معرفی و دانلود کتاب شنل بزرگ
برای دانلود قانونی کتاب شنل بزرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شنل بزرگ
«روستایی که روی نقشه نیست»، «پنهان شدن تدریجی زنی زیر خال ریز گونهاش»، «تبدیل یک مرد به زنی خانهدار» و...؛ بهاندازهی کافی برای اینکه موضوع یک داستان باشند، جذاب نیستند؟ کتاب شنل بزرگ نوشتهی بهمن معتمدیان هفت داستان کوتاه را در بر میگیرد که روایت همهی آنها در فضایی سوررئال اتفاق میافتد. این مجموعه داستان کوتاه بهسبب تصویرسازیهای خوب و روایت صریح، یکی از خواندنیترین کتابهای داستانی کوتاه است. عناوین نامبرده ازجمله ماجراهایی هستند که در این کتاب روایت میشوند.
دربارهی کتاب شنل بزرگ
خیلی از ما روی مرز باریکی از حقیقت و رویا یا واقعیت و وهم قدم برمیداریم! جایی که زندگی ما را در خود حل میکند و دیگر نمیدانیم زندگیمان حقیقی است یا دروغین! یک فضای گنگ، مانند آدمی که هر لحظه بیشتر در آب فرو میرود... . مجموعهداستان شنل بزرگ نوشتهی بهمن معتمدیان دارای المان و نشانههای یک داستان و فضای سوررئالیسی است و به نظر میرسد که هر کدام از راویان داستان در فضایی مالیخولیایی، وهمگونه یا در رویای خود به روایت داستان میپردازند.
بهمن معتمدیان در کتاب شنل بزرگ به روایت انسانهای رنجور و اسیر در تقدیر میپردازد که تقلاهای آنها برای رهایی راه به جایی نمیبرد. در نتیجه، آنها هر روز یک قدم بیشتر به زوال و شکست نزدیک میشوند. درواقع باید انسانهای روایتشده در مجموعهداستان شنل بزرگ را نمایندگان همهی ما در دوران مدرن دانست که زیر سایههای سنگین قرارداهای ازپیشتعیینشدهی اجتماعی، خاطرات ناخوشایند کودکی و زخمهای عمیق روزگار میگذرانند. کاوه فولادینسب در توصیف داستانهای این کتاب نوشته است: «در جهان آکنده از فردیت داستانهای این مجموعه، انسان در چنبرهی نظام قراردادی اسیر است و ناتوانیهایش نه پلی بهسوی پیروزی، که پرتگاهی بهسوی زوال است. چنین انسانی نهتنها در قبال دیگر همنوعانش احساس وظیفه، نوعدوستی و خیرخواهی نمیکند، که حتی به آنها و ناتوانیهایشان به دیدهی تمسخر مینگرد.»
داستان اول این مجموعه با نام صدای سوت قطار را تنها داستانی میتوان در نظر گرفت که نشانههای یک داستان سوررئالیسی را ندارد و روایتگر یک جهان مبتنی بر واقعیت است. این داستان روایتگر مردی است که هنوز نتوانسته از سایهی سنگین اتفاق و خاطرهای در دوران کودکی خلاص شود و همواره آن را در گوشهی ذهن با خودش حمل میکند. بقیه داستانهای این مجموعه نیز در فضایی فانتزی، کافکایی، رمانتیک و... به روایت بخشی از سرگذشت شخصیتهای داستانش میپردازد.
مجموعهداستان شنل بزرگ به قلم بهمن معتمدیان در سال 1400 توسط انتشارات چشمه روانهی بازار نشر ایران شد تا در دسترس علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر قرار بگیرد.
خواندن شنل بزرگ مناسب چه کسانی است؟
مخاطبان پروپاقرص داستان کوتاه، میتوانند مجموعهداستان شنل بزرگ نوشته بهمن معتمدیان را در فهرست خواندنیهای خود قرار دهند. همچنین افراد علاقهمند به داستانهایی با فضاهای فانتزی و کافکاگونه میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
دربارهی بهمن معتمدیان بیشتر بدانیم
بهمن معتمدیان علاوه بر نویسندگی بهعنوان تهیهکننده، کارگردان و فیلمنامهنویس نیز شناخته میشود. در کارنامهی هنری معتمدیان هنرنمایی در حوزههایی نظیر عکاسی، کارگردانی تئاتر، برگزاری چند نمایشگاه عکس، اجرای رپورتواری از آثار اوژن یونسکو و... به چشم میخورد. نویسنده کتاب شنل بزرگ، در ساختن فیلم کوتاه و مستند نیز دستی بر آتش دارد. از افتخارات بهمن معتمدیان میتوان به نمایش فیلم «خستگی» به کارگردانی او در شصتوپنجمین جشنواره فیلم ونیز اشاره کرد که جوایز متعددی را برای او به ارمغان آورد.
در بخشی از کتاب شنل بزرگ میخوانیم
پنجره را بستم و شروع کردم به قدم زدن. چشمان دریدهی منشی به من میگفت باید سرجایم بتمرگم. رفتم کنار مرد نشستم و دوباره مجله را باز کردم. تمرکز نداشتم. فکرم پیش منشی و چشمم روی سیاهیهای مجله بود. زیرچشمی میپاییدمش. زیبا بود و وحشی. بلند شد رفت سمت دستشویی، وقتی برگشت تروتازه شده بود. مات و گیج به دستهای مرطوبش، که با دستمالی خشکشان میکرد، نگاه کردم و به چشمانش خیره شدم که ناگهان فریاد زد چرا اینجور به او زُل زدهام و چه مرد هرزهای هستم و اراذلواوباش همهجا را پُر کردهاند و میخواهد سر به تن هیچ مردی نباشد. هر آن صدایش بلندتر میشد. با گریهوزاری گفتم که اصلاً منظوری نداشتم، ولی صدایم بین دادوبیداد او به گوش نمیرسید. از خدا خواستم کاش آنجا نبودم تا چنین ماجرایی پیش نمیآمد. چشمانم را که باز کردم مرد را کنارم دیدم، داشت چرت میزد. منشی در اتاق نبود و وقتی آمد شروع کرد به خشک کردن دستهایش.
ساعت دیواری هنوز دوازده و نیم بود و ساعت من یک ربع به سه را نشان میداد. تشنه بودم، اما حال بلند شدن و آب خوردن نداشتم. کسل و خسته بودم. بلند شدم لیوانی از پارچ پُر کردم و میخواستم بنوشم که در اتاق رئیس باز شد. لیوان آب را خوردهنخورده روی میز گذاشتم و داخل شدم. اتاق بسیار بزرگی بود و به دیوار ته آن لوحهای قابگرفته و براق آویزان بود. مدتی صبر کردم ولی کسی نیامد. با احتیاط روی صندلی مقابل رئیس نشستم.
فهرست مطالب کتاب
صدای سوت قطار
زندگی خصوصی یک مرد
اتاق رئیس
خال زیبای کوچک
دختری که به تندیس تبدیل شد
او باید آنجا میماند
شنل بزرگ
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شنل بزرگ |
نویسنده | بهمن معتمدیان |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 69 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-362-576-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |