معرفی و دانلود کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی
ساتوشی یاگیساوا در کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی، داستان پناه بردن دختری جوان از عمق رنج و دلشکستگیِ از دست دادن هر آنچه برایش آشنا و دوستداشتنی بوده، به دنیای آرام و خردمندانهی کتابها را روایت میکند. این کتاب که از عناوین پرفروش آمازون بوده، داستانی دربارهی امید و شروعی دوباره است.
دربارهی کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی
ساتوشی یاگیساوا (Satoshi Yagisawa) در کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی (Days at the Morisaki Bookshop) که هماکنون نسخهی صوتی آن مقابل شماست، داستان فرو رفتن در رنج و سپس پیدا کردن راه خارج شدن از آن را نشان میدهد. این داستان عاشقانه و آرام، ما را به دل زندگی دختری جوان به نام تاکاکو میبرد که خود را از هر جهت انسانی معمولی میبیند. او چهرهای معمولی دارد، در خانوادهای معمولی به دنیا آمده، در مدرسهای معمولی درس خوانده و حالا در شرکتی معمولی هم کار میکند. این معمولی بودن برای تاکاکو کافی است و او را خوشحال میکند. کما اینکه در همین شرکت معمولی، با مرد جوانی به هیدهآکی آشنا شده و این آشنایی به یک تجربهی عاشقانه تبدیل شده است.
حالا تاکاکو آرام و خوشحال است. او با دوستپسرش در رستورانی نشسته و شام میخورد که ناگهان خبری غیرمنتظره، سقف سست آرزوهای عاشقانهاش را بر سرش خراب میکند. هیدهآکی با لحنی کاملاً معمولی، که انگار میخواهد خبری کاملاً پیشپاافتاده را بگوید، خبر از ازدواج زودهنگامش با زنی دیگر را میدهد؛ زنی بسیار زیبا که اتفاقاً در شرکت خودشان کار میکند. دنیا پیش چشمان تاکاکو سیاه میشود تا او به این فکر کند که از دست دادن معشوقش برایش درد بیشتری داشته یا شنیدن خبر خیانتش؟
به این ترتیب، شخصیت اصلی کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی یعنی تاکاکو، در یک چشم برهم زدن همهچیزش را از دست میدهد. او که تحمل دیدن عشق سابقش و نامزدش را در شرکت و هنگام کار ندارد، از آنجا استعفا میدهد. او روزها خودش را در خانه حبس میکند تا فضای دلگیر خانه که با پردههای کشیدهشده تاریکتر و تنهاتر نیز به نظر میرسد، پناهی برای قلب شکستهاش باشد. این اوضاع نابسامان تا جایی ادامه پیدا میکند که صبر مادر تاکاکو لبریز میشود و از برادرش، یعنی دایی ساتورو درخواست کمک میکند.
دایی ساتورو آدم عجیبی است. اصلاً همین عجیب بودن و مبادی آداب نبودنش باعث شده تا سالها تاکاکو سراغی از او نگیرد. او ازدواج عاشقانهای داشته ولی چند سال قبل به شکلی ناگهانی و ناراحتکننده از همسرش جدا میشود و حالا تنها زندگی میکند. وظیفهی ادارهی کتابفروشی کوچکی در توکیو که نسلدرنسل متعلق به خانوادهی تاکاکو بوده، به عهدهی دایی ساتورو است. و حالا دایی از تاکاکو درخواست کرده تا در ازای کمک کردن به او در کارهای کتابفروشی، به اتاق طبقهی بالای مغازه نقل مکان کند. این نقل مکان به معنای قطع ارتباط با تمام دوستان و آشنایان تاکاکو است، ولی حداقل برای او که موقتاً شغلی ندارد و از پس هزینههای زندگی برنمیآید میتواند پیشنهاد خوبی باشد. تاکاکو به مغازهی کتابفروشی قدیمی دایی ساتورو نقل مکان میکند، بیخبر از اینکه این خانهی جدید، دری به دنیایی جدید و آدمهایی جدید باز میکند...
کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی توسط مژگان رنجبر به فارسی ترجمه شده و نشر کولهپشتی ناشر آن است. این کتاب را با صدای اعظم حبیبی میشنوید.
افتخارات کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی
- اثر پرفروش آمازون
- کتاب پرفروش بینالمللی
- کتاب پرفروش در ژاپن
- برندهی جایزهی ادبی چییودا
- نامزد دریافت جایزهی British Book
نکوداشتهای کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی
- مطالعهی این کتاب در یک بعدازظهر آرام در پارکی زیبا بسیار لذتبخش است. (لسآنجلس تایمز)
- ساتوشی یاگیساوا با وجود تمام توصیفات پرجزئیاتش، نثری روان و ساده دارد. (بوکلیست)
- داستان عاشقانهای دربارهی کتابها و کتابفروشیها که با روایتی صمیمانه و طنازانه تکمیل میشود. (Kirkus Reviews)
- این کتاب دقیقاً مانند خود کتابفروشی موریساکی، مینیمال اما پر از تجربه است. (New York Journal of Books)
- تأملبرانگیز و صادقانه. (The Uncorked Librarian)
اقتباس سینمایی از کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی
فیلم ژاپنی Morisaki shoten no hibi با اقتباس از داستان این کتاب در سال 2010 ساخته شده و Asako Hyuga کارگردانی آن را به عهده داشته است.
کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به رمانهای خارجی عاشقانه، از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی میشنویم
روز بعد، دیگر خواب نماندم و بهنحوی فهمیدم که باید در کتابفروشی چهکار کنم. خوشبختانه، کسبوکار بیشتر اوقات تا بعدازظهر راکد بود. من پشت پیشخان مینشستم و خوابم میبرد. از وقتی که آنجا سروسامان گرفتم، برنامهی روزانهام چندان تغییر نمیکرد. صبح، اولین کاری که میکردم باز کردن کتابفروشی بود و رسیدگی به کارها تا وقتی که داییام بیاید و من را از شرّ وظایفم خلاص کند. بعد خودم را بهزحمت به طبقهی بالا میکشاندم و زیر ملافههای فوتونم میرفتم و میخوابیدم.
در اتاقم فقط وسایل کاملاً ضروری وجود داشت. مطمئنم که اصلاً شبیه زندگی بقیهی آدمها نبود، اما مناسب احوال من بود. صادقانه بگویم، با وضعیت ذهنیای که داشتم، آماده بودم تا همهی چیزهای دنیوی را رها کنم.
دایی ساتورو بعدازظهرها میآمد. او لباسهای گَلوگشادی به تن میکرد که در شرکتهای معمولی امکان پوشیدنشان نبود. وقتی میآمد تو، اولین کاری که میکرد بررسی دفتر حسابکتاب بود و بعد سفارشهای آنلاین. سپس، میرفت سراغ تلفن تا با کسی راجعبه موضوعی گپ بزند یا برای کار چیزی سفارش بدهد. میتوانستم شکایاتش را بشنوم که به فرد آن سوی خط میگوید: «نه بابا، امکان نداره!» یا «اینکه خیلی بیرحمانهست، نه؟» یا «اگه نتونیم این رو پشتسر بذاریم...» شاید از وضعیت کسبوکار شکایت داشت. با این حال، لحن صدایش همیشه شاد بود.
چیزی که در کسبوکار کتابهای دستدوم انتظارش را نداشتم این بود که شبکهاش اینقدر گسترده باشد. طبق گفتهی داییام، شبکهی کتابفروشها و روابط شخصی بخش مهمی از کار است تا مطمئن شوی همیشه میتوانی فهرستی از کتابهای جدید بیاوری و اجازه ندهی کتابفروشی خالی بماند. کتابفروشی خاصی مثل موریساکی نمیتوانست فهرست کتابهایش را صرفاً با خرید کتاب از مشتریهایی تأمین کند که برای فروش میآمدند. مزایدههای دورهای که اتحادیهی کتابفروشیها سازماندهی میکرد برای کتابفروشیها ضروری بود تا بتوانند کتابهای دستدوم بیشتری به دست بیاورند.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی روزها در کتابفروشی موریساکی |
نویسنده | ساتوشی یاگیساوا |
مترجم | مژگان رنجبر |
راوی | اعظم حبیبی |
ناشر صوتی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۶ ساعت و ۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |