معرفی و دانلود کتاب عشق در سالهای مشروطه
برای دانلود قانونی کتاب عشق در سالهای مشروطه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عشق در سالهای مشروطه
اسم ساز تار که میآید، سفرهی دل مادربزرگ باز میشود. مهناز سید جواد جواهری در کتاب عشق در سالهای مشروطه از داستان عشق خانمجان در دوران مشروطه میگوید، برههای تاریخی که یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر ایران به حساب میآید.
دربارهی کتاب عشق در سالهای مشروطه:
مادربزرگ صندوقی قدیمی را در گوشهی خانه باز میکند و با آن خاطرات قدیمی زنده میشوند؛ بقچههای ترمه و سوزنی مخمل، چند قاب عکس، و تاری شکسته. در کتاب عشق در سالهای مشروطه گوش به داستان عاشقانهای میسپاریم که در سالهای دور اتفاق افتاده است.
خانمجان، مادربزرگ رمان عشق در سالهای مشروطه، ماجرای عاشقانهای را برای نوهی بیمارش، مهراعظم، تعریف میکند، ماجرایی که مهراعظم از آن هیچ خبردار نبوده است. مهراعظم نیز این داستان را ثبت میکند، اما آیا بیماری امانش میدهد که تا انتهای داستان را بشنود؟
مهناز سید جواد جواهری در این کتاب داستانی را روایت میکند که در خلال یکی از مهمترین وقایع ایران معاصر یعنی انقلاب مشروطه رخ داده است. در سالهای قبل و بعد این واقعه، زندگی بسیاری از افراد دستخوش تغییرات مهم و گستردهای شده است.
رمان عشق در سالهای مشروطه در 17 فصل تدوین شده است و نویسنده آن را داستانی «برگرفته از عنصر خیال و سرنوشت واقعی نیاکان» میداند.
کتاب عشق در سالهای مشروطه برای چه کسانی مناسب است؟
اگر دوست دارید رمانی عاشقانه در حالوهوای تاریخی بخوانید، این کتاب را در فهرست خواندنیهای خود بگذارید.
با مهناز سید جواد جواهری بیشتر آشنا شویم:
نویسندهی کتاب حاضر متولد سال 1344 است. از مهناز سید جواد جواهری، که آثارش در حوزهی ادبیات عامهپسند جای میگیرند، تاکنون چندین رمان منتشر شده است، که از جملهی آنها میتوان به «با ماه در آواز» که برگرفته از زندگی قمرالملوک وزیری است اشاره کرد. علاوهبر این اثر، کتاب در آغوش آسمان براساس زندگی پروین اعتصامی نیز به قلم این نویسنده منتشر شده است.
در بخشی از کتاب عشق در سالهای مشروطه میخوانیم:
آخ که چقدر همین یک جمله نوه تهتغارى دل مادربزرگش را به درد آورده و یک حس قدیمى را در دلش زنده کرده بود. حس عمیق مهربانى یک برادر نسبت به خواهرش. حسى که با رفتن احمدمیرزا برادرش، سالها مىشد آن را به فراموشى سپرده بود. حالا از آن همه محبت و عاطفه جز چند عکس رنگ و رورفته ته صندوق دیگر چیزى جلوى چشمش ظاهر نمىشد. در آن لحظه آتش اشتیاقى که در سینه خانمجان مشتعل شده بود او را بر آن داشت تا باز هم خاطرات گذشته را در همان عکسهاى قدیمى که ته صندوق داشت، جستجو و زنده کند. براى همین هم رفت سر صندوق و در آن را بالا زد.
جاى عکسهاى قدیمى زیر بقچهها و تار بود. براى همین هم خانمجان ناچار مىبایست تمام خرت و پرتهایى را که در صندوق گذاشته بود یکىیکى بیرون مىریخت تا به عکسها برسد. مهراعظم همانطور که در بسترش دراز کشیده بود یکىیکى چیزهایى را که خانمجان از داخل صندوقش بیرون مىآورد و بر زمین مىگذاشت تماشا مىکرد. بقچههاى ترمه و سوزنى مخمل. یک قاب عکس کروپى. چند قاب عکس از کسانى که آنان را نمىشناخت و در آخر تارى که به دیوار صندوق تکیه داده شده بود و مهراعظم تا آن روز آن را ندیده بود. خانمجان تار را کنار مهراعظم روى تخت گذاشت.
مهراعظم با شگفتى نگاهى به تار انداخت که کاسهاش ترک برداشته و سیمهاى مضرابش پاره شده بود. همانطور که با تعجب به سیمهاى پارهشده تار دست مىکشید، هیچ بعید ندانست که این خرابکارى هم دست گلپسرها باشد و عوض آنها خجالت کشید. شرمنده زیرلبى زمزمه کرد: «باز هم اینها دست گل به آب دادند.» خانمجان در حالىکه یکى از قابهایى را که از صندوق بیرون آورده بود دودستى برمىداشت تا تماشا کند آهسته گفت: «نه عزیز دلم، کار بچهها نیست. بوده.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عشق در سالهای مشروطه |
نویسنده | مهناز سید جواد جواهری |
ناشر چاپی | نشر البرز |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 388 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-442-419-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |