معرفی و دانلود کتاب صوتی کوه زیتون: 11 بیانیه برای داشتن زندگی فوق العاده
برای دانلود قانونی کتاب صوتی کوه زیتون و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی کوه زیتون: 11 بیانیه برای داشتن زندگی فوق العاده
مایکل وی. ایوانوف در کتاب صوتی کوه زیتون، داستانی روشنگرانه و خردمندانه را دربارهی پسری رومی و دارای معلولیت جسمی روایت میکند که همیشه از زندگی، تنها روی تاریکش را دیده و به تعبیری خشم خدایان نصیبش شده است. حالا او پای در مسیر سفری طولانی میگذارد بلکه اینچنین بتواند تقدیرش را تغییر دهد...
دربارهی کتاب صوتی کوه زیتون
انسانها میلیونها سال است که ساکن کرهی زمیناند و در این سالها، چیزهای زیادی را راجع به آن کشف کردهاند. یاد گرفتند چگونه برای خودشان غذا، خانه و پوشاک مناسب تهیه کنند و همچنین یاد گرفتند چطور طبیعت را به خدمت خودشان درآورند تا به این وسیله زندگی را راحتتر به پیش ببرند. با تمام این پیشرفتها، آنها هنوز آنطور که باید، راه و رسم درست زندگی کردن را یاد نگرفتهاند. آنها دائم از بخت خود نالاناند. نمیدانند که زندگی از اصل و اساس عدالتی را به کسی وعده نداده، ولی راه رشد و بهتر زندگی کردن را نیز بر روی کسی نبسته است.
داستان کتاب کوه زیتون (The Mount of Olives) نوشتهی مایکل وی. ایوانوف (Michael v Ivanov) که هماکنون نسخهی صوتی آن پیش روی شماست، در رابطه با پیدا کردن همین روزنهی رشد و پیشرفت است. صدها سال پیش جایی در روم باستان، پسری به نام «فلیکس» زندگی میکرد که بهزعم اکثر اهالی آنجا، موجودی بیارزش و مورد غضب خدایان بود. او هیچ خانوادهای نداشت؛ پدر و مادرش او را زمانی که تازه به دنیا آمده بود بر پلههای معبد رها کرده بودند و او تا همین زمان که هفده ساله شده بود، در یک یتیمخانه زندگی میکرد.
از طرفی معلولیت جسمی و لال بودنش نیز زندگی را برایش سختتر کرده بود. او توانایی صحبت کردن نداشت و به همین خاطر اغلب اوقات تنها بود. دیگران او را مسخره میکردند و هیچکس به او کار نمیداد، زیرا اصلاً نمیتوانست دربارهی تواناییهایش به کسی توضیحی بدهد. تنها دوست او در زندگی، دختری به نام «لیسینیا» بود که او هم در همان یتیمخانه بزرگ شده بود. لیسینیا تنها کسی بود که به فلیکس و تواناییهایش باور داشت و همیشه او را به درخت زیتون تشبیه میکرد، چون درخت زیتون پیشاز آنکه بارور شود، سالهایی طولانی را بیبار و بیمیوه به رشد خود ادامه میدهد تا زمانی که وقت شکوفا شدنش برسد. از نظر لیسینیا، فلیکس هم زمانی به موفقیت بزرگی میرسید، ولی هنوز زمان آن فرا نرسیده بود.
فلیکس، شخصیت اصلی کتاب صوتی کوه زیتون، همیشه رویای زندگی با لیسینیا و پرورش باغ زیتون خودش را در سر میپرورانده است. او قصد داشت تا با وارد شدن به ارتش، چند سالی را به خدمت نظامی بگذراند تا پول لازم برای خرید زمین و پرورش باغ را به دست بیاورد. اما افسران ارتش نیز با دیدن این پسرک لال، درخواست او را برای ورود به ارتش رد کردند، زیرا یک سرباز جنگی باید بتواند دستورات را به دیگران انتقال دهد و او در انجام چنین کاری ناتوان بود. در عوض آنها فلیکس را برای کار به عنوان نگهبان اعدامیان انتخاب کردند که بیشتر برایش شبیه یک شکنجه بود.
فلیکس پسر کاری و زحمتکشی بود، اما دیدن هر روزهی بدنهای شکنجهشده و مصلوبشده، چیزی نبود که او بتواند به آن عادت کند. برای همین تصمیم گرفت تا از آن شغل هم بیرون بیاید و چون امیدش از روم و کار کردن در آن ناامید شده بود، تصمیم گرفت به سمت بندرگاه برود تا بلکه زندگی او را در مسیر جدیدی قرار دهد. اینجا بود که او، با تاجری عرب آشنا شد که «حاذق» نام داشت. آشنایی با حاذق، دری به سوی حکمتهای الهی و زندگیای تازه بر روی فلیکس گشود...
کتاب صوتی کوه زیتون با تلاش زهرا میالی به فارسی ترجمه شده و نشر صوتی شادن پژواک ناشر آن است. این کتاب را با صدای اعظم حبیبی، محسن زرآبادی پور و وحید مرتضوی کیاسری میشنوید.
در نکوداشت کتاب کوه زیتون
- چه دانشآموز باشید، چه کارآفرین، کارمند، والدین یا معلم، این حکایت تاریخی در مورد پسری که به سوی موفقیت در مسیر اضطراب، شرم، و شکی که برای همهی ما بسیار آشناست حرکت میکند، برایتان کتاب راهنمایی فراموشنشدنی و جذاب برای داشتن یک زندگی بهتر خواهد بود. (Madeleine Eno)
کتاب صوتی کوه زیتون برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب را به طرفداران آثار حوزهی توسعهی فردی و خودشناسی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب صوتی کوه زیتون: 11 بیانیه برای داشتن زندگی فوق العاده میشنویم
سه ماه پیش پسر هفده ساله شده بود، سنی که دیگه مرد به حساب میاومد. توی این سن میتونست به ارتش ملحق بشه و بجنگه. از کودکی سربازهای رومی رو تحسین میکرد. این چیزی بود که مرد رو مرد میکرد. پیشرویهای نظامی سربازان با کلاهخودهای نقرهایشون که تاجهای زرشکیرنگی داشت و زرههایی که زیر نور آفتاب میدرخشید، دلیلی کافی برای نامنویسی تو ارتش بود. وقتی که سربازها همگام با هم رژه میرفتند، میایستاد و حیرتزده میشد. چون تو یتیمخونه بزرگ شده بود و پدر و مادرش رو نمیشناخت، دلایل زیادی برای پیوستن به ارتش داشت. گذشته از همهی اینها در تمام زندگیاش، باری اضافه رو دوش مردم بود؛ باری به دوش شهروندان روم که مالیاتشون غذا و سرپناه اون رو توی یتیمخونه تأمین میکرد. باری بر دوش زنانی که اون رو بزرگ کرده بودند و غذاش رو آماده میکردند. و بدیهیه که باری بود روی دوش مادرش که اون رو توی نوزادی، روی پلههای معبد رها کرده بود.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی کوه زیتون: 11 بیانیه برای داشتن زندگی فوق العاده |
نویسنده | مایکل وی. ایوانوف |
مترجم | زهرا میالی |
راوی | اعظم حبیبی، محسن زرآبادی پور، وحید مرتضوی کیاسری |
ناشر صوتی | شادن پژواک |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۵ ساعت و ۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای خودسازی |