معرفی و دانلود کتاب صوتی نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان

معرفی کتاب صوتی نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان

در کتاب صوتی نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان، یاد می‌گیرید که چطور تربیت و پرورش فرزند را برای خود و فرزندان‌تان به یک تجربۀ لذت‌بخش و نیکو تبدیل کنید. این اثر اصولی را در زمینۀ تربیت کودکان معرفی می‌کند که حتی در محیط کار و تعامل با همکاران و پرورش نهنگ‌های قاتل نیز کاربرد دارد!

دربارۀ کتاب صوتی نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان:

تا حالا شده فرزندتان بهانه‌گیری کند و به‌موقع به تخت‌خواب نرود، خوب غذا نخورد و یا اسباب‌بازی‌هایش را با دوستانش سهیم نشود؟ تا حالا فرزندتان را سرزنش کردید، سرش داد زدید و بیش از حد از کلمۀ «نه» استفاده کردید؟ تاکنون از آموزش کودک‌تان برای استفاده از مسواک ناامید شده‌اید؟ تا حالا در راضی کردن فرزندتان برای انجام تکالیف و کارهای روزمره‌اش با هم دچار کشمکش شدید؟ با حرف‌های کنایه‌آمیز، دعوا و رفتار ضعیف برخورد داشتید؟ آیا برای برقراری محدودیت‌ها و تعیین مهلت و نظم در کارها به روش‌های بهتری نیاز دارید؟

تربیت فرزندان تماماً تلاش و تکاپوست. همین که مشکلات روی هم انباشته می‌شوند، پدر یا مادر ممکن است به راحتی از کوره در رفته و در یک گردباد منفی و رو به پایین گرفتار شوند که رابطه را هم برای والدین و هم برای فرزند تلخ و ناخوشایند می‌کند. در چنین مواقعی حتی تصورش هم دشوار است که شاید راه‌حل بهتری هم وجود داشته باشد. اما این راه بهتر دقیقاً همان چیزی است که کتاب نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان (Whale Done Parenting) ارائه می‌دهد. به عبارت ساده‌تر بهتر این است که به عنوان والد احساس خوبی داشته باشید، خوب در مورد خود، خوب در مورد رابطه‌تان با فرزندتان و خوب دربارۀ زندگی دوباره در آن خانه.

این کتاب شامل فرمولی مثبت و مبتنی بر اصولی است که از لحاظ علمی ارزیابی و تأیید شده‌اند. مهم‌تر از همه اینکه مؤثر واقع می‌شود. این کتاب صوتی در مورد به‌کارگیری اصول رفتاری در تربیت فرزندان است که به شکل چشم‌گیری در آموزش پستانداران دریایی هم موفق بوده‌اند. آن اصول آشنا هستند: تأکید و برجسته‌سازی جنبه‌های مثبت و حذف نکات منفی. اصل ساده‌ایست ولی به راحتی حاصل نمی‌شود.

بیشتر حجم کتاب بر کودکان 5 و کمتر از 5 سال تمرکز دارد، اما نویسندگان در طول کتاب توضیح می‌دهند که چطور می‌توان همان روش‌ها را برای بچه‌های بزرگ‌تر از جمله نوجوانان هم به کار برد. در واقع، روش نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند برای تمام سنین مؤثر واقع می‌شود، چون بر پایۀ اصول جهانی علم رفتار است.

بیشتر پدر و مادرهای جوان روش والدین خودشان را الگوی خود قرار می‌دهند. در برخی موارد به نظر مسئله‌ای پیش نمی‌آید، اما بیشتر این والدین جنبه‌های منفی تربیت فرزندی که به یاد می‌آورند را تداوم بخشیده و نتایج می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد. اصول و روش‌های ارائه شده در نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند نه از خاطرات کودکی و حدس‌های نظری و غیرعملی که از اصول محکم علوم رفتاری گرفته شده است.

کتاب صوتی نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان برای چه کسانی مناسب است؟

امیدواریم این کتاب برای مادران، پدران، پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و کسانی که به تربیت کودکان کمک می‌کنند آموزش و آگاهی لازم را فراهم کرده و برای آن‌ها الهام‌بخش باشد تا به نقش‌های خود از دید دیگری بنگرند. مطمئنیم وقتی که داستان ایمی، مت و پسرشان جاش را می‌شنوید، آنچه تمام این مدت می‌دانستید را عیناً درک خواهید کرد: این است قدرت مثبت بودن.

با نویسندگان کتاب صوتی نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان بیشتر آشنا شویم:

کن بلانچارد (Kenneth Blanchard) نویسنده و سخنران حرفه‌ای حوزۀ موفقیت، در سال 1961 مدرک کارشناسی خود را در رشتۀ فلسفه دریافت کرد، در سال 1963 مدرک کارشناسی ارشدش را در رشتۀ جامعه‌شناسی از دانشگاه کولگیت و در سال 1967 از دانشگاه کورنل مدرک دکترا در رشتۀ آموزش و رهبری گرفت.

او از مهم‌ترین و برجسته‌ترین نویسندگان در زمینۀ مدیریت به شمار می‌آید و آثار بسیاری در این حوزه به چاپ رسانده است. بلانچارد مدیریت ارشد معنوی شرکت‌های بلانچارد که مجموعه‌ای بین‌المللی در حوزۀ مدیریت و مشاوره محسوب می‌شود را بر عهده دارد. او این شرکت را به همراه همسرش مارجوری در سال 1979 در سن دیگو تأسیس کرد.

از دیگر آثار او می‌توان به عذرخواهی یک دقیقه‌ای، کمک به مردم برای برنده شدن در کار، گفت‌وگو با مدیر یک دقیقه‌ای، چه کسی تغییر را کشت، شیوه نهنگ، رهبری و مدیر یک دقیقه‌ای و... اشاره کرد.

تاد لاچیناک (Thad Lacinak) مؤسس و مالک شرکت مشاورۀ رفتاری «رفتار دقیق» است و مدتی به عنوان همکار و معاون برنامه‌های رفتاری با گروه «اُوشِن اِمباسی» کار کرده است. لاچیناک در طول همکاری با این گروه در حوزۀ مشاوره و رشد پروژه‌های بین‌المللی حضور داشته و برای پیشرفت فنون تغییر رفتار حیوانات بسیار تلاش کرده است. او همچنین در بخش آموزشی شرکتش هم فعالیت می‌کند و کارگاه‌های رفتاری تقویت‌مدار مثبت را نیز برگزار می‌نماید.

تاد قبل از پیوستن به گروه اوشن امباسی از شغل 35 ساله‌اش در شرکت تفریحی بوش در سِمت معاون و مسئول آموزش حیوانات بازنشسته شد. او در این شرکت به کار 450 مربی و متصدی نگهداری حیوانات نظارت می‌کرد.

لاچیناک در ایجاد و توسعۀ فنون آموزشی و رفتاری در صنعت دنیای دریا و پارک‌های بوش، شیوه‌های تربیت و نمایش‌های خارق‌العادۀ نهنگ‌های قاتل بسیار تأثیرگذار بوده است. او سبب شد این تیم در سال 2007 برای نمایش نهنگ باور برندۀ جایزۀ تی اوارد از سوی انجمن تیمد انترتینمنت شود.

چاک تامپکینز (Chuck Tompkins) هم‌اکنون به عنوان سرپرست مشترک عملیات‌های جانورشناسی شرکت تفریحاتی بوش مشغول فعالیت است. او تجربۀ آموزش بیشتر از 100 گونه حیوان همچون دلفین، نهنگ قاتل، باله پایان، نخستیان، سم‌داران و سگ‌سانان را در کارنامۀ خود دارد. چاک در حوزه‌های آموزش تغییر رفتار چندین مقاله نگاشته و یا در نوشتن آن‌ها همکاری داشته و چندین بار از سوی انجمن مربیان حیوانات دریایی مورد تمجید و تحسین قرار گرفته است.

تامپکینز بارها سخنرانی‌های اثرگذاری در زمینۀ ترویج قدرت روابط مثبت در خانه و محل کار، ارائه داده است. او به عنوان مشاور آموزشی سازمان آموزش سگ‌های همراه، عضو هیئت مدیرۀ بانک خون مرکزی فلوریدا، عضو هیئت مدیرۀ کلوپ پسران و دختران و عضو هیئت مدیرۀ جامعۀ سرطان آمریکا نیز فعالیت می‌کند.

جیم بالارد (Jim Ballard) به مدت 10 سال در مدارس به عنوان معلم، مشاور و ناظم مشغول کار بوده است و بعد از آن به برگزاری سمینارهای آموزش معلمان در مدیریت کلاس درس، تیم‌سازی و برنامۀ درسی مؤثر طی 10 سال پرداخت. جیم پس از آشنایی با کن بلانچارد در سال 1973 به عنوان مشاور در شرکت‌های او کارگاه‌های مختلفی را برگزار کرد و در نوشتن 6 کتاب با وی همکاری نمود.

جیم مربی زندگی و مدیر سایت نجات‌دهندگان نیز محسوب می‌شود، سازمانی که به افراد می‌آموزد چگونه مسیر زندگی‌شان را بیابند. او کتاب‌های از بهر چه می‌تازی؟، تفکر روان همانند آب، موج کوچک و تلاطم کهنه را نیز به تنهایی به رشتۀ تحریر درآورده است.

در بخشی از کتاب صوتی نهنگ‌ها اعتماد می‌کنند: تربیت فرزندان می‌شنویم:

با عجله به داخل مرکز دوید، هیچ‌کدام از مادرها به فرزند خود در پوشیدن کت‌هایشان کمک نمی‌کردند. وقتی جاش را دید که دارد به سمت او می‌دود، قلبش به تپش افتاد. آغوشش را باز کرد و لبخند زد، پسرش را در آغوش کشید و با هم به طرف در رفتند.

ناظم مدرسه از داخل دفتر صدا زد:

«جلسه اولیا و مربیان امشب رو یادتون نره. ساعت هفت و نیم.»

آن شب وقتی ایمی بعد از جلسۀ مهدکودک داشت به سمت خانه رانندگی می‌کرد، در فکر روز هیجان‌انگیزی بود که در دنیای دریا گذرانده بود و لحظه‌شماری می‌کرد تا دربارۀ چیزهای جدیدی که در مورد نهنگ‌های قاتل یاد گرفته برای مت تعریف کند. اما همین که در ورودی را باز کرد، اشتیاقش فرونشست. مت در حالی که سرش را در میان دستانش گرفته روی مبل نشسته بود. همه جا پر از اسباب‌بازی و خرت‌وپرت بود و از اتاق جاش صدای جیغ و گریه می‌آمد.

ایمی با تعجب پرسید: «چی شده؟»

مت از روی درماندگی با صدای بلند گفت: «چی شده؟ از پسرت جاش بپرس چی شده!»

ایمی پرسید: «برای رفتن به تخت‌خواب اذیتت کرد؟»

مت سرش را تکان داد و گفت: «این بچه پدر منو درآورده!»

فهرست مطالب کتاب صوتی