معرفی و دانلود کتاب طنین کوهستان

معرفی کتاب طنین کوهستان

پیوندی بین سه نسل در یک کوهستان جادویی. کتاب طنین کوهستان نوشته‌ی لارن ولک یکی از تحسین‌شده‌ترین کتاب‌های کودکان در سال 2020 است که با استقبال صاحب‌نظران و خوانندگان مواجه شد. الی و خانواده‌اش مجبور می‌شوند به حومه‌شهر، جایی نزدیک به کوهستان نقل‌مکان کنند. همه‌چیز خوب پیش می‌رود تا اینکه برای پدر الی اتفاقی می‌افتد و همه او را به خاطر آن سرزنش می‌کنند. الی تصمیم می‌گیرد به پدرش کمک کند و ماجراجویی از اینجا آغاز می‌شود.

درباره‌ی کتاب طنین کوهستان

بحران واژه‌ای آشنا برای کودکان هزاره‌ی سوم است. روزی نیست که جهان دستخوش بحرانی تازه نباشد و مشکلات اقتصادی شرایط دشواری را برای بسیاری از خانواده‌ها رقم زده‌اند. لارن ولک (Lauren Wolk)، نویسنده‌ی پرافتخار کتاب‌های کودکان و بزرگسالان، در کتاب طنین کوهستان (Echo Mountain) ماجرای خانواده‌ای را روایت می‌کند که مجبورند به خاطر رکود اقتصادی خانه‌ی خود را در شهر رها سازند و به مکانی در دل طبیعت بکر و دست‌نخورده، نزدیک به کوهستان نقل‌مکان کنند.

«الی»، دختر خانواده، با آغوش باز از این زندگی تازه استقبال می‌کند و ماجراجویی در طبیعت و حس آزادی، اوقات خوشی را برایش رقم می‌زند، اما افسوس که این سرخوشی دوام چندانی ندارد و حادثه‌ای باعث می‌شود پدر الی به کما برود. بنا به دلایلی، همه به‌نوعی الی را مقصر این اتفاق می‌دانند. دخترک می‌خواهد هرطور شده راه درمانی برای پدرش پیدا کند و به دنبال زنی درمانگر می‌رود که گفته می‌شود بالای کوه زندگی می‌کند. یافتن او ماجراهای شگفت‌انگیزی را رقم می‌زند که سیر داستان را به کلی متحول می‌کند و اسرار جدیدی از دل آن کوه جادویی آشکار می‌گردد.

لارن ولک در نگارش کتاب طنین کوهستان سعی دارد تلاش کردن و مأیوس نشدن را به کودکان بیاموزد تا در اوقات سخت یار و یاور والدینشان باشند. حفظ انسجام خانواده در فرازونشیب زندگی، مهم‌ترین درسی‌ست که کودکان با خواندن کتاب طنین کوهستان می‌آموزند.

کتاب طنین کوهستان که با استقبال چشمگیر مخاطبان و صاحب‌نظران عرصه‌ی کتاب مواجه شد، با ترجمه‌ی نازلی نصرالهی توسط نشر پرتقال به چاپ رسیده و نسخه‌ی الکترونیک آن از طریق کتابراه در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

جوایز و افتخارات کتاب طنین کوهستان

• نامزد دریافت جایزه‌ی کارنیج (2021)
• بهترین کتاب سال به انتخاب ان‌پی‌آر (2020)
• در فهرست گزیده کتاب‌های فانفار توسط هورن بوک
• بهترین کتاب سال به انتخاب Kirkus، پابلیشرز ویکلی، اسکول لایبرری ژورنال و کتابخانه‌ی عمومی شیکاگو (2020)

نکوداشت‌های کتاب طنین کوهستان

• داستانی تاریخی در عالی‌ترین سطح ممکن. (هورن بوک)

• هرگز زمانی بهتر از این برای خواندن درباره‌ی «درمان» وجود ندارد. شفای جسم و قلب در یک زمان. (نیویورک تایمز)

• این کتاب مانند یک زمزمه‌ی شفابخش، خوانندگان را تسکین می‌دهد. (وال استریت ژورنال)

• داستانی پیچیده و به شدت دوست‌داشتنی. الی دختری‌ست که هر خواننده‌ای از داشتن او به عنوان یک دوست، به خود افتخار می‌کند. (بوک لیست)

• این داستان خارق‌العاده برای زمان ما نوشته شده است. تصویری از اوقات دشوار و خانواده‌ای دوست‌داشتنی در زمان بحران. و البته دختری که از نبوغ و شجاعت خود استفاده می‌کند تا راهی به سوی شفابخشی بیابد. (بوفالو نیوز)

کتاب طنین کوهستان مناسب چه کسانی است؟

کتاب طنین کوهستان برای نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های تاریخی و ماجراجویانه نوشته شده است.

با لارن ولک بیشتر آشنا شویم

لارن ولک نویسنده‌، شاعر و نقاش آمریکایی متولد 1959 است. پس از فارغ‌التحصیلی در رشته‌ی ادبیات انگلیسی از دانشگاه براون، در مرکز سرخپوستان سنت پل مشغول به کار شد و نویسندگی را از همان دوران آغاز کرد. مدتی نیز در شهر تورنتو به فعالیت ویراستاری مشغول بود. اولین کتاب خود را با عنوان «آن‌ها که آتش را دوست دارند (Those Who Favor Fire)» در سال 2000 منتشر کرد و تبدیل به نویسنده‌‌ای تمام‌وقت شد. او علاوه بر نویسندگی به فعالیت‌های متعددی مانند تدریس و نقاشی مشغول بوده و نمایشگاه‌هایی نیز برگزار کرده است. کتاب «لانه‌ی گرگ (Wolf Hollow)» جوایز و افتخارات زیادی برای لارن ولک به همراه آورد که از میان آن‌ها می‌توان به جوایز ادبی نیوانگلند، نیوبری، جین آدامز و دیگر موارد اشاره کرد.

در بخشی از کتاب طنین کوهستان می‌خوانیم

از وقتی یخ‌های زمستانی آب شده بود، دیگر هیچ‌کدام از پنج خانواده‌ای که در دامنه‌ی غربی کوهستان اکو زندگی می‌کردند راهی برای تازه نگه‌داشتن گوشت نداشتند. به‌خاطر همین تصمیم گرفته بودیم شکارهایمان را باهم تقسیم کنیم. لذیذترین قسمت‌ها را در مدت کوتاهی می‌خوردیم و بقیه را خشک می‌کردیم تا با آن جِرکی درست کنیم. همه می‌دانستند که احتمالاً شکار بعدی‌مان به این زودی‌ها نخواهد بود. تیراندازی مادرم افتضاح بود و وقت نداشت دراز بکشد و منتظر گوزن‌ها بماند، اِستر از صدای تیر می‌ترسید و ساموئلِ شش‌ساله هم برای شکار خیلی کم‌سن‌وسال بود. تازه، هیکلش هم به‌نسبت سنش خیلی کوچک بود.

خودم هم هم‌زمان شخصیتی دوگانه داشتم. از یک ‌طرف حالا دیگر یک دختر جنگلیِ تمام‌عیار شده بودم که بلد بود شکار کند، تله بگذارد، ماهی بگیرد و محصول برداشت کند و انگار اصلاً برای این کارها به ‌دنیا آمده بود. از طرف دیگر با طبیعت یکی شده بودم. وقتی برای اینکه ماهی‌ای را بکشم به سر او ضربه می‌زدم، سر خودم درد می‌گرفت و می‌لرزیدم، وقتی خرگوشی را به دام می‌انداختم، درک می‌کردم به دام افتادن چه حسی دارد و وقتی هویجی را از دلِ خاک بیرون می‌کشیدم، خودم هم برای تاریکی خاک دلم تنگ می‌شد.

بعضی وقت‌ها این دوگانگی باعث می‌شد حس کنم به شرق و غرب کشیده می‌شوم و استخوان‌هایم که می‌خواهند هم‌سو شوند، ترق‌تروق می‌کنند و می‌نالند. اما گرسنگی این حرف‌ها سرش نمی‌شود و حسی که گرسنگیِ برادر یا خواهر یا مادر یا پدر به آدم می‌دهد بدون شک خیلی قوی است.