معرفی و دانلود کتاب صوتی زن کابین شماره 10

معرفی کتاب صوتی زن کابین شماره 10

کتاب صوتی زن کابین شماره 10 نوشته‌ی روث ور داستانی جنایی معمایی درباره‌ی نویسنده‌ای به نام لارا است که پس از سوار شدن بر یک کشتی تفریحی، می‌بیند که زنی را به دریا می‌اندازند. اما به نظر می‌رسد همه‌ی مسافرین کشتی حاضرند و کسی کم نشده است. لارا که کسی حرفش را باور نمی‌کند، در ادامه‌ی این کتاب که از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز بوده به‌تنهایی به‌دنبال حل کردنِ این معما می‌رود.

درباره‌ی کتاب صوتی زن کابین شماره 10

در داستان زن کابین شماره 10 (The Woman in Cabin 10) نوشته‌ی روث ور (Ruth Ware)، ما با لارا بِلَک‌لاک آشنا می‌شنویم که نویسنده‌ای در حوزه‌ی سفر و گردشگری‌ست و اخیراً برای انجام مأموریتی باید به نروژ برود. او سوارِ یک کشتی تفریحی می‌شود و سفر خود را شروع می‌کند. در آغاز همه‌چیز لذت‌بخش است. آسمانِ صاف، دریای آرام و مسافرینِ شاد و خوش‌گذران، نویدِ یک سفرِ خوب را به او می‌دهند. اما پس از گذشت چند روز، باد‌های سرد به کشتی می‌وزند، آسمان طوفانی می‌شود و معمایی عجیب سفر لارا را به ماجرایی سخت و دلهره‌آور تبدیل می‌کند.

یک شب، لارا روی عرشه‌ی کشتی با منظره‌ای وحشتناک مواجه می‌شود. این منظره و اتفاق‌های پس از آن زندگی و سفر او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ او صدای جیغی و پس از آن صدای افتادن در آب را می‌شنود. وقتی به بالکن کابین کناری‌اش، کابین شماره 10 می‌رود، زنی را می‌بیند که در آب در حالِ پایین رفتن است و مقداری خون هم در کفِ بالکن دیده می‌شود. او با عجله به مسئولین کشتی حادثه را خبر می‌دهد و با هم به صحنه باز می‌گردند، ولی دیگر اثری از خون نیست.

مسئولین کشتی به لارا می‌گویند کابین 10 همیشه خالی بوده و بعد از شمارش مسافرین کشتی، متوجه می‌شوند همه‌ی مسافرین و خدمه حضور دارند. لارا که هنوز باور دارد قتلی در کشتی اتفاق افتاده است، به جست‌وجویی مهیج و پرتعلیق برای حل کردنِ این معما ادامه می‌دهد. هیچ کدام از مسئولین یا مسافرین کشتی حرفِ لارا را باور نمی‌کنند و پیگیری بیشترِ لارا باعث می‌شود دیگران به سلامتِ عقلِ او مشکوک شوند. یک شب لارا متوجه می‌شود که کسی بر روی آینه‌ی اتاقش نوشته است: «پی‌اش را نگیر». اما لارا تصمیم ندارد کوتاه بیاید و در ادامه، تلاش‌های او برای حلِ این معما را می‌بینیم.

داستان زن کابین شماره 10، پر از پیچش‌های داستانیِ غافلگیرکننده است و فضایی که روث ور در این داستان تصویر کرده است، هم کلاستروفوبیک و تنگناهراسانه است و هم زیبا. حسِ پریشانی و استیصالِ لارا را در تک‌تک صفحات این داستان می‌توان مشاهده کرد و تأثیرِ داستان تا مدت‌ها پس از پایان بر مخاطب باقی می‌ماند. این کتاب که توسط انتشارات البرز و با ترجمه‌ی ساراپیرعلی منتشر شده بود، توسط ناشر صوتی آوانامه و به گویندگی مریم پاک‌ذات روانه‌ی بازار شده است.

جوایز و افتخارات کتاب زن کابین شماره 10

• انتخاب شده به عنوان یکی از خواندنی‌ترین کتاب‌های تابستان توسط نشریه‌ی اینترتینمنت ویکلی (Entertainment Weekly).
• انتخاب شده به عنوان یکی از خواندنی‌ترین کتاب‌های تابستان توسط نشریه‌ی نیویورک پست.
• نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب سال از وب‌سایت کتاب ماه (Book of the Month).
• نامزد جایزه Theakston Old Peculier در بخش رمان جنایی سال 2017.
• نامزد دریافت بهترین داستان معمایی و دلهره‌آور از وب‌سایت گودریدز.
• یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز
• یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های یو اس ای تودی.

اقتباس‌های سینمایی از کتاب زن کابین شماره 10

در سال 2017 برخی نشریات آمریکایی اعلام کردند امتیاز ساخت فیلمی بر اساس کتاب زن کابین شماره 10 توسط CBS Films خریداری شده و قرار است فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی هیلاری سایتز (Hillary Seitz) که کار روی فیلم‌های بی‌خوابی (Insomnia) و نابخشودنی (The Unforgivable) را در کارنامه‌ی خود دارد، این فیلم را کارگردانی کند.

کتاب صوتی زن کابین شماره 10 برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های دلهره‌آور و جنایی از شنیدنِ این کتاب صوتی لذت خواهند برد. از طرف دیگر، علاقه‌مندان به داستان‌های پلیسی و معمایی نیز شنیدنِ این کتاب را لذت‌بخش خواهند یافت.

با روث ور بیشتر آشنا شویم

روث واربرتون (Ruth Warburton) (متولد 1977) که با نام مستعار روث ور می‌نویسد، نویسنده‌ی بریتانیایی داستان‌های دلهره‌آور و روان‌شناختی‌ست. او در ساسکس شرقی متولد شد و مدتی نیز به تدریس زبان انگلیسی در فرانسه پرداخت. این نویسنده که در آغاز کار حرفه‌ایِ خود، با نامِ واقعی‌اش برای مخاطبین نوجوان، داستان‌های فانتزی می‌نوشت، ولی پس از چندی شروع به نوشتن داستان‌های معمایی و دلهره‌آور با نام روث ور کرد. سبکِ نوشتنِ او را با آگاتا کریستی مقایسه کرده‌اند و شخصیت اصلی بسیاری از داستان‌های او معمولاً زنانِ عادی‌ای هستند که ناگهان خود را در موقعیت خطرناکی می‌بینند. از آثار مشهور روث ور می‌توان به کتاب‌های «در یک جنگل تاریکِ تاریک»، «چرخش کلید»، «بازی دروغ» و «مرگ خانم وستاوی» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی زن کابین شماره 10 می‌شنویم

نخستین نشانه‌ای که خبر از دردسری می‌داد، بیدار شدن در تاریکی شب بود و دریافتن اینکه گربه‌ای با پنجه به صورتم چنگ می‌زد. احتمالاً فراموش کرده بودم که دیشب درِ آشپزخانه را ببندم... این هم جریمه‌ی بدحال به خانه آمدن. با غرغر گفتم: «برو گمشو».

دِلیله میومیویی کرد و سرش را کوبید به من. سعی کردم صورتم را زیر بالش قایم کنم، اما او به مالیدن گوشم ادامه داد. سرانجام غلت خوردم و با سنگدلی از روی تخت هلش دادم پایین. با صدایی خفیف به زمین کوبیده شد و من لحاف را بر روی سرم کشیدم. اما باز از زیر لحاف می‌شنیدم که به پایین در پنجه می‌کشد و با چارچوب آن صدای تلق‌تولوق در می‌آورد.

در بسته بود.

بلند شدم و نشستم. قلبم ناگهان شروع کرد به تالاپ تولوپ کردن و دلیله با خوشحالی و صدای جیغ مانند بر روی تخت پرید. محکم بر روی قفسه‌ی سینه‌ام نگهش داشتم و نگذاشتم تکان بخورد. گوش کردم. شاید یادم رفته بود درِ آشپزخانه را ببندم؛ یا شاید هم بسته بودم ولی خوب چفت نشده بود. اما درِ اتاق خوابم رو به بیرون باز می‌شد و نمایی عجیب و غریب از شکل و شمایل خانه پیدا بود. امکان نداشت او توانسته باشد درِ بیرون را به روی خودش ببندد. کسی باید در را بسته باشد.

فهرست مطالب کتاب صوتی