهنشینی و مصائب آن را به تصویر میکشد. از اینرو این رمان را میتوان نمونهای تازه دانست که خود را از داستانهای محصور در فضاهای آپارتمانی و یا داستانهای بیزمان و مکان جدا میکند. رمانی پرکشش و پر از جزئیات که در زیرلایههای آن میتوان مفاهیم و معانی مختلفی را جستوجو کرد.
گفتنیست که این اثر خواندنی و تأملبرانگیز را انتشارات ققنوس در دسترس خوانندگان علاقهمند قرار داده است.
کتاب فصل مهاجرت مردهها برای چه کسانی مناسب است؟
اگر برای خواندن یک رمان اجتماعی ایرانی متفاوت با فضاهایی واقعگرایانه آمادهاید تا در حین خواندن داستان، فرصتی برای تأمل در باب زندگی و حقایق نهفته در آن پیدا کنید، پس این رمان برای شماست.
در بخشی از کتاب فصل مهاجرت مردهها میخوانیم
تندباد پیچیده بود به پر و پاى دودکش و کلاهخودش را انداخته بود پایین.
صداى شترق برخورد فلز با سقف ماشین صابر را پراند. هفت تا سگ با هم زیر گوشش پارس مىکردند. خواب و بیدار، درِ ماشین را باز کرد و پرید بیرون. پسرکى دواندوان آمد به طرفش و گفت: «حالتون خوبه؟» طول کشید تا منگىاش بپرد و بگوید: «خوبم.» پسرک کله دودکش را برداشت و عذر خواست. صابر نفس عمیق کشید و چشم انداخت دور و بر. همین که فهم کرد کیست و کجاست دوباره سر کرد توى ماشین. درِ سمت شاگرد باز بود. جیبها را گشت و بىاختیار هوار کشید: «لیلا.» صداش در باد گم شد.
هراسان از مقابل پسرک گذشت و رفت سمت غذاخورى. مسافرهاى اسکانیاى آبىسفیدى که تازه رسیده بود میزها را قُرق کرده بودند. دود سیگار توى سالن مىچرخید و با بوى چرب کباب در هم مىآمیخت. رو به پیرمرد سبیلویى که پشت پیشخان نشسته بود داد زد: «عمو، یه دختربچه معلول ندیدى؟» پیرمرد سبیلو سر بلند کرده نکرده گفت: «نه.» صابر از لاى میزها رد شد و ایستاد مقابل پیرمرد. «خوب فکر کن. تا یه ساعت پیش همینجا بود. نگاه، تو اون مزدا سفیده نشسته بودیم. من یه چرت خوابیدم. بیدار که شدم...» پیرمرد حرفش را بُرید: «چیزى یادم نمىآد...» بدگمان پشت و پسله پیشخان را نگاه کرد و بعد سر کشید تو دریچهاى که آن طرفش سه چهار تا زن در روپوشهاى سفیدِ چرک غوطهور در بخار دیگهاى برنج مشغول آشپزى بودند. زنها بىتوجه به او دمپایىهاى قرمز پلاستیکى را مىکشیدند زمین و از اینور به آنور مىرفتند. سر چرخاند رو به سالن. میزها رومیزى پارچهاى داشت و دنباله پارچه آمده بود روى موزاییکهاى کف. مىشد کسى زیر میزها برود و از چشم مخفى شود. بىخیالِ غرغر مسافرها دور میزها تاب خورد و زیرشان سر کشید.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فصل مهاجرت مردهها |
نویسنده | حسین قسامی |
ناشر چاپی | انتشارات هیلا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 176 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6662-47-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |