معرفی و دانلود کتاب هرایی

معرفی کتاب هرایی

یکی از معانی واژه‌ی هرایی به معنی بانگ و آواز بلند و مهیب است؛ سعید تشکری در کتاب هرایی با معانی گوناگون این واژه بازی کرده و داستان افرادی را روایت می‌کند که میان هویت شخصی، باورهای عامیانه و عقاید مذهبی، سرگردانند. این رمان داستان نذرهایی است که با دلهره‌ی زندگی آغشته شده و آدم‌ها را میان باور و آرزو و واقعیت، سرگردان نگه می‌دارد...

درباره‌ی کتاب هرایی

در فرهنگ دهخدا هرا چند معنی دارد؛ یا به نوعی دارو اشاره دارد، یا به معنی درخشیدن است و یا ترس و بیم، مانند «هره» در واژه‌ی دلهره و یا در جاهایی همان معنی را می‌دهد که در فرهنگ معین به آن اشاره شده: هرا به معنی صدای مهیب و فریاد سهمگین. کتاب هرایی نوشته‌ی سعید تشکری (Saeid Tashakkori) نویسنده، کارگردان و رمان‌نویس ایرانی است که با ترکیبی از تمامی معانی این واژه و تزریق آن به داستان زندگی آدم‌ها، رمانی اجتماعی در اختیار خوانندگان قرار داده است.

اسراء پزشکی است ساکن قم که بین تهران و قم دائم در رفت‌و‌آمد است؛ او که زنی امروزی است، همچنان به عقاید سنتی و مذهبی رایج میان نسل‌های قبلی پایبند است و همواره در تلاش است میان سنت و مدرنیته تعادلی ایجاد کرده، زندگی خوبی برای خودش بسازد. مفهوم نذر کردن و توسل به ائمه از بارزترین موضوعاتی است که در سراسر کتاب هرایی از آن سخن به میان آمده؛ درواقع داستان این رمان آمیخته‌ای است از عناصر فرهنگی، عقاید مذهبی و روایت‌هایی گاه عاشقانه و گاه سرشار از معضلات اجتماعی که بین شخصیت‌ها اتفاق می‌افتد.

سعید تشکری در کتاب هرایی با استفاده از زبان روان و لحن ویژه که به ساختار فیلمنامه شباهت دارد، نوعی اثری خواندنی - دیدنی خلق کرده که دائماً زاویه دید خود را تغییر می‌دهد و تصاویری ملموس ترسیم می‌کند. کنشگری اجتماعی، مشکلات زندگی در ایران و البته انعکاس باورهای مذهبی در زندگی روزمره، مفاهیم اصلی موجود در این کتاب هستند. «هرایی» اثری است که تشکری سعی کرده در آن به‌ طور واضح خود را از قاب نویسنده‌ی متعهد به تاریخ و سنت‌های تاریخی و مذهبی آثار گذشته‌اش جدا کند و در عوض از نگاه یک منتقد و مصلح اجتماعی به روایت بپردازد. این کتاب روایتی است از ترس‌ها، خستگی‌ها و آرزوهایی که در فرازونشیب‌های روزگار تغییر چهره داده و در نهایت به‌گونه‌ای قوام یافته و پخته‌تر، به صاحبانشان بازمی‌گردند.

کتاب پیش رو به همت انتشارات علمی و فرهنگی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

کتاب هرایی برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب به علاقه‌مندان رمان‌های اجتماعی ایرانی توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب هرایی می‌خوانیم

با خودش درگیر است. ترس هنوز رهایش نکرده. هر چقدر هم اسراء او را آرام می‌کند فایده ندارد. امیر مهدی آرام شده و خوابیده است اما هانیه در هوایِ دم‌کردۀ جاده و داخل اتوبوس، همچنان به شدت می‌لرزد.

اسراء! اگه بلایی سرش اومده بود، من جواب نادر رو چی می‌دادم؟

حالا که طوری نشده هانیه.

زنده نمی‌ذاشت منو... اسراء جون خدا کنه نفهمه. تو که چیزی بهش نمی‌گی؟

دیوونه شدی؟ چی می‌گی؟ چی رو باید بگم؟ بچه‌س. بازی می‌کرده. همین! اونارو نیگا... پدر و مادر بچه هر دوشون بودن اما دختر اونا هم مثل امیرمهدیِ تو بازیگوشی کرده. حالا باید با هم بجنگن؟ اصلاً از این فکرا نکن. همون که گفتم. بَ... چه... گی...

تو اینجوری می‌گی. اما مطمئنم نادر اینو نمی‌گه.

هانیه... من و تو باید مفصل با هم حرف بزنیم. این که زندگی نشد. درسته من مجردم و تجربۀ زندگی‌یِ مشترک رو ندارم. اما تا حالا اینجوری‌شو ندیده بودم. من از شغل اون ایرادی نمی‌گیرم. راننده‌اس. همیشه تو بیابونه. دیر به دیر خونه میاد... همه اینا قبول. اما این رفتارو آدم با دشمنش هم نمی‌کنه. تو همسرشی. مادر بچه‌ش. تو چرا تحمل می‌کنی، من نمی‌فهمم!

آخه تو که نمی‌دونی.

یه ساله همسایه‌ایم. چی رو هنوز نمی‌دونم. من تورو نمی‌فهمم. همین. حالا آروم باش. یه کم استراحت کن. وقت برای حرف زیاده. امیرمهدی تازه خوابیده. چیزی هم تا قم نمونده. خونه حرف می‌زنیم.

هانیه سرش را روی سر امیرمهدی گذاشت.

آرام بو کرد.

تنها چیزی که توی دنیا داشت و می‌توانست آرامش کند.

وجود پسرش.