معرفی و دانلود کتاب صوتی قصههای مرداد: مثلها و قصههایشان
برای دانلود قانونی کتاب صوتی قصههای مرداد: مثلها و قصههایشان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی قصههای مرداد: مثلها و قصههایشان
در کتاب صوتی قصههای مرداد: مثلها و قصههایشان نوشته مصطفی رحماندوست، 31 داستان ویژهی ماه مرداد روایت میشود که کودکان هر شب میتوانند به یکی از این قصهها گوش فرا دهند. این اثر برای گروه سنی «ج» و «د» مناسب است.
ضربالمثل یا زبانزد در ادبیات ما جایگاه بخصوصی دارند. هر مثلی به خودی خود تاریخ فشردهای است که مردم امروزه را به ریشههای فرهنگی گذشتهی کشورمان پیوند میزند. مثلها بسیار ارزشمندند، زیرا عمری به درازای عمر انسان دارند. آنها گونهای از بیان هستند که تاریخچه و داستانی پندآموز درون خود پنهان کردهاند.
همهی داستانهای این اثر، در گنجینهی درخشان و مهم فرهنگ مردم ایران ریشه دارد. اصل داستانها توسط نویسنده به نگارش درنیامده است. بلکه او روایتگر داستانهایی است که ضربالمثلی را پدید آوردهاند. پرداختن به این قصهها، به تقویت هویت ایرانی فرزندانمان کمک میکند و میان زندگی امروز آنها و ریشههای دیروزشان پلی عاطفی برقرار میکند، تا ریشههای دیرپای فرهنگ این دیار در یاد آنها همواره تازه بماند. این کتاب برای بزرگترها منبع قصهگویی و برای کودکان و نوجوانان مجموعه قصهای شیرین، دلنشین و ایرانی است.
مصطفی رحماندوست، نویسنده برجسته ایرانی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، در سال 1329 متولد شد. او مشهور به شاعر صد دانه یاقوت است که یکی از درخشانترین و برجستهترین اشعار اوست که در دوره تحصیلات ابتدایی و در درس زبان فارسی آموزش داده میشود. او دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران در رشتهی زبان و ادبیات فارسی است. از دیگر آثار او عبارتاند از: فرهنگ آسان، فرهنگ ضربالمثلها، ترانههای نوازش و مجموعه شعرهای قصه پنج انگشت و بازی با انگشتها.
در قسمتی از کتاب صوتی قصههای مرداد: مثلها و قصههایشان میشنویم:
یکی بود، یکی نبود. مرد فقیر و بیچارهای بود که توی خانهاش چیزی نداشت. صبح تا عصر کار میکرد و نان بخور و نمیری به دست میآورد. غذایی میخورد و شب که میشد، میگرفت و میخوابید تا خستگی درکند و برای کارهای فردایش قدرت داشته باشد. وقتی شبها میخوابید، آن قدر خسته بود که اگر توپ هم کنار گوشش در میکردند، متوجه نمیشد.
یک شب که مرد فقیر مثل همهی شبها خسته و کوفته گرفت و خوابید، دزدی پاورچین و پاورچین به خانهاش نزدیک شد. دور و برش را خوب نگاه کرد و وقتی مطمئن شد که کسی توی کوچههای محله نیست، در خانهی او را باز کرد و وارد شد. دزدی که به خانهی مرد فقیر رفته بود، دزدی بود که تازه به آن شهر آمده بود و نمیدانست کدام خانه، خانهی افراد ثروتمند است و کدام خانه، خانهی افراد فقیر. او تصمیم گرفته بود که در شب ورودش به خانهای دستبرد بزند و مال و اموال کسی را بدزدد. از بدی شانسش، خانهی مرد فقیر قسمتش شده بود. دزد با احتیاط حیاط خانه را جست و جو کرد. از این میترسید که در دل تاریکی شب، پایش به چیزی بخورد و سر و صدا راه بیندازد و صاحب خانه بیدار شود. او که نمیخواست همان شب اول گرفتار داروغه و قاضی و زندان بشود، تمام قدمهایش را حساب شده برمیداشت.
توی حیاط، چیز به دردبخوری نبود. دزد با خود گفت: «حالا باید بروم توی خانه. کاش میدانستم توی خانه چند نفر خوابیدهاند. کاش میدانستم چند نفرشان مردند و چند نفرشان زن یا بچه. این طور نمیشود. از این به بعد باید اول زاغ سیاه خانهای را چوب بزنم و بعد با نقشهی درست و حسابی وارد خانه بشوم.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی قصههای مرداد: مثلها و قصههایشان |
نویسنده | مصطفی رحماندوست |
راوی | مصطفی رحماندوست، مریم نشیبا، بهرام شاه محمدلو، احترام برومند |
ناشر چاپی | انتشارات محراب قلم |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۴۷ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای قصههای کهن کودک |
مرسی از آقای رحماندوست و کتابراه.