معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

برای دانلود قانونی کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت داستان زنی است که به تازگی همسرش را از دست داده، از جمهوری دومینیکن به آپارتمان بزرگی در نیویورک نقل مکان می‌کند و در بدو ورود توسط همسایگانش مورد قضاوت و تمسخر قرار می‌گیرد تا اینکه اتفاقی همه چیز را عوض می‌کند. این داستان به قلم یوهانکا دلگادو نوشته شده و برنده‌ی جایزه‌ی او. هنری است.

درباره‌ی کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

در یکی از روزهای بارانی پاییز نیویورک، زنی حدودا سی ساله و ریزنقش با یک چمدان زهوار در رفته در مقابل ساختمانی از ماشین پیاده می‌شود و زیر بار نگاه سنگین ساکنین ساختمان، به خانه‌ی جدیدش می‌رود. او بیوه‌ای اهل کشور جمهوری دومینیکن است که به تازگی به آن آپارتمان بزرگ در نیویورک نقل مکان کرد. همسایگان جدیدش، ندیده و نشناخته، با قضاوت‌های از پیش تعیین شده و شایعات از او استقبال می‌کنند. آن‌ها درباره‌ی زندگی‌اش در جمهوری دومینیکن خیال‌پردازی می‌کنند، دائما ظاهر و باطنش را پیش خودشان مورد تمسخر قرار می‌دهند و پشت سرش حرف می‌زنند. این شروع داستان کوتاه کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت (The Little Widow from the Capital) به قلم یوهانکا دلگادو (Yohanca Delgado)، نویسنده‌ی جوان اهل آمریکا است.

یوهانکا دلگادو از پدر و مادری اهل کوبا و جمهوری دومینیکن متولد و در آمریکا بزرگ شد. داستان‌های او در نشریات مختلفی از جمله نیویورک تایمز، پاریس ریویو و تایم به انتشار رسیده‌اند و جوایزی را نیز برای او به ارمغان آورده‌اند. کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت از داستان‌های کوتاه اوست که به زندگی مهاجران و زنان تنها در امریکا می‌پردازد و با استقبال منتقدین رو به رو شده است.

معرفی و دانلود کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

به داستان بازگردیم. زن خیاطی بلد بود و همسایه‌ها به بهانه‌ی کارهای خیاطی و رفوی لباس‌هایشان به خانه‌اش سرک می‌کشیدند. او با مهارت و ظرافت خیاطی می‌کرد، اما حرکات نرم و لطیفش مهرش را در دل همسایگان نمی‌انداخت، در عوض آن‌ها از پارچه‌های سوزن دوزی شده‌ای که به دیوارهای اتاق‌هایش می‌آویخت، وحشت می‌کردند. پارچه‌ها با آن تصاویر عجیب و عروسک‌های بدون صورتِ گلدوزی شده، جادو و جادوگری را در ذهن آن‌ها تداعی می‌کرد. تصاویر روی پارچه‌ها چه رازی با خود داشتند؟ آیا این زن جادوگر بود و به آن آپارتمان آمده تا همسایه‌ها را با جادوی بومی دومینیکنی‌اش طلسم کند؟ این پرسش‌ها ذهن کنجکاو همسایگان را به خود مشغول می‌داشت و آن‌ها را از او دورتر می‌کرد، تا اینکه سروکله‌ی یک عاشق در خانه‌ی زن پیدا می‌شود و همه چیز را زیر و رو می‌کند.

کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت توسط فروغ صادقی به فارسی برگردانده و با صدای پرنیان طباطبایی روایت شده است. انتشارات خانه‌ی رود با همکاری نشر صوتی ترانه پدرام آن را تقدیم علاقه‌مندان کرده‌اند.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

  • برگزیده‌ی جایزه‌ی بهترین داستان‌های کوتاه او. هنری در سال 2022
  • در فهرست بهترین داستان‌های کوتاه آمریکا در سال 2022 به انتخاب اندرو شان گریر

کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ادبیات داستانی معاصر آمریکا، به ویژه ژانر داستان‌های کوتاه علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت می‌شنویم

وقتی کنار قوزک‌هایمان زانو می‌زد تا با سنجاق بین لب‌هایش در خلسه‌ای از سکوت چیزی را اندازه بزند، انگار امواج اقیانوس روی پارچه به جوش و خروش می‌افتاد. حرکاتش بسیار ملایم و روان بود. پوست نرمش اطراف جاسنجاقی بسته شده روی مچ دستش مثل پوست یک نوزاد تپل چین افتاده بود. این جور وقت‌ها که می‌شد، دوستش داشتیم. با این وجود، به جشن تولد یا مهمانی‌ها و دورهمی کریسمس‌مان دعوتش نمی‌کردیم. هر چند می‌دانستیم در آن آپارتمان بزرگ تک و تنهاست و درست مثل ما از لابه لای میله‌های مشکی پنجره‌ها گذر فصل‌ها را تماشا می‌کند.

با خودمان فکر کردیم اگر او یک هم‌خانه بیاورد، می‌تواند راحت‌تر از عهده‌ی مخارجش بر بیاید. برای همین به او گفتیم یکی از اقوام می‌خواهد برای کار در یک کارگاه تولید دستگاه قهوه‌ساز به نیویورک نقل مکان کند و به یک سرپناه نیاز دارد. البته توضیح دادیم که او هنوز پول زیادی ندارد اما وقتی چک‌هایش را وصول کند، می‌تواند اجاره‌ی اتاقش را بدهد و این می‌تواند کمک‌خرج خوبی برایش باشد. سرش را یک‌وری کرد. انگار که داشت به پیشنهادمان فکر می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب صوتی

42 دقیقه
بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت
نویسنده
مترجمفروغ صادقی
راویپرنیان طباطبایی، سحر حمیدی، محمد کربلایی
ناشر چاپیانتشارات خانه‌ی رود
ناشر صوتیانتشارات ترانه پدرام
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابMP3
مدت۴۱ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب صوتی داستان و رمان خارجی، کتاب‌های داستان و رمان خارجی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

زهرا فرخ
۱۴۰۳/۶/۱۵
خطر اسپویل :
داستانی ساده از زندگی زنی بداقبال که دوبار در زندگی زناشویی دچار خیانت مردان بی حیامی شود و دچار برخوردهای نادرست همسایگان ودید منفی همنوعان خود ونیز ترس زنان شوهردار از اینکه زنی جوان و بی شوهر درصدد آن باشد که شوهران آن ها را اغفال واز کفشان برباید و متاسفانه نبود پایگاه مدهبی قوی و
منجر به ناامیدی خودکشی آن زن بی پناه میشود برای اینکه بتواند بنحوی خود را از آن زندگی تلخ که مدام در معرض قضاوتهای نادرست اطزافیان قرار میگیرد وجامعه نمیگذارد او یک زندگی آرام برای خود داشته باشدو در آخر تشبیه گلهای لباس آن زن به هزاران اسنی که روی دنباله دومتری لباسش دوخته بود نشانگر آن بود که او برای رهایی از قضاوتهای نابجایی که هر جا میرفته در پِیَش بوده تصمیم به خودکشی میگیرد ودر آخر آن خانمهایی که تماشاگر صحنه خودکشی او بودند ولی اقدامی برای جلوگیری از این کار او نمیکننداحتمالا بخاطر آن بوده که هنوز هم او را خطری برای زندگی واغفال شوهرانشان می دیدند با وجود اینکه زن بیچاره در عین جوانی و توانایی دوخت و دوز بهترین لباسها همواره پوششی ساده و باصطلاح دِمُده می پوشیده که توجه کسی را به خود جلب نکندمتأسفانه این دید منفی در باره زنان مطلقه یا زنان شوهر مرده در همه جوامع وجود دارد و احتمالا نویسنده میخواسته به نوعی اعتراض خود را به این برخورد جامعه با زنان بیوه بخصوص زنانی که در جوانی بیوه شده اند نشان دهد و زشتی رفتار افراد جامعه بخصوص همجنسان ایشان با آنهارا نشان دهد.
هدی میرزامحمدی
۱۴۰۳/۵/۲۳
نمیدانم چرا اینقدر امتیاز گرفته مقصود این داستان چی بود. قصد داشت کنجکاوی همسایه ها را نشان بدهد؟ یا بگوید این خانم جادوگر بود؟ در نهایت مشخص نشد چرا این خانم عکس همسایه ها را گلدوزی کرده بود؟ و چرا خانواده با اصالت او پیگیر او نبودند. با توجه به اینکه افرادی در شهر خودش خبر داشتند که در اینجا می و زندگی کند. همسایه های کنجکاو معمولا دخالت هم می کنند. چطور اینها فقط تماشا می کردند؟ طوری گوینده تعریف می کرد انگار فیلم سینمایی می دیده. او را تا پشت بام همراهی کردند تا او با لباس سیاه خودکشی کند؟ در کشور خودمان را که مطمئن هستم کمک یاری و ترغیب شخصی و تسهیل راه خودکشی و اقدامی نکردن برای نجات جان او جرم محسوب می شود. احتمالا در خارج کشور هم همین است. آن ها تماشا کردند و دنباله عروس را گرفتند تا از پشت بام بپرد؟؟؟ واقعا چرند محض بود چرا نویسنده فکر می کند فقط باید کلمات قلمبه و سخت را کنار هم بیاره تا یک نویسنده خوب بشه؟؟؟ داستان باید تو را جذب کنه. تنها نکته مثبت آن جا بود که نامزد بیوه وقتی منتظر بود به جای سیگار کشیدن بارفیکس میرفتین تنها نکته مثبت بود.
زری بانو
۱۴۰۳/۴/۸
کتاب صوتی بیوه‌ی ریز نقشی از پایتخت داستان کوتاهی از یوهانکا لگادو در مورد تکه از داستان زندگی افرادی تنهایی است که با وجودی که بی پرده زندگی خود را در معرض دید همگان قرار می‌دهند ولی متٱسفانه محکومند به جادوگری و کسانی که زندگیشان پر از سوء برداشت ناعادلانه توسط همسایگان نا آگاه است. بیوه‌ی ریز در نقش زندگی گذشته خود دچار بحران و آسیب شده بود و اکنون در معرض دید همسایگان نشان داده بود که بدنبال یک زندگی آرام است و نیازمند دوست داشته شدن و بدنبال خوش‌گذرانی و هم خانه شدن با مردانی که بدنبال عیش و نوش و مستی هستند نیست و یک زندگی بی حاشیه را طلب می‌کند ولی در محیطی نا آگاهاه تر با فقر فرهنگی و محیطی کوچکتراز از جایی که زن بیوه از پایتخت به آن مهاجرت کرده بود دچار افکار مسموم مردمی می‌شود که با قضاوت نا عادلانه‌ی خودشان موجبات مرگ و نیستی زن درمانده و تنها را شامل می‌شوند.
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۳/۳۰
داستان کوتاه بیوه ریزنقش از پایتخت، از، یوهانکا دلگادو، از امتیاز کوتاه بودن و صوتی بودن برخوردار است. از نگاه سوم شخص و راوی داستان حکایت می شود گویی که دلگادو داستان را می دیده و برای خواننده آن را تعریف می کند. داستان کشش خاصی را ایجاد نمی کند. اما جاهایی که گوینده های جداگانه آن را بیان می کند و تفکیک صدا باعث جداسازی کاراکترها می شود، اقدامی جالب و قابل تحسین است. کنترلگری و قضاوت، و در کل، فضولی کردن و سرک کشیدن، در کار و زندگی مردم، همواره روابط و زندگی دیگران و خویش را دستخوش قرار می دهد. داستان با کنایه و اقتباس از همین چشمها و حرفها در شخصیت پردازی کاراکترها پردازش شده است. اقتباسی که در پرده خانه و نقش های لباس عروسی در کتاب بیوه زن، ازش الهام گرفته است و به کار برده است. این تقابل دنیای بیرون و دنیای درون از نکات جالب داستان دلگادو است و قلم نگارش او را ویژه کرده است. دست مریزاد
A.asgari
۱۴۰۳/۴/۲۳
کتاب خیلی خیلی جالبی بودکتاب در باره‌ی زنی تنها بود که عاشق هرکس میشد بهش خیانت میشد زنی بود که کاری به هیچکس نداشت ولی همسایه‌ها ازش متنفر بودن و اونو جادوگر میدونستن حتی یکبارم نشد اسمشو صدا بزنن فقط بهش میگفتن بیوه ریز نقشکه در نوجوانی عاشقی مردی میشه ازدواج میکنن و خیانت میبینه و بعد شوهرش برای میمیره فرار از افکار و حرفهای مردم به نیویورک میاد اینجا هم عاشق مردی میشه خوشحال بوده ولی نزدیکای ازدواج مرد میخواد به هم خونه‌ی بیوه ریز نقش تجاوز کنه و عروسی بهم میخوره همسایه‌ها هم باهاش خوب نبودن و اونو جادوگر میدونستن و میگفتن میخواد شوهر هاشونو از چنگشون در بیاره و در حقش بی انصافی میکردناز تنهایی و بی کس بودن از شکست‌های که تویه زندگی خورده بوداخرشم با لباس عروسی که برایه عروسیش دوخته بود خودشو از پشته بام به پایین انداختداستان جالب و پر تاملی بود ممنون از کتابراه
الهه رحیمی
۱۴۰۳/۶/۱
داستان قشنگی بود درباره خیانت، شایعه پراکنی، حسادت، قضاوت‌های نادرست، نابجا و از روی ظاهر. خانم‌های همسایه‌ی زن بیوه در همان نگاه اولشون بدون منطق و دلیل با بدبینی و سوظن بهش نگاه میکنن، شایعات زیادی درباره‌اش درست میکنن که واقعیت نداره، کنجکاوی و دخالت‌هایی در زندگیش دارن، ظاهرش رو قضاوت و مسخره و میکنن. زن بیوه‌ که در زندگیش از طرف شوهرش بهش خیانت میشه درنهایت خودکشی میکنه. به نظرم عنوان زن بیوه ریزنقش مناسب نیست چون در متن داستان اشاره به چاق و تپل بودن زن شده شاید منظور نویسنده کم سن و سال بودن یا کوتاه بودن قد زن بیوه هست و کلمه ریزنقش مفهوم لاغر و ظریف بودن رو تداعی میکنه. خوانش متن هم بسیار خوب بود.
نور پیروز
۱۴۰۳/۵/۲۵
داستان زندگی بیوه زنی تنها و هنرمند که با گلدوزی ثانیه‌های تنهایی‌اش را زندگی می‌کند زنی تنها در آرزوی دوست داشته شدن و دوستی. زنی که قربانی هوسبازی همسرانش می‌شود و تکرار این هوس و حرمان غم‌های او را به خودکشی می‌رساند. همسایگان بی خرد و ناآگاه اورا جادوگر می‌پندارند چون در چهارچوب‌های ساده انگارانه‌ی آن‌ها نمی‌گنجد. ممنون از کتابراه به خاطر این کتاب رایگان. با دقت و نقادانه بشنوید
Shima
۱۴۰۳/۴/۲۰
سلام کتاب جالبی بود داستان زیبایی داشت درمورد زنان تنها و بی پناه صحبت میکنه که با تمام تلاش هایی که برای زندگیشون انجام میدن جامعه درموردشون قضاوت های بی رحمانه انجام میده ونکته جالب اینجاست این قضاوت ها درست توسط هم جنس خودشون یعنی زنان انجام میشه ای کاش پایان داستان کمی متفاوت تر می بود ممنون از کتابراه
javidan
۱۴۰۳/۴/۳
کتاب با داستان مختصر ومفید حدودا ۴۰ دقیقه داستانی که نگاه به جامعه زنان تنها داره وجامعه ای که زن بدون همراه و همسر و لایق داشتن خانه بزرگ یا امکاناتی در حد یک خانم تنها نمیبینه و قضاوت توسط همجنسان همواره همراهش به عنوان یک سرگرمی میشه از ماجرا لذت برد در حقیقت این داستان حقیقت واصل مصائب زنان تنها رو تعریف کرده
یاس
۱۴۰۳/۷/۴
داستان قشنگی بود من خودمم از فضولی همسایه ها خیلی بدم میاد و تفاسیر اشتباهی که برای خودشون میکنن واسه همین هم معمولا با همسایه جماعت دم خور نمیشم و اجازه نمیدم بهشون که بخوان باهام صمیمی بشن یا خیلی در موردم چیزی بدونن فکر میکردم اینجا فقط اینجوریه مثل اینکه همه جا همینجوریه
Kimia toopchi
۱۴۰۳/۶/۷
داستان روان بود و جزئیات با ظرافت بیان شده بود، کاملا به اندازه نه کم و نه بیش از حد که حوصله سر بر بشود. پایان بسیار غم انگیز اما در عین حال پندآموز هم بود که چطور رفتار مردم عادی بر زندگی انسان‌ها اثر میگذارد و حوادث روزگار چطور امان آدمی را از او میگیرد.
محمد علی فرهادی
۱۴۰۳/۴/۲۱
سلام داستان بیان زن بیوه‌ای را روایت میکرد که کلا داغون شده است طوری است که زندگی برایش تمام شده است واز دیدگاه بقیه او مرده است بیوه شدن را یک گناه بزرگ میداند باعث سر کشیدن در زندگی آنان میشود واو خودش درد دارد نباید ما نمک برزخم او باشیم
معصومه بهزادی
۱۴۰۳/۳/۳۱
درود به همه اهالی خوب آرامشکده‌ی کتابراه
یوهانکا دلگادو در این کتاب واقعیت یک زندگی بعد از طلاق که جالبه، در اون جوامع هم بهمین صورته رو عنوان کرده واقعیتی تلخ..
البته من پایانش رو دوس نداشتم و میتونست بهتر از این باشه
تشکر از دست اندرکاران عزیز کتابراه
ندا ونه بینی
۱۴۰۳/۳/۲۷
ممنونم از گوینده عزیز. بسیار عالی داستان زیبایی داشت. بدون اینکه بدونیم چقدر آسیب می زنیم و دل می شکنیم؟ یک خانم بیوه که تازه به مکان دیگری نقل مکان کردن و کنجکاوی و آزار همسایگان. و دردی که ایشون بابت زندگی قبلی شون در دل دارن!
معصومه اکرمی
۱۴۰۳/۶/۲۹
به نظر من زن موجودی لطیف هستش که هر جای دنیا با هر نوع آزادی و فرهنگی که باشد وقتی بهش خیانت و بد رفتاری کنند سخت میشکند کاشکی رفتار همسایه‌ها باهاش بهتر بود تا زندگی رو فقط تو زندگی زناشویی نبیند و راه درست رو انتخاب کند
مشاهده همه نظرات 75

راهنمای مطالعه کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت

برای دریافت کتاب صوتی بیوه‌ی ریزنقشی از پایتخت و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.