معرفی و دانلود کتاب شاهزاده و گدا

معرفی کتاب شاهزاده و گدا

شاهکاری دیگر از نویسنده‌ی شهیر رمان‌های «ماجراهای هاکلبری فین»، «ماجراهای تام سایر» و...: مارک تواین. کتاب شاهزاده و گدا رمانی جذاب با مایه‌های طنز و نقد اجتماعی است که داستانش در قرن شانزدهم جایی میان کاخ سلطنتی لندن و محله‌های فقیرنشین رقم می‌خورد. این کتاب که از آثار معروف ادبیات کلاسیک نوجوان به شمار می‌رود، ماجرای دیدار اتفاقی دو پسر شبیه به هم را روایت می‌کند که در دو خانواده‌ی کاملاً متفاوت بزرگ شده‌اند...

درباره‌ی کتاب شاهزاده و گدا

ورود اتفاقی پسری به نام توم کانتی از محله‌ای فقیرنشین به کاخ سلطنتی لندن، شروع ماجرای کتاب شاهزاده و گدا (The Prince and the Pauper) است که مارک تواین (Mark Twain) به زیبایی آن را به رشته‌ی تحریر درآورده. این کتاب از آثار مشهور ادبیات کلاسیک است که در طول تاریخ اقتباس‌های سینمایی و تئاتری بسیاری از آن صورت گرفته است. آغاز داستان آنجا است که توم کانتی و ادوارد تودور با یکدیگر روبه‌رو می‌شوند و از شباهت بسیار به یکدیگر، شگفت‌زده می‌گردند. این در حالی است که ادوارد پسر شاه هنری هشتم و شاهزاده و ولیعهد انگلستان بوده و در ناز و نعمت بسیار بزرگ شده است. دو پسر تصمیم می‌گیرند برای شوخی و سرگرمی لباس‌هایشان را باهم عوض کنند. تصمیمی که منجر به اتفاقات غیرمنتظره‌ی بسیاری می‌شود. پس از مدتی نگهبان‌ها ادوارد را با لباس‌های توم از کاخ بیرون کرده و توم را به‌عنوان شاهزاده به داخل کاخ می‌برند.

کتاب شاهزاده و گدا بر خلاف دیگر آثار مارک تواین که غالباً در آمریکای جنوبی می‌گذرند، فضایی سلطنتی و باشکوه دارد و دارای مضامین اجتماعی و انتقادی بسیاری است. پس از اینکه توم و ادوارد جایشان را با یکدیگر عوض می‌کنند، هرکدام تجربیات جدید و عجیبی را از سر می‌گذرانند که بر شخصیت و زندگیشان تأثیر زیادی می‌گذارد. توم با زندگی درباری و اشرافی آشنا می‌شود و یاد می‌گیرد یک حاکم مهربان باشد، و ادوارد زندگی در فقر و محرومیت را از نزدیک تجربه می‌کند و به بی‌عدالتی حاکم در میان مردم پی می‌برد.

مارک تواین در کتاب شاهزاده و گدا با ادبیات منحصربه‌فرد و زبانی ساده، مضامینی چون نقد اجتماعی، بی‌عدالتی، فقر و تفاوت فرهنگی طبقات گوناگون را مورد تأکید قرار داده و آن را در قالب رمانی خوش‌پرداخت درآورده است. این اثر به دلیل سبک روایت و مفاهیم آموزنده‌ای که دارد، در مدارس نیز تدریس شده و هم بزرگسالان و هم نوجوانان مناسب است.

کتاب پیش رو توسط محمد قاضی ترجمه شده و به همت انتشارات علمی و فرهنگی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

نکوداشت‌های کتاب شاهزاده و گدا

• کتاب شاهزاده و گدا داستان خیال‌انگیز دو پسر قرن شانزدهمی است که هویت‌هایشان را با یکدیگر عوض می‌کنند. (نقد آمازون)
• مارک تواین به حدی نابغه بود که توانست اخلاقیاتش را با طنز و ظرافت طبع وارد کتاب‌هایش کند؛ و درمورد رمان شاهزاده و گدا، داستان‌پردازی فوق‌العاده‌اش بیش از هرچیز خودنمایی می‌کند. (E. L. Doctorow)
• تواین از زمان خود جلوتر بود. او یکی از اولین مشاهیر آمریکای مدرن بود. (نیویورکر)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب شاهزاده و گدا

• در سال 1937 با اقتباس از این کتاب فیلمی در ژانر درام به کارگردانی ویلیام کیلی و ویلیام دیترله ساخته شد که در آن بازیگرانی چون ارول فلین و کلود رینس به ایفای نقش پرداختند.
• ریچارد فلایشر در سال1977 با اقتباس از این کتاب فیلمی به همین نام ساخت که در آن هنرمندانی چون مارک لستر و ارنست بورگناین به ایفای نقش پرداختند.
• تیم هیل در سال 2006 با اقتباس از این کتاب فیلم گارفیلد: داستان دو گربه را ساخت.

کتاب شاهزاده و گدا برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی اثر پیش رو برای نوجوانان و بزرگسالان علاقه‌مند به ادبیات کلاسیک، جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب شاهزاده و گدا می‌خوانیم

نزدیک صبح سپیده نزده توم کانتی از خواب عمیقی برخاست و در تاریکی چشم گشود و لحظه‌ای چند خاموش ماند و کوشید تا افکار درهم و پریشان خود را جمع کند و از آن میان چیزی بفهمد که ناگاه با شادی و نشاط تمام با خود چنین اندیشید: «آه! اکنون دیگر همه‌چیز را می‌بینم و می‌فهمم! خدا را شکر که آخر بیدار شدم. ‌ای شادی کجایی! ‌ای غم برو! ‌ای خواهران من، ‌ای بت، ‌ای نن، برخیزید و پیش من بیایید تا خواب پریشان خود را برای شما بگویم، خوابی که نظیر آن را هیچ‌کس ندیده است. آه! ‌ای نن، ‌ای بت!»

شبح ناشناسی در کنارش نمایان شد و صدایی از او بیرون آمد که گفت: «قربان چه امری بود؟... بفرما!»

- امر؟... چه امری! ‌ای وای! مگر من کیستم؟ من صدای تو را نمی‌شناسم. بگو من کیستم؟

- قربان، تو دیشب ولیعهد انگلستان بودی، ولی امروز اعلیحضرت ادوارد پادشاه کشوری!

توم سر در لای بالش نرم و لطیف خود فروبرد و با حالی حزین و افسرده زیر لب گفت: «افسوس که آنچه می‌دیدم خواب نبود! ‌ای آقا برو، بخواب، مرا به درد خود واگذار.»

توم بار دیگر به خواب رفت و خوابی شیرین دید. دید که تابستان است و تنها در چمنی به نام مرغزار گودمنس‌فیلدز بازی می‌کند. دید که مردی کوتاه‌قد، مردی که قامتش از نیم متر تجاوز نمی‌کرد و ریشی قرمز و دراز داشت، نزد او آمد و گفت: «پسر اینجا را بکَن!» او همان جا زمین را کند و دوازده سکۀ پنی نو و براق پیدا کرد. دوازده پنی چه ثروت سرشاری، ولی مطلب به همین‌جا ختم نشد. آن مرد باز گفت: «من تو را می‌شناسم. تو پسر خوب و خوشبختی هستی. مژدگانی که دوران بدبختی و ناکامی تو سر آمد و ایام خوشی و شادکامی تو فرارسید. تو هر هفته یک‌بار بیا و اینجا را بکن و همین دوازده پنی نو و براق را بیرون بیاور، ولی این داستان را به کسی مگو و راز آن را در دل نگه دار!»

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
فصل اول: تولد شاهزاده و گدا
فصل دوم: دوران نخستینِ زندگی توم
فصل سوم: دیدار توم با شاهزاده
فصل چهارم: آغاز نامرادی‌های شاهزاده
فصل پنجم: توم در وضع اشرافی
فصل ششم: توم تعلیم و تربیت می‌یابد
فصل هفتم: نخستین ناهار شاهانه‌ی توم
فصل هشتم: قضیه‌ی مهر
فصل نهم: مراسم جشن بر ساحل رودخانه
فصل دهم: شاهزاده در رنج و محنت
فصل یازدهم: در گیلدهال
فصل دوازدهم: شاهزاده و نجات‌دهنده‌ی او
فصل سیزدهم: ناپدیدشدن شاهزاده
فصل چهاردهم: «پادشاه وفات یافت؛ زنده باد شاه»
فصل پانزدهم: پادشاهی توم
فصل شانزدهم: ناهار
فصل هفدهم: بهلول اول، سلطان احمقان
فصل هجدهم: با ولگردان
فصل نوزدهم: ادوارد در خانه‌ی دهقانان
فصل بیستم: پادشاه و راهب
فصل بیست‌ویکم: مایلز هندن استمداد می‌کند!
فصل بیست‌ودوم: خیانت
فصل بیست‌وسوم: آیا شاهزاده به زندان خواهد افتاد؟
فصل بیست‌وچهارم: فرار
فصل بیست‌وپنجم: هندن‌هال
فصل بیست‌وششم: مطرود
فصل بیست‌وهفتم: در زندان
فصل بیست‌وهشتم: فداکاری
فصل بیست‌ونهم: به سوی لندن
فصل سی‌ام: پیشرفت‌های توم
فصل سی‌ویکم: زن، من تو را نمی‌شناسم!
فصل سی‌ودوم: تاج‌گذاری
فصل سی‌وسوم: ادوارد ششم، پادشاه انگلستان
خاتمه: عدالت و پاداش