معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی مامان و مازیار
برای دانلود قانونی کتاب صوتی مامان و مازیار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی مامان و مازیار
کتاب صوتی مامان و مازیار نوشتهی رعنا سلیمانی، داستان کوتاهی از زنی افسرده و عاشق است که در دنیا بهجز دختر کوچکش و مازیار، هیچ امید دیگری برای زنده ماندن ندارد و زندگی سختی را میگذراند؛ تا زمانی که تصمیم میگیرد به تمام این رنج و سختی پایان بدهد...
دربارهی کتاب صوتی مامان و مازیار
آنچه در کتاب صوتی مامان و مازیار نوشتهی رعنا سلیمانی میشنویم، داستانی از یک زندگی تاریک و نکبتبار است. راوی داستان، دختر کوچکی است که همراه مادرش زندگی میکند. نام این دخترک را نمیدانیم، اما میدانیم که او در دنیای کودکانهی خود بسیار تنهاست و اغلب اوقات مجبور است در نقش یک آدم بزرگ زندگی کند تا بتواند از پس کارهایش بربیاید. پدرش را زمانی که خیلی کوچکتر بوده از دست داده و حالا نهتنها هیچ خاطرهای از او ندارد، بلکه از بابت امتناع مادرش از توضیح دربارهی پدر، هیچچیز از او نمیداند. گرچه نمیتوان چندان مادر را بهخاطر این موضوع سرزنش کرد؛ افسردگی چنان در تاروپود وجود او ریشه کرده که هر روزش را به زور اشک و غصه به فردا متصل میسازد.
مادر اغلب حوصلهی هیچ کاری را ندارد و خود را در فضای خفهی اتاق خوابش زندانی میکند. دخترک قصه بیشتر وقتها مجبور است خودش غذایی آماده کند و ظرفها را بشورد و تنها از مدرسه به خانه برگردد؛ چون میداند که باید در حضور مادر نامرئی باشد تا درد او را دوچندان نکند. پشت چهرهی غمزدهی مادر زنی زیبا و باهوش وجود دارد که با تمام غباری که از افسردگی بر چهرهاش نشسته، اگر با دقت نگاه کنی، نشانههایی از او را میبینی. مادر در آمریکا یک خواستگار پروپاقرص هم دارد، اما این روزها دغدغهی او چیز دیگری است.
مادرِ قصهی کتاب صوتی مامان و مازیار، دل در گروی پسر جوانی به نام مازیار داده است. پسری که دستان قدرتمند و شانههای پهنش، کمی جای خالی آغوش پدر را برای دخترک قصه پر میکند. مازیار هم عاشق مادر است، اما آنها هر دو میدانند که این رابطه به سرانجام درستی نخواهد رسید. مازیار ماندنی نیست، همین حالا هم از بابت اینکه عاشق بیوه زنی شده که یک بچهی کوچک دارد، مجبور است به هزار نفر جواب پس بدهد. ولی مادر تمام هستیاش را در وجود مازیار میبیند. هر لحظه که فکر رفتن مازیار مثل خوره به جانش میافتد، فشار غصه چنان بر دلش سنگین میشود که تا ساعتها صدای هقهق گریهاش از پشت در بستهی اتاق خواب شنیده میشود.
چیزی به پایان این قصه نمانده. مازیار قصد رفتن کرده و مادر حس میکند دیگر توانی برای ادامهی زندگی ندارد. دخترک اما ساکت و ساکن، به تماشای تمام این رفتنها و آمدنها نشسته و کوچکترین حسی به هیچکدام از این اتفاقات ندارد...
کتاب صوتی مامان و مازیار کاری از نشر صوتی چوک است و شما آن را با صدای سحر خسروزاده میشنوید.
کتاب صوتی مامان و مازیار برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای کوتاه عاشقانه و اجتماعی علاقه دارید، از شنیدن این کتاب لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب صوتی مامان و مازیار میشنویم
گاهی که سرحال بود از پدرم میپرسیدم و او فقط میگفت: «پدرت مرده. وقتی خیلی کوچیک بودی مرد.» عکسهای قدیمیام را نگاه میکردم. مامان خیلی بچهسال بود. چندتا پسر دورش بودند. مامان با لباس آبی و پسرها همه با موهای پشتبلند و کتانیهای ساقدار. نه اینها نمیتوانستند پدر من باشند. قیافهام را توی تکتک آنها جستجو کردم. دوست داشتم بدانم پدرم دربارهی مامانم چه فکری میکند. دربارهی من چه فکری میکند. برای من همهچیز گیجکننده بود.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی مامان و مازیار |
نویسنده | رعنا سلیمانی |
راوی | سحر خسروزاده |
ناشر صوتی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲۵ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |