معرفی و دانلود کتاب صوتی از چنده لا تا جنگ

معرفی کتاب صوتی از چنده لا تا جنگ

روایتی زنانه و ناب از پرستاری که دوشادوش مردان در جبهه‌های جنگ حضور داشت و پا پس نکشید... کتاب صوتی از چنده لا تا جنگ، بخشی از خاطرات شمسی سبحانی است که به خوبی تصویری از سال‌های ابتدایی انقلاب و دفاع مقدس ارائه داده. گفتنی‌ست تدوین این اثر را گلستان جعفریان برعهده‌ داشته است.

درباره کتاب صوتی از چنده لا تا جنگ

یکی از زنان مبارز انقلابی که در جریان جنگ ایران و عراق کنار رزمندگان بود و در بیمارستان‌های صحرایی مناطق جنگی جنوب به مداوای مجروحان پرداخت، خانم شمسی سبحانی‌ست. او بخشی از خاطرات تأثیرگذار و ماندگار خود را در کتاب از چنده لا تا جنگ روایت کرده و گلستان جعفریان نیز آن را تدوین نموده است.

سبحانی در کتاب نامبرده، ابتدا سری به دوران کودکی خود می‌زند و از وقایع تلخ و شیرین آن زمان می‌گوید. پس از آن راوی به سراغ سال‌های ابتدایی جوانی‌اش می‌رود؛ زمانه‌ای که انقلاب اسلامی در شرف پیروزی‌ست و مردم به تظاهرات و پخش اعلامیه مشغولند. شمسی سبحانی هم از جمله جوانان انقلابی‌ست که علیه رژیم شاهنشاهی مبارزه می‌کند. سرانجام با پیروزی انقلاب، وی عضو سپاه می‌شود و به عنوان یک پرستار و نیروی امدادی به مناطق پرهیاهو و خطرناک کرمانشاه و کردستان می‌رود. درست زمانیکه عراق هنوز به خاک ایران تعدی نکرده و مردم درگیر نیروهای ضدّانقلاب و تجزیه‌طلب هستند.سرانجام شمسی سبحانی روایت خود را تا سال‌های دفاع مقدس نیز ادامه می‌دهد و از تجربیات عجیب و سخت خود در جبهه‌های جنگ تا سال 1364می‌گوید.

چیزی که کتاب از چنده لا تا جنگ را جذاب‌تر می‌کند، فضای زنانه‌ای‌ست که در جای‌جایِ روایت با آن روبه‌رو هستید. نگاهی زنانه، قوی و حساس که رنج‌های انسانی و خشونت‌های جنگ را به زیبایی به تصویر کشیده و بخشی از تاریخ این سرزمین را نیز نشان داده است.

کتاب صوتی از چنده لا تا جنگ به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به خاطرات دوران دفاع مقدس علاقه‌مند هستید و می‌خواهید رویدادهای سال‌های ابتدای انقلاب را از دریچه نگاه یک زن پرشور و شجاع ببینید، کتاب از چنده لا تا جنگ انتخابی مناسب برای شماست.

در بخشی از کتاب صوتی از چنده لا تا جنگ می‌شنویم

تصمیم نداشتم تو تهرون بمونم. می‌دونستم چرا برگشتم. می‌خواستم آمادگی‌های لازم رو توی خودم به وجود بیارم و به عنوان امدادگری باتجربه به منطقه برگردم. به همین دلیل، زود با بچه‌های سپاه و انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی که بچه‌های بسیار خوبی مثل دکتر مسعودیان، دکتر استوار خودمون و دکتر مرزبان که پایه‌گذاران اصلی اون بودن، آشنا شدم.

توی بیمارستان لقمان شروع به کار کردم. واقعا تصمیم گرفته بودم از این موقعیت به خوبی استفاده کنم. می‌خواستم در کنار تجربه‌های عملی که در امدادگری داشتم، تجربه علمی هم داشته باشم. بالاخره کار پرستاری در بیمارستان بزرگی مثل لقمان مهم و دشوار بود و با کار توی بیمارستان کوچیک و یا درمانگاه صحرایی تفاوت داشت.

تا فروردین ماه 1360، یعنی شش ماه در بخش مجروحان کار کردم. حالا دیگه ما دقیقا از اول دی ماه 1359 جزء کادر اصلی سپاه شده بودیم. روزنامه‌ای به دستم دادن که توی اون نوشته شده بود: برای دریافت حقوق سه ماه کار رسمی در سپاه به سپاه منطقه سه مراجعه کنید.

فهرست مطالب کتاب صوتی