معرفی و دانلود کتاب فردا مسافرم
برای دانلود قانونی کتاب فردا مسافرم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فردا مسافرم
کتاب فردا مسافرم نوشتهی مریم راهی، رمانی تاریخی است که به ماجرایی عاشقانه در بستر واقعهی عاشورا و روزهای پسازآن میپردازد. نجوی، دختر جوانی است که پدرش برای کمک به سپاه امام حسین رفته. او پس از واقعهی عاشورا بازمیگردد و برای دخترش آنچه دیده را بازگو میکند. نجوی با شنیدن این خبر به دیدار کاروان اسرا میرود تا همراهیشان نماید و با آنها صحبت کند.
دربارهی کتاب فردا مسافرم
نجوی دختر جوانی است که به همراه پدر و مادرش در کوفه زندگی میکند. پدر او که سالها پیش سفیر امام علی بوده، حالا به جرگهی یاران امام حسین پیوسته و تصمیم دارد همراه با او به جنگ برود. سعید، نامزد نجوی اما در همراهی با امام حسین مردد است. نجوی او را تهدید میکند که اگر زیر دعوتنامهی امام را امضا نکند، به همسری او درنخواهد آمد. او با ترس امضا میکند ولی به جنگ نمیرود. نجوی و مادرش مطمئن هستند که پدر از این سفر هرگز بازنمیگردد ولی چند روز بعد او با تنی بیمار به خانه میآید. مرد حیرتزده از اتفاقات هولناکی در عاشورا دیده و آنچه به سر اهلبیت آمده میگوید. با شنیدن این سخنان، نجوی سوار بر اسب میشود و بهسوی کاروان اسرا میرود. کاروانی که به کوفه آمدهاند. او میخواهد همراهیشان کند و با آنها حرف بزند...
رمان فردا مسافرم نوشتهی مریم راهی، اثری مذهبی و تاریخی است که میکوشد از زاویهای دیگر به واقعهی کربلا و عاشورا بپردازد. شخصیت اصلی این قصه دختر جوانی است که شیفتهی اهلبیت است. او چنان مسحور این خاندان است که پس از شنیدن خبر ورود اسرای کربلا، سراسیمه به دیدارشان میرود تا بلکه بتواند به آنها کمک کند. همین بهانهای میشود تا او بار دیگر زندگی اهلبیت، اسرای کربلا و بزرگان دین اسلام را برای خود مرور و یادآوری کند.
مریم راهی در داستان فردا مسافرم، قصهای عاشقانه را روایت میکند. اما عشق او نه یگانه، بلکه چندلایه و چندگانه است؛ در وهلهی اول ما با عشق نجوی به سعید مواجهیم که میتوان آن را زمینی و انسانی دانست. اما این عشق زیر سایهی عشقی الهی قرار میگیرد، تا جایی که نجوی نامزدش را تهدید میکند که اگر به امام حسین محبت نداشته باشد، ازدواجشان را به هم میزند. در اینجا ما با علاقهای عمیقتر و بزرگتر روبرو میشویم که معطوف به اهلبیت است. و البته محبت بزرگتر و ابدیتر، مربوط به خود این خاندان است که نسبت به یکدیگر عشق میورزیدند. راهی داستانش را بهصورت فلاشبک روایت میکند و دائم در زمان حرکت میکند تا به جنبههای مختلف این حادثهی بزرگ بپردازد. این شیوهی روایی به او این فرصت را داده تا بین این قصههای عاشقانه حرکت کند و آنها را نشان دهد.
یکی از ویژگیهای مهم داستان فردا مسافرم، تأکید بر روی نقش زنان در کربلا و دیگر وقایع صدر اسلام است. مریم راهی در اینجا به زندگی چند زن میپردازد که در این واقعه نقش محوری داشتند، اما در روایتهای تاریخی تا حدی مهجور ماندهاند و نامشان زیر سایهی مردان گم شده. از این نظر میتوان گفت رمان او منحصربهفرد و یگانه است. راهی از تکنیکهای زبانی نیز بهخوبی بهره برده و توانسته زبانی را بازآفرینی کند که هم شاعرانه و فخیم است، هم تاریخ را تداعی میکند و هم مخاطب بهراحتی آن را درک مینماید.
رمان فردا مسافرم را انتشارات نیستان چاپ کرده است.
کتاب فردا مسافرم برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای تاریخی و مذهبی با محوریت عاشورا علاقه دارید، میتوانید این اثر را مطالعه نمایید.
در بخشی از کتاب فردا مسافرم میخوانیم
نُعمان میگوید یزید نه تنها به خود، بلکه به تمام آنان بد کرد که با او بیعت کردند. مدام آه میکشد و میگوید این دنیا بدون حسین، پا نمیگیرد. شاهد است چه اندوهی ساکن شده در چشمانمان، میگوید من خادمتان هستم و یقین چون من در این دنیا بسیار است. راست میگوید؛ از شام تا به اینجا که گمانم نزدیک باشیم به کربلا، نه انگار فرماندۀ آن سی سوار است و یزید مأمورش کرده به پاسبانی از کاروان بازماندگان بنیهاشم، بلکه پروانهای را میماند که گِرد گل میچرخد.
نعمان و سربازانش از پیشاند و ما جملگی از پس. آنقدر پیش افتادهاند که در امور ما شریک نیستند، اما راه را به ما نشان میدهند. در این سفر نه اشترانمان لنگ هستند و نه استرانمان معیوب، مرکبها جهاز دارند و برخی از زنان نشستهاند بر کجاوه و طفلان را گرفتهاند در آغوش، بند و ریسمان نیز به دستوپا نداریم، اما رنگ به رخسار هیچکس نمانده است. رباب هنوز لحظهای در سایه ننشسته، سکینه لب نگشوده به لبخند، زید و محمد و سایر طفلان همچنان پریشانحال هستند و ابومحمد جز آن فرمانی که داد برای تغییر مسیر سوی کربلا، کلامی بر زبان نیاورده است.
از عاشورا تا به امروز، خورشید چون قدحی پرخون بوده به گاهِ طلوع و غروب. چند روز بیشتر نمانده تا اربعین، یک چله پس از عاشورا. خورشید به سرخی خون در حال طلوع است که اسب را هی میکنم و خود را میرسانم به رباب. او نشسته بر اسبی، شعری زمزمه میکند گمانم:
- بس الشمس اتروح/ و تُجی بَدَلُها النجوم/ یَبدء وقتِ النّوم...
سرد و خسته نگاهی میاندازد به من. گوشۀ چشمش هنوز میپرد، اما دیگر دست بر پرِش نمیگذارد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فردا مسافرم |
نویسنده | مریم راهی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 188 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-337-901-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان مذهبی ایرانی |