نقد، بررسی و نظرات کتاب غریبهای در خانه - شاری لاپنا
4.2
176 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۰۴
10
این دومین کتابی هست که از شاری لاپنا میخونم. این نویسنده واقعا کارشو بلده. البته که این کتاب هم مزایا و هم معایبی داره ولی به نظرم مزایاش بیشتر دیده میشه. اولین عیب این که شاری لاپنا در رمان زوج همسایه هم یک قالب مشابه رو برای رمانش طراحی کرده بود. یعنی یک زوج در همسایگی زوجی دیگر که نیمچه روابط پنهانی بین مرد و زن همسایه وجود داره و دو زن با هم به ظاهر دوست هستند، اما زن همسایه بدذات و سوءاستفادهگر هست. اگرچه داستانها با هم تفاوت دارند، اما نسبتها و چیدمان کاراکترها در قصه کاملا مشابه هست. نمیدونم در سایر رمانهای این نویسنده هم چنین حالتی وجود داره یا خیر. بعضی قسمتها خواننده رازها رو زودتر از کارآگاه متوجه میشه که به نظر من اگر برعکس بود، جذابتر بود و البته که این مورد سلیقهای هستش. متاسفانه چند جا غلط املایی و اشتباهات ساختاری در جملات دیده میشد که به نظرم واقعا زشته و اعتبار انتشارات رو پایین میاره، کاش قبل از چاپ توجه بیشتری به ویرایتاری کتابها بشه. اما با همهی اینها، شاری لاپنا استاد اینه که از نیمهی کتاب به بعد مدام به خواننده شوک وارد کنه، یک سری چیزها رو شما حدس میزنید و پیش خودتون فکر میکنید که دست نویسنده رو خوندید، اما ایشون شگردش همینه که کمی جلوتر به شما ثابت کنه که «ههعه.. دیدی من ازت زرنگترم؟».. کلا چند بار خواننده توسط نویسنده فریب میخوره و شوک نهایی رو هم که بسیار زیبا و به جا وارد میکنه، طوری که اصلا انتظارش رو نخواهید داشت. من که کارهای این نویسنده رو خیلی میپسندم و به شما هم خوندن کتابهای ایشون رو توصیه میکنم.
قسمت هایی از کتاب غریبه ای در خانه (لذت متن) یکی از آنان ناگهان جلوی در رستوران متروک ایستاد، جایی که اگر سیگاری داشتند، می رفتند و در آن جا می کشیدند. آن دو نفر دیگر در کنارش ایستادند و به تاریکی خیره شدند. «این چیه؟» «گمون کنم مرده.» «گمشو! شرلوک هلمز شدی!» با همین حرف ناگهان سه پسر خشکشان زد. ترسیدند شاید کسی آن اطراف باشد. فهمیدند کسی نیست و خودشان تنها هستند. یکی از پسرهای جوان، خیالش که راحت شد، عصبی می خندید. کمی جلوتر رفتند تا با دقت به جسد افتاده به زمین نگاه کنند. مردی بر روی زمین افتاده بود. یک گلوله به صورت و یکی به سینه اش خورده بود. خون زیادی بر روی پیراهنش دیده می شد. هیچ یک از آنان نازک نارنجی نبودند. پسری که سنش بیشتر از بقیه بود، گفت: «ببینید چیزی داره که برداریم؟» آدم بدون دلیل از تلفن غیرقابل ردگیری استفاده نمی کنه، چه فکری توی سرش بوده، این خانم خانه دار ما؟
داستان جذاب هست و هیجانش در حدی هست که بخواین دنبالش کنید، البته به نظرم نویسنده میتونست خیلی بهتر داستان رو پیش ببره و اگه از نگاه اول شخص (مثلا تام) بود داستان بسیار جذاب تر میشد.
اما تا خواننده چیزهایی رو حدس میزد نویسنده بلافاصله نتیجه حدس رو میداد که این به نظرم از جذابیت داستان کم کرده.
در آخر داستان گویا نویسنده خواسته طوری اون رو به پایان برسونه که بتونه ادامهاش رو بنویسه.
تعداد شخصیتها و مظنونین کم هست و خیلی خواننده رو به چالش نمیکشونه که این برای یه داستان پلیسی- جنایی ضعف به حساب میاد.
ترجمه روان و خوب بود اما چند مورد غلط املایی وجود داشت.
در کل داستان رو به جنایی خونها توصیه میکنم، ارزش خوندن داره اما انتظار بالایی نداشته باشند. اونقدر که در توضیحات داستان تعریف شده، تعریفی نیست
اما تا خواننده چیزهایی رو حدس میزد نویسنده بلافاصله نتیجه حدس رو میداد که این به نظرم از جذابیت داستان کم کرده.
در آخر داستان گویا نویسنده خواسته طوری اون رو به پایان برسونه که بتونه ادامهاش رو بنویسه.
تعداد شخصیتها و مظنونین کم هست و خیلی خواننده رو به چالش نمیکشونه که این برای یه داستان پلیسی- جنایی ضعف به حساب میاد.
ترجمه روان و خوب بود اما چند مورد غلط املایی وجود داشت.
در کل داستان رو به جنایی خونها توصیه میکنم، ارزش خوندن داره اما انتظار بالایی نداشته باشند. اونقدر که در توضیحات داستان تعریف شده، تعریفی نیست
داستان متوسطی از هر نظر. روند داستان خیلی کند پیش میره و یه جاهایی خسته کننده میشه. متن روان بود و میشه در یک روز کل کتاب تموم کرد. من کتاب مهمان ناخواندهی همین نویسنده رو هم خوندم که بنظرم بهتر از این رمانشه. پایان داستان بازه و من اینو اصلا نپسندیدم. داستان در مورد یک زوج عاشقه که هر کدوم گذشتهای دارند که از همدیگر پنهان کردند ولی بعد از گذشت دو سال گریبانگیرشون میشه و اواسط داستان نویسنده سعی میکنه خوانده رو به اشتباه بندازه و در پایان هم سوپرایزهایی داره. یه جاهایی از رمان به نظرم منطقی نبود مثلا یکسری بررسیهای انجام نشدهی کارآگاههای تیزبین داستان و رفتارهای شوهر همسایه. در پایان از کتابراه عزیز بابت هدیه کتاب کمال تشکر دارم.
سلام. رمان جالبی بود ازنظر توصیف شرایط و شخصیت ها و گره ای که درحل معمای داستان بود. بنده، کتاب وروزنامه زیاد می خوانم. لزوما هم رمان وداستان نیستند اما بعدازسالها کتابخوانی به این نتیجه رسیده ام که بهترین راه شناخت یک فرهنگ یاکشور، خواندن کتابهای رمان وداستان آنهاست. آدم مذهبی نیستم واعتقادی به اجبار در دین ومسائل دینی ندارم ولی بعدازخواندن رمانهای خارجی وآشنایی با روابط میان آدم ها!! واقعا به این جمله ایمان آورده ام که مردان باید نجابت وزنان باید حیادررفتاروگفتار وکردار داشته باشند. تعهد اخلاقی، هم مرد وهم زن رااز بسیاری منجلاب ها نجات می دهد. این کتاب راحتما بخوانید
این کتاب غلط املایی فقط چند تا دونه اونم خیلی جزئی داشت نحوه نگارش کتاب خوب بود نوع قصه پردازی جالب بود برامفضا سازی و انتقال مفاهیم به خوبی انجام شده بود. روال داستان خوب بود نسبتا، نه خیلی کند بود نه خیلی تند و هیجانیموضوع کتاب هم نسبتا خوب بود و زندگی زن و شوهری رو روایت می کرد که یک تصادف، باعث رو شدن چیزهایی از گذشته جفتشون میشه و به دردسر میندازه اونها رو پایان بندی کتاب هم بد نبود میتونست خیلی جذاب تر هم باشه ولی میشه گفت منطقی نوشته شده بود. در کل کتاب بدی نبود و ارزش مطالعه رو داشت. بازم ممنون از کتابراهِ بی نظیر
پایان داستان انگار شروع یک داستان دیگه بود کتابهای شاری لاپنا کشش زیادی دارند وقتی که شروع به خوندنشون میکنی یهو میبینی کلی جلو رفتی و بسیار گیرا و جذاب بود که مخاطب رو به خودش جذب میکرد ولی شخصیت پردازی ضعیف بود و اواسط داستان زیادی حوصله سر بر و تکراری بود این کتاب شبیه کتاب زن همسایه یکی از آثار همین نویسنده است و شباهت زیادی به هم دارند ولی ایرادی که داشت اصلا قاتل که دستگیر نشد بریجید هم معلوم نشد که چی تو سرشه و با آن بچه میخواد که چیکار بکنه ولی در کل کتابی معمولی و قابل پیش بینی بود.
کتابهاى دیگه هم از این نویسنده خوندم و کارش عالیه. امتیاز کم براى ترجمه افتضاح کتاب بود طورى که حس کردم گوگل ترنسلیت ترجمه کرده. اگر کشش داستان نبود، خوندنش رو متوقف مى کردم و دنبال یک ترجمه خوب یا اصل انگلیسى کتاب مى گشتم که معنى جملات بى سر و ته خانم قربان زاده رو بفهمم که امیدوارم با عالم ترجمه خداحافظى کنند. واقعا اوضاع ترجمه این روزها اصلا خوب نیست و هر کسى به عنوان مترجم وارد میشه و از این آشفته بازار سو استفاده میکنه.
رمانی جنایی معمایی و راز
آلود از شاری لاینا برای کسانی که دنبال هیجان و علاقمند به این نوع رمانهای جنایی و مرموز هستند که تا آخر داستان بارها و بارها شم پلیسی شون را تست کنن و هر بار غافلگیر بشن و نتونن ادامه داستان را حدس بزنن این کتاب را توصیه میکنم کتابی زیبا با نگارش روان و ترجمه قابل قبول ممنونم از کتابراه برای این کتاب
آلود از شاری لاینا برای کسانی که دنبال هیجان و علاقمند به این نوع رمانهای جنایی و مرموز هستند که تا آخر داستان بارها و بارها شم پلیسی شون را تست کنن و هر بار غافلگیر بشن و نتونن ادامه داستان را حدس بزنن این کتاب را توصیه میکنم کتابی زیبا با نگارش روان و ترجمه قابل قبول ممنونم از کتابراه برای این کتاب
با سلام به خواننده های عزیز کتاب بسیار معمایی و کشش زیادی داشت و اخرشم هم جالب تموم شد ولی از نظر من فرهنگ اونها با فرهنگ ما خیلی مغایرت داره و تو کت من نمیره که یه زن شوهردار با ی مرد رابطه داشته باشه از طرفی یه زن که شوهر داشته با ی اسم مستعار دیگه با کس دیگه ای ازدواج کنه ودر آخر دوتاشونم خوشبخت باشن😕
داستانی متفاوت و جذاب بود. اینکه تا ته داستان خواننده غافلگیر میشه جذاب بود. اما اینکه دادستان به همین راحتی بی خیال پرونده شد. یعنی در واقعیت همینطوره؟ 🤔
و البته ایکاش با واقعیت کارن، به طرز بهتری مواجه میشدیم مثلا در طول اتفاقاتی در داستان نه انتهای داستان، با توضیحات نویسنده...
در مجموع کتاب خوبی بود. برای خوندن
و البته ایکاش با واقعیت کارن، به طرز بهتری مواجه میشدیم مثلا در طول اتفاقاتی در داستان نه انتهای داستان، با توضیحات نویسنده...
در مجموع کتاب خوبی بود. برای خوندن
ببینید درسته که کتاب و کتابخوانی بهترین راهکار برای بهبود یک جامعه میباشد اما به نظرم اینکه یه گربه خال خالی و یه کفتر چگونه راه میرن و یا دکمهی پیراهن یکی شل شده و ماشین پنچر شده و این قبیل مسائل زیاد دلنشین و جذاب نیستن، کتاب باید خواننده و مخاطب را سرآخر به فکر فرو برد و چند درس خوب برای بکارگیری در زندگی بیاموزد
کتاب جذابیه و باعث میشه از یه جاهایی به بعد کتاب رو زمین نذاری و پشت هم بخونی من تا اخر دوست داشتم بدونم قاتل واقعی کیه ولی درکل تویدسته بندی کتابهای جنایی از ۲۰ نمره بهش نمره ۱۵ میدم... در کل به نظرم به یه بار خوندنش میارزه و یه جاهاییش حالت روانشناسانه داره و ادم رو توی فکرمیبره😊