معرفی و دانلود کتاب باورم کن
برای دانلود قانونی کتاب باورم کن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب باورم کن
کتاب باورم کن نوشتهی مریم اسدی علیایی، زندگی دختری را به تصویر میکشد که در سن کم برای کامل کردن زندگیاش با پسری دانشجو ازدواج میکند، اما این زوج دچار فراز و نشیبهای فراوانی میشوند و روزهای بدی را تجربه میکنند.
دربارهی کتاب باورم کن:
این کتاب که بر پایه واقعیت به نگارش درآمده قصۀ سختیها و ناملایمات زندگی دلارام را روایت میکند. او که سن بسیار کمی دارد به یک پسر دانشجو دل میبندد و درست زمانی که همه چیز سر جای خودش قرار دارد، فراز پا به زندگی آنها میگذارد و دلارام متوجه میشود که...
زندگی زناشویی این زوج دچار چالشهای زیادی میشود و دلارام برای رهایی از این کلاف سردرگم به هر طنابی هر چند پوسیده چنگ میزند، غافل از اینکه شاید زیر پایش هنگام از هم گسسته شدن طناب درهای عمیق وجود داشته باشد.
کتاب باورم کن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن داستانهای عاشقانه علاقه دارید، این کتاب برای شما لذتبخش خواهد بود.
در بخشی از کتاب باورم کن میخوانیم:
بطری چرخید و چرخید
از حرکت ایستاد
همه خندیدن، شقایق دستاش رو بهم کوبید
- زود باش صدف.. زود انتخاب کن جرات یا حقیقت
خندیدم... آروم و پر استرس، بازی بدی نبود.. اما دلمم نمیخواست شرکت کننده باشم... بیشتر دلم میکشید لم بدم روی اولین کناپه و نگاهشون کنم و از دیدن اون همه شوق و انرژی لذت ببرم
- صدف... معطل نکن دیگه
به مهیار نگاه کردم لبخند زد و گفت :جرات یا حقیقت
لب گزیدم و گفتم: حقیقت
مهیار بدون معطلی گفت :تا حالا عاشق شدی
ابرو بالا انداختم و گفتم: چه سوال مسخرهای
شقایق گفت: زود جواب بده کاری به مسخره بودنش نداشته باش
انگار غم عالم توی دلم نشست، الآن کجا بود، با کی بود. این چه سوال مسخرهای بود که مهیار وسط معرکه پرسید، لب برچیدم و گفتم:
- آره
سهیل خندید و گفت: خب دعوتش کن تو شب نشینیامون که باهاش آشنا بشیم
آرزو گفت: اول که قانون بازی اینه که فقط یه سوال رو جواب بده بعدشم خب الدنگ اگر طرف هنوز بود که حالا این کنار ما پلاس نبود وردل عشقش بود
سهیل کوسن روی مبل رو برداشت و پرت کرد سمت آرزو
- الدنگ خودتی جیغ جیغو
آرزو کوسن رو توی هوا گرفت و بلند خندید شقایق گفت: بچرخون بطری رو
بطری چرخید و چرخید، سهیل و دوباره مهیار، مهیار خندید و گفت
ای بابا این بطریه امشب چی از جونم میخواد
سهیل گفت:زود باش انتخاب کن
مهیار چشمک زد و گفت: جرات
همه با هم گفتن : بابا جرات
مهیار خندید و سهیل یه نگاه به من انداخت
جمع و جور نشستم دعا کردم که من نقشی توی این یکی نداشته باشم
صدف رو ببوس
انگار یه سطل آب سرد ریختن روی سرم... از جا پریدم و گفتم: عمرا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب باورم کن |
نویسنده | مریم اسدی علیایی |
ناشر چاپی | انتشارات ندای الهی |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 732 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6113-77-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی ایرانی |