معرفی و دانلود کتاب شب قلعهی مردان است
برای دانلود قانونی کتاب شب قلعهی مردان است و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شب قلعهی مردان است
مجموعه داستان کتاب شب قلعهی مردان است، ترجمهی منتخبی از داستانهای کوتاه عطاءاله نهایی، نویسنده کرد زبان است که در اواخر دههی شصت و اوایل دههی هفتاد، در دو کتاب «جیغ» و «تنگنا» منتشر شده است.
داستانهای کتاب نخست، محصول اولین تجارب عطاءاله نهایی در داستاننویسی است. دغدغهی نویسنده در این کتاب، روایت رویدادهایی است که در زادگاهش کُردستان بهطور خاص و در ایران بهطور عام، شاهد آن بوده است. محرومیت، فقر، بیعدالتی، نابرابری، سنتهای ناپسند اجتماعی، شیوههای نادرست تربیتی، ناآگاهی و جهل، گمگشتگی هویت فردی و جمعی، پدیدهی زشت و زیانبار جنگ و عواقب ناشی از آنها، بُنمایههای اصلی داستانهای کتاب «جیغ» هستند.
داستان «در دام پنج پنجه» روایت اسارت انسان است، انسانی که در کودکی، در چنگ و حصار عواطف و احساسات کنترلنشده و خودخواهیهای بیحدومرز پدر و مادر گرفتار است، در جوانی به اسارتی خودخواسته، یعنی عشق، تن در داده و آن را مایهی رهاییِ خویش پنداشته، اما سایهی سنگین فقر او را به سوی اسارتی ناخواسته و ضدانسانی پیش برده است.
عطاءاله نهایی، در سال ١٣٣٩ در شهرستان بانه بهدنیا آمد. از این نویسنده، علاوه بر سه مجموعه داستانکوتاه «جیغ»، «تنگنا» و «آن پرندهی زخمی که منم» و رمانهای «گُل شوران»، «پرندگان در باد» و «گرو بخت هَلاله» به زبان کُردی، چندین داستان کوتاه و مقاله به زبان فارسی نیز در مجلات کارنامه، عصر پنجشنبه، گفتمان نو و... به چاپ رسیده است. این نویسنده، عنوان نویسنده برتر کرد را در سال 1381 در سنندج به خود اختصاص داده و جوایز ارزشمندی را نیز در خارج از ایران دریافت کرده است.
داستانهای کتاب تنگنا، دومین مجموعهداستان عطاءاله نهایی، از نظر فرم و محتوا با کتاب نخست او متفاوت است. بیشتر داستانهای این کتاب سویهای نمادین دارد.
«در آرزوی باران» داستان ملتی است که بار سنگین ناکامیهای گذشته، چشمانداز آیندهاش را تیره و تار ساخته و فقط با امید، زنده است. در داستان «سرود بارش سنگ» خاتپیروز، زن زیباروی سیاهپوش و غمگین، نمادی از خاک مقدسی است که دشمنان عشق و آزادی، چشم طمع به آن داشته و با خدعه و نیرنگ در پی تصرف آن هستند. پسرش، هَلوُخان، عاشق شرزهای است که شب را تاب نمیآورد و جانش را سر دفاع از سرزمین مادریاش میگذارد.
در بخشی از کتاب شب قلعهی مردان است میخوانیم:
هرکدام تفنگی را همچون عروسی سرخپوش بر دوش داشتند و تا دور گردن مهجز به قطار فشنگ بودند. از مچ پا تا زیر زانوانشان را با ساقبند پشمی پوشانده و گیوههای اورامی به پا داشتند. اخمو و ساکت، تند و تیز پیش میرفتند؛ درست مانند دو شکارچی که در فکر تقسیم شکار خود باشند.
سه جفت پا همچنان پیش میرفتند و صخرهها را در مینوردیدند. سه جفت چشم به اطراف دوخته شده بودند، سه جفت چشم هراسان؛ جفتی در آرزوی جنبشی از دار و درخت، دو دیگر وحشتزده از لرزش برگی. بیشه و جنگل تنها شاهدان آن صحنه بودند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
در دام پنج پنجه
داغ زخمی کهنه
جیغی در گلوی شب
شیرزاد نباید بفهمد
حسرت عبدل
دو تصویر گمشده
روزی از آن روزها
شب قلعهی مردان است
من... تو را... دوست... دارم
در آرزوی باران
مسخ
با کوچ پرستوها
هرمز و مجسمهی سُربی
سرود بارش سنگ
یک داستان ناتمام
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شب قلعهی مردان است |
نویسنده | عطاءاله نهایی |
مترجم | مستوره درخشی |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 144 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8211-58-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |