معرفی و دانلود کتاب عاشقانه ترنج
برای دانلود قانونی کتاب عاشقانه ترنج و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عاشقانه ترنج
کتاب عاشقانه ترنج نوشتهی مریم صرافین دومین رمان این نویسندهی توانا و خلاق است. او در این کتاب داستان زوجی بهنام فرامرز و ترنج را روایت میکند که جایی در میان پیچوخمهای جاده چالوس به یکدیگر دل دادهاند. اما دست روزگار با این دو دلداده همراه نیست و فرامرز در یک تصادف رانندگی جانش را از دست میدهد. در این میان مردی بهنام رامین داورنیا وارد داستان میشود که به گفتهی خود جایی میان واقعیت و خیال دستوپا میزند و مجبور است مسیر میان واقعیت و خیال را طی کند تا تکههای پازل زندگیاش را از نو به هم وصل کند.
دربارهی کتاب عاشقانهی ترنج
تصویر عاشق شدن در میان پیچوخمهای جادهی زیبای چالوس آنقدر زیبا و خواستنیست که شاید آرزوی هر زوجی باشد. اینکه خاطرهی عاشق شدنشان و دل دادن به یکدیگر برای اولینبار به چنین جایی برگردد قطعاً رشکبرانگیز و بسیار خاص است. مریم صرافین نیز در کتاب عاشقانهی ترنج چنین عشقی را به تصویر کشیده. زوجی خوشبخت بهنام فرامرز و ترنج که در همین جادهی زیبا و سرسبز دل به یکدیگر دادند اما با اینکه داستان عاشقانهی این دو نفر زبانزد خاص و عام بود، از بخت بد نتوانستند این عاشقی را تا روزهای سالخوردگیشان ادامه دهند؛ چراکه فرامرز در یک تصادف جان خود را از دست میدهد. تصور مرگ عزیزترینِ زندگیات در یک تصادف درست پیش چشمانت چقدر میتواند وحشتناک باشد؟ این بلایی بود که بر سر ترنج آمد...
در کتاب عاشقانهی ترنج میخوانید که فرامرز و ترنج صاحب یک کلبهی زیبا جایی میان جنگل و دریا بودند، و با یکدیگر متل ساحلی را اداره و به درختان بیخزان پرتقال رسیدگی میکردند. اما چه کسی از سرنوشت و تقدیر خبر دارد؟ هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد! مگر ترنج فکرش را میکرد که فرامرز یک روز در میان همان پرتقالهای زیبا جان بدهد و رنگ نارنجیشان را به رنگ سرخ خون بدل کند؟ هیچکس فکرش را هم نمیکرد که سرنوشت برای این زوج جوان تا اینحد ناجوانمردانه و نامهربان رقم خورده باشد.
مریم صرافین با پیشروی خط داستان از مردی بهنام رامین داورنیا سخن میگوید. استاد دانشگاه و نویسندهی مرموزی که در یکی از روزهای سرد پاییزی وارد متل میشود. آیا حضور رامین در آن متل اتفاقی و برحسب تصادف است یا او کاملاً آگاهانه و با برنامهی قبلی به آنجا آمده و هدف خاصی دارد؟ کسی نمیداند رامین چه مدت در آنجا اقامت خواهد داشت و اصلاً برای چه آنجاست. رامین بعدتر همان نویسندهای میشود که مرزهای میان واقعیت و خیال را جابهجا میکند. اما سؤال اصلی این است که آیا رامین برای نگارش و بازنویسی حقیقت زندگی آنجاست یا هرآنچه مینویسد به واقعیت تبدیل میشود؟! او مرد مرموزیست و در ابتدا شخصیتی را از خود نشان میدهد که بسیار موجه است؛ اما بعدتر به میل و ارادهی خود روی دیگری از رامین را به نمایش میگذارد. و همین تغییر است که داستان کتاب عاشقانهی ترنج را هیجانانگیزتر و خواندنیتر میکند.
طرفداران داستان و رمانهای ایرانی، مریم صرافین را پیش از این با کتاب «توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه» میشناسند و اینبار او طرحی تازهتر را در رمان پیش رو اجرا کرده است. او داستان را با توصیف صحنهی دردناک تصادف فرامرز و در خون غلتیدنش آغاز کرده و بعد بهسراغ ورود رامین به متل رفته است. همانجایی که ماجراهای اصلی آغاز میشوند و خواننده را با خود همراه میکنند. کتاب عاشقانهی ترنج در بیستوچهار فصل به رشتهی تحریر درآمده و در اختیار خوانندگان علاقهمند قرار گرفته. نشر روزگار نیز این کتاب را منتشر و روانهی بازار کتاب کرده است.
کتاب عاشقانهی ترنج برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای معاصر فارسی علاقهمند هستید، کتاب عاشقانهی ترنج انتخاب بسیار مناسبی برای شما خواهد بود.
در بخشی از کتاب عاشقانه ترنج میخوانیم
سرم را از ماشین بیرون بردم تا چیزی بگویم، اما مثل فِشنگ از آنجا دور شد. حالا دیگر مطمئن بودم که او را نمیشناسم. او نه میتوانست خداداد باشد و نه آقای مَهدوی. حتما در این یک سال گذشته استخدام شدهاست و حالا من در بدو ورود از او رو دست خوردهام. نفس عمیقی کشیدم و دوباره به راه افتادم. میدانستم دفتر مدیریت در مرکز ساختمان اِل مانند قرار دارد، نیازی به توضیح او نبود. مقابل دفتر پارک کردم و از ماشین پیاده شدم. کاپشن سنگین و سرمهای رنگم را پوشیدم و دستی روی موهای مجعدم کشیدم. خم شدم و نیمنگاهی به خودم در آینهی بغل ماشین انداختم. موهای کوتاهم به دلیل رطوبت فر ریزی خورده بود و دیگر به این آسانیها مرتب نمی شد. دستکم میتوانستم دلخوش به این باشم که با تهریشم هماهنگی دارد. کِش و قوسی به کمرم دادم. احساس میکردم ستون فقراتم خشک شده و سلولهای بدنم رطوبت کشیدهاند. واقعاً نیاز مبرمی به استراحت داشتم. همهجا ساکت بود و مطابق تخیلاتم آرامش عجیبی داشت. حضورم در آنجا برای خودم عجیب و غریب بود. نمیتوانستم باور کنم در این فصل سال به جای سر و صدای دانشجوها، به صدای دریای طوفانی گوش میدهم و به جای تخته سیاه، به پرچم سیاه دریا زِل زدهام. هنوز با خودم درگیر بودم که آیا مرخصی گرفتن از دانشگاه برای یک ترم کار درستی بوده است یا نه. اگر استاد ادبیاتی را که این ترم به جای من آوردهاند برای همیشه نگه دارند و بعد از این ترم برای همیشه با من خداحافظی کنند، آن وقت تکلیف چیست؟ حقیقت داستان را به چه کسی میتوانم بگویم تا به من و همهی دیوانگیهایم حق بدهد؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عاشقانه ترنج |
نویسنده | مریم صرافین |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 288 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-233-267-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |